حاجی فیروز کیست؟
هر چند "حاجی فیروز" یا "حاجی نوروز" با پوشاک سرخ و چهره سیاه ریشه در تاریخ دارد اما میتوان گفت تکدیگری پیامد آن جدید است.
جاجی فیروز را "قاصد نوروز" خواندهاند که بگونههای مختلف از دیرباز در سراسر ایران زمین رواج داشته در نواحی گوناگون او را با نامهای متفاوتی میشناسند.
در خراسان و بخشهایی از افغانستان "بیبی نوروزک "، در خمین و اراک "ننه نوروز"، در کرانههای خلیج فارس "ماما نوروز"، در گیلان" پیر بابا" یا "آروس" (عروس گلی)، در آذربایجان" ننه مریم"، در تاجیکستان "ماما مروس" و نامهای مشهور مانند بابا نوروز و عمو نوروز شناخته میشود.
هرچند در بسیاری از نواحی، شخصیت نوروزی ما، زنانه است، اما هنگام نمایشها، مردی در پوشاک زنانه بجای زنان ایفای نقش میکند.
البته چنین مینمادید که کنار نهادن زنان از این نمایش، مانند اجرای نقش زنان توسط مردان در تعزیهخوانی، رسمی برگرفته از دستورهای دینی و رعایت حرمت هر چه بیشتر برای بانوان است
حاجی فیروز از سنتهای جالب گره خورده با نوروز است که ریشهای بسیار کهن در کشور ما دارد و آیین آن بهگفته برخی تاریخشناسان حتی به پیش از مهاجرت آریاییان به فلات ایران باز میگردد.
این شخصیت نمادین، دگرگون شده ننه نوروز یا بابا نوروز است و برپایه آیینی بسیار کهن، آورنده پیام نوروزی و نویددهنده سالی نیک میباشد.
اما شکل امروزین آن به سده معاصر هم مربوط میشود. از دیدگاه برخی تاریخ پژوهان، حاجی فیروز بازمانده آیین زرتشتیان و مراسم سوگ سیاوش است.
چهره سیاه، نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ نیز نشان خون سیاوش و ایزد شهیدشونده است و خرسندی و نشانه شادی از زایش دوباره است که پیشگاه برکت میباشد.
دکتر "کتایون مزداپور" کارشناس فرهنگ و زبانهای باستانی ایران در گفت وگو با ایرنا، ایزد شهیدشونده را معادل دوموزی یا تموز بینالنهرین خواند و گفت: در گذشته گونهای ایزد نباتی و "خدا _ انسان" بوده که با آمدن او بر روی زمین درختان شکوفه میکردند.
وی افزود: از دیدگاه برخی دیگر از اسطوره شناسان مانند "مهرداد بهار" سیاوش با ایزد نباتی بومی مربوط بوده زیرا پس از شهادت سیاوش، از خونش گیاهی میروید که همان برکت بخشی و رویش است.
مزداپور درباره معنای دیگری نام سیاوش گفت: سیاوش در آیین پهلوی سیاوخش و در آیین اوستایی سیاورشن است که معمولا به دارنده اسب سیاه یا قهوهای میگفتند.
البته با ریشهیابی در آیین سیاوش، دریافتیم معنای اصلی نام سیاوش یعنی مرد سیاه یا سیه چرده است و به رنگ سیاه اشاره دارد که حاجی فیروزها صورتهای خود را رنگ میکردند که گواه قدمت این نماد است.
یکی از داستانها در مورد حاجی فیروز به آیین رومیها و یونانیها هم باز میگردد.
برپایه این نقل، ملکه ایشتر به جهان زیرین سفر میکند اما برای او دیگر بازگشتی نیست. پس از این اتفاق زایش و باروری روی زمین متوقف میشود.
بنا براین خدایان درصدد چارهجویی بر میآیند و سرانجام موفق میشوند آب زندگی را به دست آوردند و بر ایشتر بپاشند، اما طبق قانون سرای مردگان، ایشتر باید جانشینی برگزیند تا جانشین او شود. ایشتر شوهر خود "دو موزی" را برمیگزیند، جامه سرخ به تن وی میکنند، روغن خوشبو به تنش میمالند، نی لاجوردنشان به دستش میدهند و او را به جهان زیرین میکشانند.
دوموزی ایزد نباتی است که با رفتنش گیاهان خشک میشوند. پس چاره چیست؟ خواهر دوموزی نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان بهسر میبرد تا برادرش به روی زمین بازآید و گیاهان جان بگیرند، بالا آمدن دو موزی و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروز ما ایرانیهاست.
مزداپور ادامه داد: براساس این برداشت تاریخی، زمانی که دوموزی همراه مردگان بالا میآید سال نو آغاز میشود که با استقبال ایرانیان از بهار همزمان است.
این داستان شباهتهایی با حاجی فیروز دارد ولی حاجی فیروز متعلق به آیینهای بومی این سرزمین است، به بیان دیگر، روزگاری در این خطه کنونی ایران، به وجود انسان- خدایی باور داشتند که با برداشت اساطیری غرب این سرزمین، بعنی چون دوموزی، شباهت دارد.
البته نیلبک دوموزی اگر در دست حاجی فیروز دایره زنگی شده، شاید نشانه کاربرد گونههای مختلف ابزاز موسیقی در جریان زمان باشد و شاید بهتر باشد که دوموزی ایرانی را در شکل قدیمی اسطوره هم فرض کنیم که با دایره زنگی به جهان زیرین میرفته و سپس با نواختن آمدن خود را خبر میداده در حالیکه همتای بینالنهرینی او، از نی لاجوردنشان بهره گرفته بود.
مزداپور در پایان گفت: معادل دوموزی بینالنهرینی، در ایران سیاوش را داریم که شهید میشود و سپس در قالب کیخسرو زنده میشود، یعنی همین داستان نوشدن جهان در جشن نوروز.
اعتقاد به خدای نباتی که میمیرد و سپس زنده میشود، در مناطق گوناگون با نامهای مختلف رایج بوده است.
در "آیین آتیس"، "فریجی" خدای جوان و زیبایی و نمادی از حاصلخیزی و کشاورزی، در "آیین آدونیس" ایزدی یونانی که از درخت زاییده میشود.
"بازگشت پرسفون" "ایزدبانوی" جهان تاریکی در اساطیر یونان به روی زمین بازمی گردد که با شادی مادرش "دمتر" "ایزدبانوی" باروری گیاهی همراه است و سبب باروری جهان در هر بهار میشود.
کشته شدن "اوزیریس" در مصر به دست برادرش "ست" که نماد تاریکی است و بازیابی حیات قربانی به کمک همسرش "ایزیس" بویژه فرزندش "هوروس" که خدای خورشید است.
در ایران نیز "سیاوش" و مرگ او را داریم که با جاری شدن خون او، گل "سیاوشان" از خاک سربرون آورد و جان گرفتن او در چهره "کیخسرو" است.
هرچند همه با حاجیفیروز آشنا هستیم و بیگمان کودکان آینده نیز او را خواهند شناخت، اما باید پژوهشهایی گستردهتر انجام گیرد تا ضمن شناخت کامل این سنت کهن، انحرافهایی مانند تکدیگری نیز از بین برود.
حاجی فیروز گذشته ما پیامآور بهار بود اما اکنون به یک گدا تبدیل شده که توهینی به سنتها است.
سوءاستفاده از احساسات مردم، مراسم و مناسبتها مذهبی و اجتماعی برای تکدیگری در بسیاری از مناطق جهان رواج دارد اما نباید این رویکرد به فراموشی سنتها و آیینها منجر شود.
از نوروز امسال و برای هرسال، به کودکان خود بیاموزیم حاجی فیروز با نوروز نماد گدایی نیست بلکه زایش طبیعت است که با خود برکت میآورد.
"ساره جعفرقلی"