ممنوعیت دادن افطاری ازسوی ارگانها و نهادهای دولتی در شهرهای مختلف، در موجی از میهمانیها و افطاریهای انتخاباتی رنگ باخته است.
در روزهای اخیر چهرهها و شخصیتهای سیاسی ، اجتماعی و مذهبی در شهرهای مختلف به دفعات اقدام به دادن افطاری میکنند.
این افراد که اغلب درمحافل عمومی سخن از داوطلبی آنان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی است، عدهای از مردم را به بهانه صله رحم و باز کردن افطاری با آنان بر سر سفرههای رنگین خود مینشانند.
اغلب این افراد روزهای بخصوصی را برای گروهها و قشرهای گوناگون جامعه به منظور دادن افطاری تعیین کردهاند و دانشجویان و دانشگاهیان، اصناف و بازاریان، فرهنگیان ، جامعه پزشکان ، جامعه کارگران، جامعه زنان و نیز دوستان و اقوام خود را به نوبت به ولیمههای تبلیغاتی خود دعوت میکنند.
این میهمانیها اغلب در تالارها و غذاخوریهای مجلل برگزار میشود و انجام سخنرانیهایی درباره موضوعات سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی برنامه پایانی بعضی از این محافل را تشکیل میدهند.
سرپرست مرکز بهداشت و درمان شهرستان جیرفت گفت: فعالیت تعداد زیادی گلخانه در سطح این شهر سلامتی شهروندان را تهدید میکند.
به گزارش کرمان نیوز "علیرضا مسلمی" در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: این معضل در چند نشست شورای بهداشت این شهرستان مطرح شده است و از مالک گلخانه واقع در خیابان اصلی این شهر، تعهد کتبی گرفته شده است تا فعالیت گلخانه خود را متوقف نماید.
او ادامه داد: به علت این که صاحب این گلخانه از افراد با نفوذ این شهر به شمار میرود تاکنون مسوولی در این شهرستان نتوانسته، فعالیت این گلخانه را متوقف نماید.
یکی از اعضای شورای اسلامی شهر جیرفت نیز با انتقاد از فعالیت این گلخانه به خبرنگار ایرنا، گفت: با توجه به استفاده از انواع سموم و کودهای شیمیایی و وجود گاز گلخانه باعث بروز برخی از امراض در شهروندان می شود.
"محمدعلی امیرمحمودی" افزود: اکثر شهروندان جیرفت به دلیل بوی بد که از کودهای مرغ مورد استفاده در این گلخانهها متصاعد میشود، گله مندند و تاکنون شکایتهای زیادی از سوی شهروندان به شورای اسلامی این شهر منعکس شده است.
وی ادامه داد: هماکنون در شهر جیرفت، گلخانههای زیادی فعالیت دارد که اکثر این گلخانهها متعلق به برخی مسوولان و یا افراد با نفوذ میباشد و فعالیت چند سال اخیر این تعداد گلخانه، ناراحتی مردم را نیز بوجود آورده است.
علی (ع) که اولین روز بعثت به اسلام گروید، زندگی گهربار خود را وقف این مکتب انسان ساز کرد و جز رضایت خالق چیزی در نظر نداشت.
او برای رهایی انسان و انسانیت از یوغ کفر، شرک، نفاق، ظلمت و جهل، لحظه لحظه زندگی پرارزش و پرافتخار خویش را وقف کرد.
شیر روز و راهب شب که در مصاف با کفار، مشرکین و منافقین، تیغ تیزش کارساز بود، در عبادت و عبودیت خالق آن چنان از خود بیخود میشد که هر انسان متفکری در شگفت میشود که چگونه تن خاکی، قادراست این روح بزرگ و توانا و بیهمتا را در خود جای دهد.
امروز و امشب و پس از ضربت خوردن، علی(ع) در بستر مرگ است و اما هم چنان در مقابل معشوقش به نماز عشق ایستاده است.
عاشق امشب به وصل معشوق میرسد و مرید به مرادش میپیوندد.
مگر نه این که مرید همواره به دنبال مراد است ، پس این همه تحمل دوری برای چیست ؟ اما عشق را هرگز مرزی نیست و زمان در حجله عاشقی معنا ندارد، از همین روست که علی(ع) برای رسیدن به صبح آن همه بیتاب است .
کجا الفاظ و تعابیر گنجایش این معنا را دارد، معنایی که ابعادش از زمان و مکان خارج است .
یا علی ! تو امشب به حجله عشق میروی و ما میمانیم و این همه پلیدی و عداوت و بیعدالتی .
یا علی ! میادین جهاد پس از این که شمشیر بران خود را میانشان رها کردی، چگونه تو را مینگرند؟
یا علی ! چگونه دنیا را به اهلش سپردی، در حالی که خود از نااهلی دنیاپرستان آگاه بودی ؟
یا علی ! چگونه ترک میکنی شیعیانت را در حالی که میدانی چگونه ناملایمات این دنیای فانی همچون طوفان بر خانه هایشان میکوبد و دل هایشان به دایره تردید گرفتار میشود.
یا علی ! گفتی که برای انسان ، در دنیا زیوری نیکوتر از گوهر فضیلت نیست که بایستی به رشته تقوا بکشد و به گردن آویزد، تا در زندگی مایه آسایش وجدان و پس از مرگ ، حجت برخورداری از رحمت رحمان شود.
و انسان را هشدار دادی; آنگاه که دنیا در برابرت سرتعظیم فرود آورد و تمام جبروتش را به پایت ریزد ،گامهایت به سوی دورترین دورها روانه شود که نه گردبادهای سهمگین لرزاند و از جای بدرش آورد و نه لیزی لغزشگاه ها به بازی خزاندش .
شنیدم که میگفتی، "سوگند به خدا که نوزدهم رمضان یگانه روزی نبود که در آن، رخت برای سفر دراز بستم..."
امشب بندهای با خدا راز و نیاز میکند و طرف معاملهاش خود خداست.
امشب گامهای در کوچه و پس کوچههای عاشقی و سرگردانی برداشته میشوند.
امشب لبها زمزمه میکند، "من به امید عطای تو گنه کارشدم... " دانههای تسبیح همه ذکر، سجادهها همه حاجت، زبانها همه سکوت و شرمندگی از این همه مظلومیت .
آری امشب شب وصل است ، وصل علی ! امشب شب قدر است، به میزان قدرعلی ! امشب شب حضور، شب نور علی نور، شب سوگ و سکوت، شبی که فضیلتش از هزار ماه عبادت برتر است، شبی که ملائک از نزدیک نظاره گرند که چگونه انسان کاملی در محراب عشق به اوج میرسد.
علی جان، کی ز یادم برود "فزت و رب کعبه" گفتنت را ، کی از یادم برود صورت غرق به خونت را و کی از ذهنم نقش بربندد، مظلومیتت آن گونه که به اهل دنیا فریادش کردی که ، " والله از من مظلوم تر در دنیا نیست ." به گرد نخلهای کوفه در دل شب گشتیم به امیدی که ببینیم رخ زیبایت که هر شب محو ذات خالق یکتا بودی، اما اینک ما ماندهایم و سوگ و غم تنهایی تو.
علی جان میدانم که برای اعتلای پرچم درخشنده مکتب اسلام ،از آن روز که محمد (ص) گرد خاک پر برکت "حرا" را بر تو افشاند، آن را توتیای دیده ساختی.
علی جان، دنیا را با زهد و بهره اندک برگرفتی، چون میدانستی که سایه اش دیر نپاید و عزت و اقتدارش بسر آید.
دنیا گذرگاه است و انسان آهسته آهسته روان به سوی آرامگاه و سرانجامش منزلگه باریتعالی و خوشا بر کسی که امشب با چشمی گریان با ذکر "یا علی یاعلی " به این منزلگه میرود.
* سخن آخر
امشب همه چشمان شیعیان علی (ع) گریان است . گریان از فراق او و از مظلومیتش. مریدش باشیم و قدرش بدانیم. او را که قرآن ناطق است بخوانیم و به گفتارش عمل کنیم .
امشب شب بیست و یکم ماه رمضان است . شب قدر و شب شهادت علی (ع). از بزرگان نقل شده است که "ماه رمضان قطعهای از بهشت است " و خداوند به ما دراین ماه فرصت میدهد تا بر سفرهای بنشینیم و متنعم شویم .
امشب هم شبی دیگر از لیالی قدر است. همان شبی که منتظرش بودیم و لحظه شماری میکردیم تا بیاید، یک شب آن تا صبح افضل از هزار ماه است. گویند در واقع این شبها کلید اصلاح همه امور است کما این که همه حرکتهای ما از همین جا آغاز میشود.
خوشا به حال کسانی که ارزش این لیالی را بدانند و از آنها فیض اکمل ببرند و خود را بیمه شهید این شبها گردانند. //از:علی اکبر قزوینیان
استفاده از این میوه در ماه مبارک رمضان به دلیل ارزش غذایی آن توصیه شدهاست، این میوه، قند کاهش یافته در دوران روزه داری را جبران میکند، به علت دارا بودن فیبر و خاصیت ملین بودن آن، سیستم گوارشی را که به دلیل روزهداری بیتحرک شده است،به تحرک وا میدارد.
خرما به علت داشتن منیزیم، انرژی عضلانی بدن را تقویت میکند و نیروی عمومی بدن را افزایش میدهد و به علت داشتن فسفر و منیزیم موجب تقویت حافظه میشود.
خرما میوهای قدیمی است، میوای که از درختی عمل میآید که جزو تیره نخل هاست و در مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری پرورش مییابد.
عدهای خاستگاه آن را هندوستان میدانند و باستان شناسان معتقدند کاشت این درخت به پنج هزار سال پیش برمی گردد.
گفته میشود که نخل خرما از ایران به چین برده شده و در کشورهای اروپایی مانند اسپانیا کشت شد.
خرمای ایرانی گونههای متعددی دارد که مصارف هر کدام از آنها متفاوت است، گونههایی مانند مهتری، سلانی، شهمران، کلوته و ... که در میان این گونهها شاید نام"مضافتی" برای ما از همه آشناتر باشد ، گونهای از خرما که به شکل رطب در بازارهای داخلی و خارجی با طعمی بسیار دلچسب به فروش میرسد.
درباره ارزش غذایی خرما، تاثیر آن بر سلامت انسان و نقش آن در هرم غذایی خبرنگار علمی ایرنا با خانم "زیبا کاوهیی" کارشناس تغذیه گفت و گویی انجام دادهاست که خواندنی است.
* خرما در هرم غذایی
خرما از ارزش غذایی خوبی برخوردار است و باید آن را در هرم مواد غذایی میوه به حساب آورد.
با توجه به کوچکی هر عدد خرما، هر واحد آن شامل دو تا سه عدد خرما است که چنانچه بر اساس نیاز روزانه دو تا سه واحد میوه میخورید، میتوانید این تعداد را به جای یکی از این واحدهای میوه استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که خرما به علت داشتن قند زیاد که بخش بیشتر آن قند ساده است، در صورت مصرف زیاد و با افزایش انرژی مصرفی ممکن است باعث چاقی شما شود.
افراد دیابتی و یا کسانی که سابقه دیابت در خانواده آنان وجود دارد باید تعادل را در مصرف خرما حفظ کنند.
* ترکیبات خرما
خانم کاوهیی درباره ترکیبات شیمیایی خرما میگوید: خرما شامل ۲۵درصد ساکاروز، ۵۰درصد گلوکز و مواد آلبومینوئیدی آب و پکتین است.
خرما ویتامینهایی مانند C , B , Aو Eو حاوی مقادیری املاح مدنی است.
ترکیب خرمای تازه در صد گرم که خانم کاوهیی از به عنوان میوه تازه نام میبرد، شامل ۱۶۳کالری انرژی، ۰/۹گرم پروتئین ۰/۳گرم چربی، ۳۸گرم گلوسید، ۳۰میلی گرم فسفر ، ۱/۳میلی گرم آهن ، ۵۱میلی گرم کلسیم و ۱۰ میلی گرم ویتامین Cاست.
به علاوه میوه خشک (خرمای خشک)، ۳۰۰کالری انرژی، دو گرم پروتئین، ۰/۶گرم چربی، ۶۰میلی گرم گوگرد ۵۰میلی گرم فسفر، ۶۵۰میلی گرم پتاسیم، ۶۵میلی گرم منیزیم، ۷۰میلیگرم کلسیم دو میلی گرم آهن و ۲/۲میلی گرم نیاسین و مقدار کمی سدیم دارد.
* خرما و سلامت
این کارشناس تغذیه میگوید تاثیر خرما بر سلامتی در تحقیقات متعددی بررسی شده است.از آنجا که خرما در گروه میوهها طبقه بندی میشوداز فواید مصرف میوه و سبزی برخورداراست.
به علاوه خرما به علت چربی کمی که دارد به عنوان ماده غذایی کم چربی در نظر گرفته میشود.
به خاطر مقادیر ناچیز سدیم ، بیماران مبتلا به فشار خون بالا با مصرف آن مشکلی نخواهند داشت ، مگر اینکه با مصرف نامتعادل باعث اضافه وزن در آنها شود.
بیشترین اهمیت خرما به علت تامین فیبر گیاهی است.به گفته دانشمندان مصری ، خوردن ۸۰گرم خرما، ۱۰درصد نیاز روزانه بدن به نیاسین را جبران می کند.
"نیاسین" برطرفکننده مشکلات گوارشی، روانی و پوستی است.
این مقدار خرما همچنین پنج درصد نیاز روزانه به ویتامینهای B1و B2 را که در سلامت اعصاب و دستگاه گوارش نقش دارند ، تامین میکند.
کاوهیی کارشناس موسسه تغذیه، سلامت و توسعه با استفاده از تعبیر "نخل مهربان" میگوید: براساس شواهد، در مناطقی که مصرف خرما درآنها زیاد است ، این میوه میتواند در پیشگیری از سرطان موثر باشد.// از: علیرضا خسروی
در اسرائیل بسیارند کسانی که به خویشتن به عنوان مشعل دار تمدن غرب در خاورمیانه و به عربها به مثابه نمایندگان شرق عقب مانده مینگرند. برای مثال " آباابان " در توصیف اسرائیل میگوید :"اسرائیل در خاورمیانه واقع شده است اما از آن نیست. اصولات ساختار کلی سیاست اسرائیل که از بدو تاسیس بر مبنای هم پیمانی استراتژیک با ایالات متحده استوار است نمایانگر همین دیدگاه است."
"هانا آرنت " نویسنده زن یهودی که پیش از اعلام بر پایی دولت صهیونیست، بسیاری از شاخص های آن را پیش بینی کرده بود تاکید کرد که صهیونیسم با مطرح کردن خود به عنوان یک حرکت قومی از همان ابتدا خود را فروخته است.
زیرا شعار دولت یهودی در حقیقت امر، به معنای آن بود که یهودیان قصد دارند از پوشش قومیت گرایی استفاده کنند و خویشتن را به عنوان "قلمرو نفوذ" استراتژیک هر یک از ابرقدرتها (که بهای آن را بپردازد) تقدیم خواهند کرد.
از همان مراحل اولیه طرح صهیونیسم زمانی که در حیطه نظری و آرزومندی بود، رهبران صهیونیست ها، یکی پس از دیگری تاکید میکردند که تامین هزینه های چنین طرحی برای دولتی که در آن سرمایه گذاری خواهد کرد، سودآور خواهد بود و بعدها، حتی پس از تشکیل دولت اشغالگر فلسطین تاکنون بارها بر این نکته صحه گذارده اند.
"سمحا دنیس" سفیر اسرائیل در ایالات متحده، طی سالهای ۱۹۷۳ - ۱۹۷۸در مقاله ای به تاریخ ۴ژانویه ۱۹۴۸نوشت :اسرائیل "به سبب موقعیت جغرافیایی، سطح تکنولوژی و قدرت نظامی سیستم دموکراسی، ثبات سیاسی و سمت گیری غربی آن"، "یک ثروت استراتژیک" برای ایالات متحده است.
"آریل شارون" نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در سال ۱۹۸۴در راستای تبیین موقعیت رژیم صهیونیستی در قبال آمریکا گفت :"کمک های تقدیمی (رسمی و غیر رسمی) ایالت متحده به رژیم صهیونیستی از سی میلیارد دلار بیشتر نیست ولی خدماتی که اسرایئل به آمریکا داد بیش از صد میلیارد دلار است." وی سپس افزود:"ایالات متحده همچنان هفتاد میلیارد دلار به ما بدهکار است." منظور شارون از صد میلیارد دلار خدماتی که رژیم صهیونیستی به آمریکا میدهد آن است که اگر اسرائیل برای حفاظت از منافع آمریکا در این منطقه حضور نداشت مبلغ مذکور هزینه حضور مستقیم ناوهای آمریکا در خاورمیانه میشد، در حالیکه اکنون اسرائیل همین کار یعنی حفاظت از منافع آمریکا را با مبلغی به مراتب ارزان تر انجام میدهد.
"وایزمن " از رهبران اصلی جنبش صهیونیسم وقتی به چرچیل نامه نوشت همین مضمون تجاری را به کار برد: "سیاست صهیونیزم در فلسطین هرگز بر باددهنده منابع نیست بلکه بیمه ای است که ما با نرخی ارزان تر به تو میدهیم که هر فرد دیگری حتی خواب آن را نمیبیند."
وایزمن پس از شرح دیدگاه خود تبیین مینماید که استعمار انگلستان با تائید سازمان صهیونیسم به گروهی اعتماد کرده که آماده است بخش بزرگی از مسئولیت مادی استعمار را به دوش کشد. "اگر معلوم شود که هزینه های قیومیت انگلستان بالاتر خواهد بود آنگاه میتوان استعمارگران یهود را آموزش داده و مجهز کرد."
وایزمن آنگاه میپرسد : "حکومت انگلستان با سازمانی متمول روبرو است که آماده است بخشی از مسئولیت های سنگین آن را به دوش کشند آیا تاکنون روند استعماری دیگری در شرایطی از این مناسبتر انجام گرفته است؟"
آمریکا نیز به همان دلایل که در نظر انگلیسیها بود و به ویژه به دلیل موقعیت استراتژیکی فلسطین حمایت خود را از طرح صهیونیسم اعلام داشت.
"ریچارد مورفی " روز ۲۲آوریل ۱۹۸۵در مقام رئیس بخش خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا در برابر کمیته فرعی امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا دلایل "اهمیت امنیت رژیم صهیونیستی" برای آمریکا را جلوگیری از رشد جنبشهای ضد غربی، دسترسی اروپایی غربی و آمریکا به نفت و گرفتن فرصت ها از دست شوروی دانست.
***نژادپرستی:
..............
بررسیها نشان میدهد صهیونیسم سیاسی بیشترین سوئ استفاده را از صهیونیسم دینی و اعتقادی کرده و با این سازوکار روند تثبیت و حضور یهودیان در فلسطین اشغالی را تسهیل کرده است.
قوم یهود به دلیل داشتن اعتقادات خاص و منحصر به فرد از همان ابتدا خود را از اقوام، ادیان و نژادهای دیگر متمایز میکرد و برتری خاصی برای خود در مقایسه با دیگران قایل بود.
سران صهیونیست برای تجهیز و شکل دادن به خصائص دولت غاصب اسرائیل جهت سلطه همه جانبه بر تمامی سرزمینهای اشغالی با به اجراء درآوردن طرح برگزیدگی قوم یهود منافع سلطه جویانه خویش را تحقق بخشیدند.
نژاد پرستی در این قوم در دو شکل نژادپرستی درون قومی و نژادپرستی برون قومی، قابل تبیین است.
- ۱نژاد پرستی درون قومی
رژیم نژادپرست صهیونیستی نگاه برتری جویانه خود را در میان جامعه اسرائیل نیز به نمایش درآورد. از دید آنها یهودیان همه به صرف تعلق قومی و مذهبی در یک سطح قرار ندارند بلکه تفاوتهایی بین آنها وجود دارد.
یهودیانی که از اروپای غربی به فلسطین اشغالی مهاجرت میکردند در خانههایی که از اعراب به غصب گرفته شده بود یا در خانه های مجهزی که برای آنان ساخته میشد اسکان مییافتند، در حالی که یهودیان شرقی مدتها می بایست در اردوگاهها به سر برند.
یک بار که یهودیان شرقی به اعتراض برخاستند، "بن گور یون "نخست وزیر وقت اسراییل به آنها گفت : "موسی پیامبر شما را چهل سال در صحرای سینا نگاه داشت اما من تنها چند سال شما را در این وضع باقی خواهم گذاشت." همچنین یهودیان شرقی بیش از دیگران به خطوط اول جبهه های جنگ فرستاده می شوند. اردوگاههای انتقالی و شهرکهایی که یهودیان شرقی در آنها اسکان داده میشدند، گرداگرد شهرکهایی که یهودیان اروپای غربی ساکن بودند، بر پا میشد تا هم نیروی کار ارزان قیمت در اختیار کارفرمایان قرار گیرد هم یک "حصار انسانی" برای حفاظت یهودیان غربی در برابر حملات فدائیان عرب باشد.
در بخش سیاسی نیز بیشتر پستهای کلیدی در دست یهودیان غربی است .در یک نگاه کلی به ترکیب اجتماعی و سیاسی رژیم اسرائیل درمی یابیم که پست های نخست وزیری، وزارت، نمایندگی پارلمان در انحصار یهودیان اروپایی بود و یهودیان آسیایی و آفریقایی به حکم نژادپرستی این رژیم از تحقیر زیادی برخوردار میباشند.
۲نژاد پرستی برون قومی
ماهیت رژیم صهیونیستی همان ماهیت صهیونیسم نژادپرست است. لذا یکی از ویژگیهای کلی و اساسی که رژیم صهیونیستی از آن برخوردار است، اعتقاد به "نژادپرستی" است که در همه بخش ها، سازمان ها، هیئت ها، تصمیم گیریها و برخوردهای آن، و همچنین در تمامی عرصهها و جهت گیریها ریشه دوانده است.
پرفسور "روژه گارودی"، اندیشمند مسلمان فرانسوی معتقد است که نژادگرایی، سرآغاز و زمینه مناسبی برای سیاست توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی بشمار می رود.
صهیونیستها خود را مردمی منتخب و جدای از دیگر اقوام و ملل به شمار می آورند، و معتقدند که دیگر ملتها باید در خدمت آنها باشند. در همین راستاست که سیاست غیرانسانی رژیم صهیونیستی در مورد حقوق سایرین و محرووم کردن آنها از حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و بهره برداری از سرزمین های اشغالی، توجیه میشود.
به این لحاظ، نژادپرستی صهیونیسم. نظامی کاملات هماهنگ است که الهام بخش قانونگذاران و دولتمردان اسرائیل است. این نژادپرستی، از همان اوان تجسم طرح هرتزل به شمار میرفت.
نژادپرستی آنقدر در سرزمین های اشغالی فلسطین نمود چشمگیر داشت که سازمان ملل متحد، در سال ، ۱۹۷۵ضمن قطعنامه ای، صهیونیسم را نوعی نژادپرستی خواند. لذا رژیم نژادپرست اسرائیل یا این ایده اعراب ساکن سرزمین فلسطین را آواره کرد.در حقیقت نگرش نژاد پرستانه یکی از پایهها و مبانی فکری صهیونیسم در شکل گیری، تثبیت و بقای این مولود نامشروع در منطقه را تشکیل میدهد.
رژیم اشغالگر قدل س سالها است که با اندیشه های نژادپرستانه خود مردم مسلمان فلسطین را آواره کرده، در حالی که حتی برخی از شهروندان فلسطینی که تابعیت اسرائیل را دارند با آنان نیز به عنوان یک شهروند درجه سه برخورد میشود.
تاریخ شاهد اشکالی از نژادپرستی مکاتب و اقوام مانند "نازیسم"، "فاشیسم" و "آپارتاید " سفیدپوستان علیه سیاهان در آفریقایی جنوبی و نامبیا بوده است. این گونه اقدامات از لحاظ اخلاقی پستترین اعمال انسانی است که عقل و وجدان بشری هرگز آن را نمیپذیرد.
معمولا اعمال نژادپرستانه برخاسته از خوی و خصلت روانی و شخصی
نژادپرستان است و در راستای منافع سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد.
این درحالی است که ، نژادپرستی صهیونیسم نشات گرفته از اصول و عقاید دینی است. البته در ابتدا باید میان "تورات اصلی" و "تورات و تلمود جنبش صهیونیسم " فرق قائل شد.
در "تورات صهیونیستها "نصوصی مبتنی بر کینه و کدورت از همه انسان ها وجود دارد. در نظر صهیونیسم همه غیریهودیان حیواناتی هستند که باید کشته شوند و از دست آنها خلاص شد. آنها در اینباره به این مطلب استناد می کنند که یهودیان هنگام حمله به فلسطین هفت قوم (کنعانیان، فزری ها، یبوسیها و جیوشیها و...) ساکن این سرزمین را به خاک و خون کشیدند که برخیها جان سالم بدر بردند و پا به فرار گذاشتند. صهیونیسم معتقد است که این تعداد فراری در دیگر مناطق کره زمین زاد و ولد کردند و نسل کنونی انسانها از آنها هستند و باید تا اندازه ممکن از این مردم کشته شوند زیرا ممکن است از ساکنان قدیمی فلسطینی باشند که فرار کردند و به قتل نرسیدند.
صهیونیستها هم چنین خود را "ملت برگزیده خداوند " میدانند. "احبار " و علمای صهیونیست به خداوند بلندمرتبه این دروغ بزرگ را بستند تا این گونه خوی و خصلت پنهانی نژادپرستانه خود علیه دیگران را آشکار سازند.
آنها برای توجیه این مساله،دروغ زیر را به خداوند نسبت میدهند:"من به خاطر خلقت اقوامی غیر از ملت و امتم (یهود) پیشمان هستم اما آنها را تنها به خاطر دو دلیل آفریدم: یا اینکه بردگانی برای شما باشند و یا اینکه آنها بسان گوسفندانی باشند و شما نیز گرگان درنده ای باشید که هر جا آنها را یافتید بکشید."
برای تشریح این مطلب سخنان خاخام نژادپرست "یوسف عبادیا" در نشست سال ۲۰۰۱میلادی در پارلمان رژیم صهیونیستی قابل توجه است :"عربها اشرار و ملعونند ... آنها را بکشید و با موشک و جنگ افزارهای نظامی نسل آنها را از میان برکنید، زیرا عربها چون افعیهایی هستند که باید نیست و نابود شوند."
با توجه به مطالب فوق، بر پایه دیدگاه صهیونیستها یهودیان تنهاافراد پاک و مقدس و دیگران نجس هستند و باید با آنها جنگید و نابودشان کرد.
اگر کشتن آنها ممکن نباشد، باید به صورت تحقیرآمیز با آنها رفتار کرد.
صهیونیستها معتقدند تلمود در اینباره میگوید:"اسرائیلی نزد
خداوند بهتر از ملائکه است و اگر شخصی یک اسرائیلی را بزند، انگار که خداوند را زده است."
صهیونیستها در تلمود مطالب دروغین زیادی آورده اند. مطالبی در این کتاب آمده است که نشانگر اوج نژادپرستی و برخورد تحقیر آمیز یهودیان با دیگران است. در تلمود آمده است:"سگ بهتر از دیگران (غیریهودیان) است" یهودیان دلیل برتری سگ از غیریهودیان را این مطلب تلمود میدانند:"به یهودی اجازه داده شده است که در اعیاد به سگها غذا بدهد اما اطعام دیگران حرام است و حتی اجازه ندارد که تکه گوشتی به دیگران بدهد، بلکه برعکس باید آن را به سگها بدهد که آنها بهتر از دیگران (غیریهودیان) هستند."
آنها هم چنین معتقدند خداوند خطاب به قوم یهود در تلمود گفته است:"شما به هر اندازه که از دیگران بکشید به من نزدیک میشوید. هر کس یک انسان در راه من قربانی کند، عمل وی مقبول و بهتر از قربانی کردن حیوان است."
اصول و احکام نژادپرستانه تلمود از یهودیان میخواهد که هر وقت از کنار قبرستان دیگران عبور کردند، تف بیندازند و آبا و اجداد مردگان را لعن و نفرین کنند.
خطرناک تر از همه، فتوای "شیمون وایزر" خاخام بخش مرکزی فلسطین اشغالی است.
سرباز "موشی" یکی از مریدان خاخام وایزر از وی درباره کسانی که در هنگام جنگ کشته میشوند، سوال کرد. وایزر در جواب به مطلب زیر از کتاب اسرائیل "شاحاک "استناد کرد:"بدان ای فرزندم که بنا به فتاوی موسی بن میمون، دماغ شرورترین افراد را از جا برکن و بهترین اغیار (دیگران) نیز باید چون افعیها کشته شوند. اما عربها بهترین کاری که میشود با آنها کرد این است که با آلت جنگیت روده و جگر آنها را پاره پاره کنی."
پیشگامان صهیونیسم دو اعتقاد اصیل و دیرینه یهودیان را در راه دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند، یکی آنکه قوم یهود قوم برگزیده خداست و دوم آرزوی دستیابی به "ارض موعود".
با این اعتقاد و باور چون یهود قوم برگزیده خداوند هستند پس باید از دیگر ملتها جدا باشند و اقوام غیر یهودی را به چشم دشمن و غیر خودی بنگرند، و چون خدای بنی اسرائیل، ارض مقدس را به قوم برگزیده خود بخشیده است (به اعتقاد آنها،آن سرزمین خدا هم هست زیرا خدا نیز در آنجا سکونت دارد) پس رسیدن به آن سرزمین و سکونت در آن یکی از آموزه های دین یهود است و هرکس که در آن سرزمین زیست کند به ایمان دست مییابد و آن کس که در بیرون از آن زمین زندگی کند خدایی ندارد.
براساس این اعتقاد یهودیان، خاک فلسطین را پاک و طاهر میشمارند و از روزگاران دیرین، هرگاه که میتوانستند، مردگان خود را در آنجا به خاک می سپردند و اگر این کار میسر نبود اندکی از خاکی که از فلسطین آورده بودند را در کفن مردگان خود میگذاشتند و معتقدند که وقتی مسیح بیاید همه مردگان را در فلسطین محشور خواهد کرد.
از سوی دیگر قدس محترمترین و مقدسترین جای جهان است و "شهر خدا" و "شهر حق" و "شهر ملت مقدس" و "شهر مقدس" و ... است و اماکن مقدس باستانی چون "قبر داود" و "دیوار ندبه" در آنجاست و حتی معتقدند که خدای اسرائیل در کوه "صهیون " جای دارد و "قدس" مرکز دین یهود است.
آنها در "عید فصح " هر سال این دعا را بارها تکرار میکنند که در سال بعد، یکدیگر را در "اورشلیم " خواهیم دید. این نگرش ،امید بزرگ رهایی بخش یهودیان در آخرالزمان است. براساس این اعتقاد، هنگام ظهور حضرت عیسی (ع)در آخر الزمان، دوره حکومت خداوند که همگان، با "تمام قبایل زمین" به آن دعوت شده اند، برای تمام افراد بشر تحقق خواهد یافت.
صهیونیسم دینی با عرضه این افکار و این مستندات، خواست های صهیونیسم دایر بر کوچ یهودیان به فلسطین و برپایی دولتی یهودی در آنجا را مشروعیت بخشیده است و به این گونه دین به صورت دستاویز و ابزار کارسازی در دست صهیونیستها قرار گرفت و به کمک این برداشتهای دینی بود که یهودیان، و به ویژه یهودیان دین گرا و سنتی مقیم اروپای شرقی را به خودجلب کرد.
این نگرش دینی در همگامی با جنبش صهیونیسم، ایده انتظار مسیح رهایی بخش را به کناری نهاد و به نظرات صهیونیسم گروید که معتقد است یهودیان برای استقرار اسرائیل در خاک فلسطین باید خود دست به کار شوند و به امید مسیح منتظر ننشینند.
*صهیونیسم با رویکرد جغرافیایی:
................................
واژه صهیونیسم به "صیهون " که کوهی در "قدس " است نسبت داده میشود، بعد از آن این نام بر قدس نهاده شد و سپس تمام فلسطین به این نام خوانده شد.
کوه صهیون به معنی کوه "پر آفتاب " یا کوه "خشک " که کوهی است در جنوب غربی شهر قدس و به سرزمین داود، کوه داود و یا شهر داود معروف است. نام این کوه و این محل در دهه های اخیر بسیار بر سر زبانها افتاده است و به این خاطر است که اشغالکنندگان جدید فلسطین نام حزب و مسلک خود را از این کوه گرفته اند.
آنچنانکه قاموس کتاب مقدس اظهار میدارد گاه منظور از اسم صهیون تمام شهر اورشلیم است. اما غالبات مقصود کوه مزبور جنوب غربی آن شهر میباشد، که به جز از طرف شمال از همه سوی با وادیهای عمیق و بلندیهای اطراف احاطه شده بود.
با نگاه و رویکرد جغرافیایی افرادی که در اطراف این کوه سکونت دارند را "صهیونیست " مینامند.
***صهیونیسم تامینکننده منافع امپریالیسم:
........................................
استعمارگران اروپایی برای تحقق آمال توسعهطلبانه خود حمایت های مادی و معنوی گسترده ای از پدیده "صهیونیسم " کردند تا این سرمایه گذاری در آینده بهره فراوانی را نصیب آنان کند.
+ماکس نوردو; از متفکران صهیونیست تصریح کرد که دولت صهیونیست
کشوری
است که تحت قیومیت بریتانیای کبیر خواهد بود و یهودیان به عنوان نگهبان در طول راه پر مخاطره ای خواهند ایستاد که با گذر از خاورهای نزدیک، دور و میانه تا مرزهای هند ادامه دارد.
هرتزل نیز که همواره نگران مخالفت یهودیان جهان با طرح صهیونیسم به علت استفاده ابزاری آنان در جهت نیل به اهداف این جنبش بود به "ویلیام هشلر" روحانی انگلیس اطلاع داد که صهیونیستها "در صورتی میتوانند شرط هایشان را به یهودیان دیکته کنند که مشروعیتی از دولت های بزرگ غربی کسب کنند." ادامه دارد
اکنون پدیده ای به نام "پساصهیونیسم" شکل گرفته است که با افشاگری های متعدد، مبانی تئوریک بیریشه این رژیم نامشروع رابا ابهام های عدیده مواجه کرده است.
"آورهام بورگ" رئیس سابق مجلس رژیم اسرائیل (کنیست) اذعان کرد که رفتارهای اسرائیل با فلسطینیها یک رفتار نازیستی و نژاد پرستانه است و اسرائیل حق ندارد به بهانه هولوکاست دست به کشتار فلسطینیها بزند.
بورگ گفت : اسرائیل مانند آلمان نازی رفتار میکند و تل آویو با بدبینی جنون آمیزی که نسبت به موجودیت خود دارد، دیوار حائل میسازد و از نیروی نظامی به عنوان تنها زبان حل مشکلات استفاده میکند. بورگ همچنین اظهار داشت که ادامه این روند، اسرائیل را تبدیل به "گتوهای صهیونیستی " کرده است.
اگرچه پیشتر،اندیشمندان یهودی و غیر یهودی همچون "اسرائیل شاهاک " و دیگران بر نژاد پرست بودن این رژیم معترف بودند، اما اذعان به این موضوع از سوی یک مقام ارشد سابق این رژیم آن هم تقریبات هم زمان با سال روز ربوده شدن "آدولف آیشمن "افسر سابق نازی از آرژانتین از سوی سازمان جاسوسی اسراییل "موساد" و آوردن آن به سرزمین های اشغالی برای محاکمه، ضرورت شناسایی مبانی صهیونیسم را بیشتر میکند.
با اندکی دقت در مبانی نژاپرستی در مکتب صهیونیسم به وضوح میتوان در آن ریشه های مشترکی با سایر مکاتب نژاد پرستی همچون "نازیسم" را دید.
به جرات میتوان گفت صهیونیسم که خود را قربانی نازیسم میداند معلول "ناسیونال سوسیالیسم " آن است و اصول مشترک غیر قابل انکاری را از آن به همراه دارد.
تاریخ جهان شاهد اشکال مختلف نژادپرستی و جنبه های فکری و عملی آن بوده، اما نژادپرست تر و خطرناک تر از اندیشه و افکار صهیونیسم را مشاهده نکرده است. علت آن هم به نشات گرفتن نژادپرستی صهیونیسم از اصول دینی باز می گردد.
این که عربها و پسا صهیونیست ها، صهیونیستها را نژادپرست مینامند، اتهامی بیمورد و ساختگی نیست بلکه آنها در عمل هدف اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند و از آن رنج میبرند و به خوبی با خوی و نگرش نژادپرستانه صهیونیسم آشنایی دارند. شدیدترین شیوه های نژادپرستی علیه عربها اعمال میشود و حتی در دوره ماقبل و مابعد تاریخ نیز چنین اقداماتی علیه هیچ قومی صورت نگرفته است. همچنین بسیاری از ملت های جهان به ویژه اروپاییان نیز در این مساله با دیگران هم عقهیده هستند. از سوی دیگر، مردم اروپا نیز در گذشته هدف اعمال نژادپرستانه جنبش صهیونیسم قرار گرفته اند.
"صهیونیسم " یک مکتب سیاسی است که در قرن ۱۹بنا نهاده شده و امروز نیز به خاطر حمایت همه جانبه غرب و "کاپیتالیسم " به راه خود ادامه میدهد،در طول قرن گذشته حامیان این تفکر درصدد بودند تا چنان نشان دهند که این مکتب دارای ویژگی های خاص خود و برگرفته از آیین یهود است، لیکن هم کسانی که چنین ادعایی را مطرح میکنند و هم دیگران به خوبی آگاهند که این تفکر یعنی صهیونیسم به ویژه به معنای اخص آن یعنی "صهیونیسم سیاسی" حاصل تعاملی بین رهبرانی که کمترین اعتقادی به یهودیت نداشتند با مکاتب فکری زمان خود است و به همین خاطر از همان ابتدا نیز یهودیان مسیر خود را از صهیونیسم جدا کردند و خود تبدیل به مخالفان این مکتب مخرب دین شدند صهیونیسم در اصل جنبش جهانی، برای ایجاد یک وطن ملی یهود در فلسطین است.
نخستین کنگره صهیونیستی در سال ۱۸۹۷به رهبری "تئودور هرتسل " تشکیل شد.
بر خلاف تصور رایج که صهیونیسم را زائیده یهود میدانند و یهودیان را عامل تولید فکر صهیونیسم معرفی میکنند، در روند شکل گیری صهیونیسم می بینیم که به عنوان یک فکر و ایده غربی تولید میشود و در قالب یهود شکل می گیرد.
هرتسل پیشنهاد کرد که مساله یهودیان نه به عنوان "مشکل مهاجران " بلکه به عنوان یک "مشکل سیاسی غرب " نگریسته شود. او گفت :"وقتی مازاد انسانی به شرق صادر شود یک دولت مستقل تشکیل خواهد شد که به منزله دژ مستحکم تمدن غرب در رویارویی با شرق نقش ایفا خواهد نمود."
هرتسل صهیونیسم را بخش جدایی ناپذیری از حرکت استعماری جهان میدانست.
جنبش صهیونیستی که برای برپایی دولت یهود تلاش میکرد، اطمینان داشت که یهودیان تنها در سرزمینی که سرتاسر از آن آنها باشد میتوانند با کرامت زندگی کنند: سرزمینی که زبان، رسوم، فرهنگ، و حکومت آن یهودی باشد. از این شمار، دین به طور اتفاقی حذف نشد. صهیونیسم که همواره از دین یهود جدا بوده است، برای آنکه نزد جهان غرب مقبولیت داشته باشد حرکت شوم خود را منتسب به ملی گرائی، مهرپروری، و خیرخواهی کرد.
صهیونیستها اعتقاد داشتند که یک دولت یهودی بهترین و آخرین امید آنها است. حتی قبل از جنگ جهانی اول آنها صهیونیسم را به عنوان جدیدترین و مناسبترین شیوه صیانت از نفس توجیه کردند.
صهیونیستها از جریان "هولوکاست "۱نهایت بهره را بردند و با بزرگ نمایی این واقعه به نوعی دنبال یک پوشش جهت اعمال سیاسی بودند. در توضیح و تشریح بیشتر این جنبش یکی از ایدئولوگهای آن معتقد است: "صهیونیسم همانند یک آمبولانس است که با زیرپا نهادن قوانین و مقررات رانندگی به نجات یهود میشتابد."
***انواع صهیونیسم
....................
صهیونیسم به سه دسته صهیونیسم سیاسی، اعتقادی و جغرافیایی تقسیم میشود.
در نگاه سیاسی مسائل و باورهای عقیدتی ملاک نیست و رویکرد سیاسی این جنبش تنها به اهداف استعماری فکر میکند و فارغ از تقسیم بندی های مذهبی است .
در میان صهیونیستها ما شاهد حضور افرادی مسیحی هستیم که به صراحت خود را صهیونیست مینامند. در این نوع نگرش، منافع مذهبی قربانی مطامع سیاسی می شود.
در رویکرد اعتقادی، باورها و عقاید یهود مورد توجه است که در آن نیز شاهد حضور نگرش افراطی یهود هستیم که با آموزه های صهیونیستی ترکیبی به نام صهیونیسم اعتقادی را شکل داده است.
در صهیونیسم جغرافیایی، ملاک تعلق به قلمرو میباشد.
*صهیونیسم سیاسی:
.................
این نگرش که منشا آن ملی گرائی استعمار اروپای قرن ۱۹است ، نوعی مطالعه انتخابی و مشخص از "تورات " را که بر انحراف واقعی از آموزه ها ی الهی مبتنی است، مورد استفاده قرار میدهد و آن را به صورت پوشش و پرده ای برای پنهان ساختن مقاصد سیاسیاش به کار میبرد.
این طرز تلقی پای بند دستورات مذهبی یهود نیست، چنانچه بنیانگذاران صهیونیسم از این ویژگی مستثنی نیستند و به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجه ندارند و به آنها پایبند نیستند. حتی یهودیان در تز تجاوز به فلسطین و اشغال آن و آواره کردن مردم با صهیونیستها در تقابل و تضاد بودند.در این راستا، نامه "بالفور" پس از سه سال مناقشه بین یهود و صهیونیسم منتشر شد.
نماینده کلیمان ایران در دیداری با "امام خمینی" (ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی اظهار داشت: "یهودیت دین الهی است متکی بر توحید و احکام خداوند که به وسیله "حضرت موسی کلیم ا... " در تورات مقدس آورده شده: در حالیکه "صهیونیسم" مانند "ایسم" های دیگر، مخلوق ذهن چند نفر از دنیای غرب است که به عنوان یک ابزار سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد.
وی افزود:این ابزار، عاملی برای نفوذ "امپریالیسم" در خاورمیانه و محو حقوق انسانی و خدایی عده ای از افراداین منطقه شده است.
امام خمینی (ره) در سخنان خود بر تفاوت عملکرد "یهودیان حقیقی" با "صهیونیست ها" تاکید کردند و فرمودند: ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا میدانیم. ما با صهیونیستها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است که آنها با همه ادیان الهی مخالف هستند. آ نها یهودی نیستند آنها مردمی سیاسی هستند که به اسم یهودی کارهایی میکنند و یهودیها هم از آنها متنفر هستند.
صهیونیسم سیاسی با "تئودور هرتسل" ( (۱۹۰۴ ۱۸۶۰زاده شد. وی دکترین آن را در سال ۱۸۸۳تدارک دید و در سال ۱۸۹۵در کتاب "دولت یهود" مدون ساخت. سپس در اولین کنگره جهانی صهیونیست در شهر "بال" سوئیس ۱۸۹۷به کاربردعملی آن اقدام نمود.
او یهودیان را بیش از هر چیز یک" قوم " میداند و در تعریف او واژه یهود مدام بین "نژاد" و "دین"در نوسان است .
علت پیدایش صهیونیسم به خاطر شرایط خاص تاریخی و نیز وجود نهضت های ملی گرا و از همه مهمتر به خاطر وجود پدیده "آنتی سمیتیسم " و اوج آن در محاکمه "دریفوس" یهودی در فرانسه بود. چنین مسائلی باعث شد تا "موسی هس" مورخ یهودی در سال ۱۸۶۲در کتاب "روم و اورشلیم" به مسئله یهود از بعد سیاسی اهتمام ورزد. در این کتاب وی تنها راه حل مسئله یهود را تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین میداند.
"بن گوریون " در سال ۱۹۴۸بصورت یک جانبه تشکیل اسرائیل را اعلام کرد که در واقع این همان هدف سیاست ملی گرایانه صهیونیسم بود که سالها آن را دنبال میکرد و تبدیل به یک جنبش سیاسی شد. صهیونیسم سیاسی دارای اصولی است که عبارتند از:
-یهودیان سراسر جهان، قوم واحدی هستند و دارای سرنوشتی مشترک هستند.
-یهودیان جهان در هر زمان و مکان تحت آزار و ستم بوده و در حال حاضر نیز در این وضعیت قرار دارند.
-یهودیان غیرقابل ادغام با دیگر ملل هستند و باید از آنها پرهیز کنند و هرگز با آنها ادغام نشوند.
طرح چنین دیدگاههایی از سوی صهیونیسم سیاسی موجب شکاف در درون صهیونیسم شد به طوری که صهیونیست های مذهبی آن را خلاف اصول یهودیت اعلام کردند و از آن فاصله گرفتند و بدین نحو صهیونیسم از یک واژه مذهبی تبدیل به یک جریان قوی سیاسی یهودی -صهیونیستی شد.
*واقعیت صهیونیسم
بحثی که امروزه اذهان محققان را به خود مشغول داشته این است که آیا صهیونیسم همان "یهودیت "است یا چیزی جدا از آن است و به تعبیر یهودیان مخالف صهیونیسم، بدعتی است که نام صهیونیسم را که برگرفته از کتاب مقدس است یدک میکشد.
واقعیت امر این است که "صهیونیسم" را به هیچ وجه نمیتوان با "یهودیت" یکی قلمداد کرد زیرا هنگامی که صهیونیسم یا به تعبیری دقیق تر صهیونیسم سیاسی توسط هرتزل بنیانگذاری شد بسیاری از خاخام های مومن و عامل به دستورات تورات خود را کنار کشیدند و با آن به مخالفت برخاستند.
افرادی چون "عاشر کنیزبرگ " که خود را پیرو دین راستین یهودی و عامل به تورات میدانستند کاملاتت خط خود را از صهیونیسم سیاسی جدا کردند.
از نکات درخور توجه در این میان آنکه صهیونیستها از یک سو شخصیت یهودی را میستایند و ازسوی دیگر با آن مخالفت میورزند و بدان حمله میکنند، زیرا معتقدند که این شخصیت، بیمار و در انزواست. آنان در این خصوص با مخالفان یهود هم عقیده هستند و حتی برای انتقاد از شخصیت یهودی از ادبیات مخالفان یهود نیز بهره گرفته اند.
تعداد قابل ملاحظه ای از جنبش های یهودی که امروزه در جهان فعالیت می کنند از جمله مخالفان صهیونیسم هستند. نمود عینی آن را میتوان در "ارتدوکس ضد صهیونیسم"، "یهودیان اصلاح طلب " و "جنبش های مدنی یهودی " مشاهده کرد.
از نظر صهیونیستها تنها شخصیتهای یهودی مثبت و سازنده هستند، که در راستای آرمان صهیونیسم باشند.
انجام اقدامات دفاع غیرعامل، در جنگهای نامتقارن امروزی در جهت مقابله با تهاجمات خصمانه و تقلیل خسارت ناشی از حملات هوایی، زمینی و دریایی کشور مهاجم، موضوعی بنیادی است که وسعت و گستره آن تمامی زیرساختها و مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی، سیاسی، ارتباطی، مواصلاتی نظیر بنادر ، فرودگاهها، و پلها، مراکز فرماندهی و جمعیت مردمی کشور را در برمیگیرد.
جنگ یکی از عناصر پایدار تاریخ بشری است. به طوری که جامعهشناسان آن را به عنوان یک پدیده و واقعیت اجتماعی قلمداد نمودهاند. بشریت در طول 5 هزار سال تاریخ تمدن خود 14 هزار جنگ را دیده و در این جنگها بیش از 4 میلیارد انسان جان باختهاند. گفتنی اینکه در طول چند هزار سال تمدن بشری صرفا 268 سال بدون جنگ و مناقشه بوده است، در طی 45 سال (از سال 1945 تا 1990) در کره زمین فقط 3 هفته بدون جنگ بوده و اکثر این جنگها در کشورهای جهان سوم به وقوع پیوسته است.
در قرن بیستم بیش از 220 جنگ به وقوع پیوسته و بیش از 200 میلیون تلفات انسانی داشته است. میهن اسلامیمان طی سالیان گذشته شاهد چهار جنگ مهم (جنگ تحمیلی، جنگ اول خلیج فارس، جنگ افغانستان و جنگ آخر آمریکا و انگلیس علیه عراق) بوده است و وقوع مناقشات و جنگهای دیگری با اهداف ژئوپلتیک، مهار، محاصره و مقابله با انقلاب اسلامی جزء اهداف راهبردی استکبار جهانی میباشد.
تجارب حاصله از جنگهای گذشته خصوصا هشت سال دفاع مقدس، جنگ 43 روزه 1991 متحدین علیه عراق (جنگ اول خلیج فارس)، جنگ 11 هفتهای سال 1999 ناتو علیه یوگسلاوی، جنگ اخیر امریکا و انگلیس علیه عراق موید این نظر است که کشور مهاجم جهت در هم شکستن اراده ملت و توان اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور مورد تهاجم با اتخاذ استراتژی انهدام مراکز ثقل؛ توجه خود را صرف بمباران و انهدام مراکز حیاتی و حساس مینماید.
انجام اقدامات دفاع غیرعامل، در جنگهای نامتقارن امروزی در جهت مقابله با تهاجمات خصمانه و تقلیل خسارت ناشی از حملات هوایی، زمینی و دریایی کشور مهاجم، موضوعی بنیادی است که وسعت و گستره آن تمامی زیرساختها و مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی، سیاسی، ارتباطی، مواصلاتی نظیر بنادر، فرودگاهها، و پلها، زیر ساختهای محصولات کلیدی نظیر پالایشگاهها، نیروگاهها، مجتمعهای بزرگ صنعتی، مراکز هدایت و فرماندهی و جمعیت مردمی کشور را در برمیگیرد تا حدی که حفظ امنیت ملی و اقتصادی، شکستناپذیری در جنگ، به نحو چشمگیری وابسته به برنامهریزی و ساماندهی همه جانبه در موضوع حیاتی دفاع غیرعامل میباشد.
نگرشی تحقیقی به آمار و سوابق ثبت شده جنگهای گذشته موید این موضوع میباشد که به علل وجود شکاف فناوری بین تسلیحات مدرن آفندی هوایی دشمن و تسلیحات پدافند هوایی خودی، آسیبپذیری سامانههای پدافند هوایی در برابر جنگ الکترونیک، غافلگیر شدن این سامانهها در برابر هواپیماهای تهاجمی و موشکهای کروز و بالستیک، پرتاب موشک از ماورا برد جنگ افزارهای پدافند هوایی، فقدان سلاحهای ضد موشک، اهداف حیاتی و حساس موجود را در صورت نبود و یا ضعف اقدامات دفاع غیرعامل به هدفهای ساده و آسانی برای هدفگیری موفق و سریع هواپیماهای حملهور و تسلیحات آفندی دشمن تبدیل خواهد نمود.
جنگها با پیشرفت فناوری و بکارگیری تسلیحات مدرن و هوشمند، ماهیت پیچیدهتر و مخربتری به خود گرفته و هر روزه در گوشهای از جهان شاهد کشتار انبوه مردم و تخریب و انهدام منابع و سرمایهها و زیرساختهای ملی آنها در اثر بمباران و انبوه آتش ویرانگر دشمنان بوده و این روند متوقف نشده و ادامه خواهد یافت.
در خلال جنگ جهانی دوم برای از بین بردن یک نیروگاه با احتمال انهدام 96 درصد که ابعادی معادل 400 در 500 فوت مربع داشت تعداد 650 بمب 500 کیلوگرمی توسط 110 بمبافکن B-17 به کار میرفت اما در جنگ خلیج فارس، هر نیروگاه توسط دو بمب هدایت شونده به طور دقیق منهدم گردید یعنی هر هواپیمای بمبافکن در جنگ خلیج فارس معادل 110 بمبافکن B-17 کارایی داشت.
در جنگ سال 1991 (جنگ خلیج فارس) پالایشگاهها و مخازن نفتی با 1200 تن بمب طی 500 سورتی پرواز بر روی 28 پالایشگاه عراق بمباران و تولید نفت عراق به طور کلی متوقف گردید.
امروزه کشورهایی که طعم خرابی و خسارت ناشی از جنگ را چشیدهاند جهت حفظ سرمایههای ملی و منابع حیاتی خود توجه خاص و ویژهای به دفاع غیرعامل نموده و در راهبرد دفاعی خود جایگاه والایی برای آن قایل شدهاند ونمونه بارز آن کشور کره شمالی میباشد که با اتخاذ سیاست و استراتژی تمرکززدایی در این راستا اقدامات بنیادی و اساسی جالب توجهی اتخاذ نموده است و جوهره و ثقل اصلی آن، اقدامات دفاع غیرعامل و ملاحظات جدی دفاعی، امنیتی و اقتصادی در ساخت و احداث مراکز حیاتی از قبیل متروی پیونگیانگ با عمق 95 الی 105 متر مقاوم در برابر سلاحهای متعارف و غیرمتعارف، احتراز از ساخت و احداث مجتمعهای بزرگ و زیرساختهای حجیم کلیدی و توجه به ساخت و احداث مراکز حیاتی و حساس به صورت کوچک و پراکنده نمودن آنها در اقصی نقاط کشور ، احداث تونلهای عظیم زیرزمینی، ایجاد صدها بندر کوچک با ظرفیت بارگیری یک تا دو کشتی در طول سواحل کشور، احداث جاده کمربندی با تونلهای زیرزمینی در مرزها برای تسهیل نقل و انتقالات نظامی، احداث سد بزرگ نامپو در نزدیکی مصب رودخانه ددونگ کنگ در حاشیه سواحل غربی کره شمالی با استفاده دو منظوره اقتصادی و دفاعی سلاح آب بوده است.
نوام چامسکی قبل از وقوع جنگ اخیر عراق در مقایسه میان عراق و کره شمالی میگوید "به نظر میرسد به واسطه بیدفاع بودن عراق، تهاجم به این کشور باموفقیت انجام می شود" اگر کره شمالی و عراق را با هم مقایسه کنیم ، عراق بیدفاعترین و ضعیفترین رژیم منطقه است در حالی که یکی از مخوفترین دیکتاتورها در آنجا حکومت میکند در مقابل، کره شمالی یک تهدید به حساب میآید و به یک دلیل ساده به آن حمله نمیشود زیرا کره شمالی از یک عامل بازدارنده قوی برخوردار است یعنی توپخانه عظیمی که سئول را هدف گرفته است در صورتی که امریکا به این کشور حمله کند کره شمالی میتواند قسمت زیادی از کره جنوبی را نابود کند، به عبارت دیگر امریکا به کشورهای دنیا میگوید: "اگر بیدفاع هستید ما هر زمان که دلمان بخواهد به شما حمله میکنیم و اگر سدی دارید ما عقبنشینی میکنیم".
اجتنابناپذیر بودن وقوع جنگها در طول تاریخ بشری ، وقوع حداقل 4 جنگ مهم در حریم مرزهای سرزمین میهن اسلامی در چند ساله اخیر و اهداف راهبردی امریکا در محاصره، مهار، تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی، وجود طیف گسترده تهدیدات بالقوه و بالفعل کانونهای بحران در پیرامون کشور، این پیام را به ما میدهد،"همچنانکه نباید مرعوب تهدیدهای دشمن گردید، از سوی دیگر میبایست با اقدامات و تدابیر موثر دفاعی، خود را آماده مقابله با تهدیدات بالقوه و بالفعل دشمن نمود" و بخش بسیار مهم و حیاتی از این آمادگی در شرایط تهدیدات نامتقارن ، اتخاذ راهبردهای دفاعی غیرعامل در جهت خنثی سازی و تقلیل و کاهش خسارات حملات احتمالی هوایی دشمن به مراکز ثقل میهن اسلامی و بالا بردن آستانه مقاومت ملی میباشد. شایسته است این رهنمود و سخن حکیمانه امام راحل، را فرا روی خود قرار دهیم که:
در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد، مردم در طول سالهای جنگ و مبارزه، ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کردهاند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوهها و شکلهای مختلف احتمال تجاوز را مجددا از سوی ابرقدرتها و نوکرانشان بایدجدی بگیریم.
تعاریف و اصطلاحات
یکی از کارهای اساسی و بنیادین مورد توجه معاونت پدافند غیرعامل، ایجاد یکنواختی و استاندارد سازی در تعاریف و واژگان کلیدی پدافند غیرعامل میباشد تاانشاءا... مفهومی مشترک برای مخاطبین ایجاد گردد، زیرا تا هنگامی که اشخاص و سازمانها در درک معانی واژهها اختلاف دارند، درک مشترک را با مشکل مواجه خواهد ساخت.
پدافند غیرعامل Passive Defense
به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که مستلزم به کارگیری جنگ افزار نبوده و با اجرای آن میتوان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.
اقدامات پدافند غیرعامل شامل استتار، اختفاء، پوشش، فریب، تفرقه و پراکندگی، استحکامات و سازههای امن و اعلام خبر میباشد.
ملاحظات
1- در تعاریف ارایه شده در منابع خارجی عامل تهدید دشمن در پدافند غیرعامل به صورت عام با واژه عملیات خصمانه Hostile Attack و در پدافند هوایی غیرعامل حملات هوایی و موشکی دشمن عنوان شده است.
2- علیرغم اینکه اصل مکانیابی جزء مصادیق پدافند غیرعامل منظور نشده است ولی در آییننامه استتار آنرا جزء 3 اصل عمده و اولیه پدافند غیرعامل مشروحه ذیل،محسوب نموده است و اهمیت آن به حدی است که مکانیابی صحیح و غیرصحیح، سایر اقدامات پدافند غیرعامل را تحت تاثیر جدی قرار میدهد.
مکانیابی siting or Location
انضباط استتار Camouflage Discipline
ایجاد استتار Camouflage Construction
توضیح اینکه سه موضوع عمده که میبایست درمکانیابی به آن توجه خاص مبذول گردد به شرح ذیل است:
1) ماموریت Mission : امکان اجرای ماموریت در مکان تعیین شده موجود باشد.
2) پراکندگی Dispersion : وسعت مکان انتخابی به صورتی باشد که امکان پراکندگی مناسب تاسیسات و تجهیزات را فراهم نمایند.
3) شکل عوارض و محیط Terrain Pattern : احداث تاسیسات و استقرار تجهیزات به گونهای باشد که همرنگی و هماهنگی با عوارض محیطی (روستایی، کویری، کوهستانی، جنگلی و شهری) را داشته باشد.
دفاع غیرنظامی (Civil Defense )
دفاع غیرنظامی، تقلیل خسارت مالی و صدمات جانی وارده بر غیرنظامیان در جنگ یا در اثر حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله، طوفان، آتشفشان، آتشسوزی و خشکسالی میباشد.
در منابع خارجی، وظایف دفاع غیرنظامی شامل چهار عنوان ذیل میباشد:
1- اقدامات پیشگیرانه و کاهش دهنده Mitigation
2- آماده سازی و امداد رسانی Preparation
3- هشدار و اخطار Response
4- بازسازی مجدد Recovery
ملاحظات
ارائه تعریف دفاع غیرنظمی در این نوشتار که در حوزه پدافند غیرعامل نمیباشد بیشتر در جهت آگاهی مخاطبین در تمیز بین پدافند غیرعامل و دفاع غیرنظامی میباشد زیرا به دلیل عدم شناخت جامع در بسیاری از کتب، مقالات و یا نوشتارهای داخلی مشاهده گردیده است که دو مفهوم یاد شده با همدیگر اشتباه گرفته میشود.
هدف Target
موجودیتی مشخص، اعم از جاندار یا بیجان که در نظر است با توسل به عملیات نظامی، سیاسی، اقتصادی یا روانی به آن صدمه زده شود، منهدم گردد تسخیر شود، یا تحت کنترل در آید.
پدافند عامل Active Defense
عبارتست از بکارگیری مستقیم جنگ افزار، به منظور خنثی نمودن و یا کاهش اثرات علمیات خصمانه هوایی زمینی، دریایی، نفوذی و خرابکارانه بر روی اهداف مورد نظر.
مراکز حیاتی Vital Centers
مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها موجب بروز بحران، آسیب و صدمات جدی و مخاطرهآمیز در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تاثیرگذار سراسری در کشور گردد.
مراکز حساس Critical Centers
مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز بحران، آسیب و صدمات قابل توجه در نظام سیاسی، هدایت،کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، دفاعی با سطح تاثیرگذاری منطقهای در کشور گردد.
مراکز مهم Important Centers
مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز آسیب و صدمات محدود در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تاثیرگذاری محلی در کشور گردد.
استتار و اختفا Camouflage & Concealment
فن و هنری است که با استفاده از وسائل طبیعی یا مصنوعی، امکان کشف و شناسایی نیروها، تجهیزات و تاسیسات را از دیدهبانی، تجسس و عکسبرداری دشمن تقلیل داده و یا مخفی داشته و حفاظت نماید.مفهوم کلی استتار همرنگ و همشکل کردن تاسیسات، تجهیزات و نیروها با محیط اطراف میباشد.
اختفاء ، حفاظت در برابر دید دشمن را تامین مینماید و استتار امکان کشف یا شناسایی نیروهای، تجهیزات و تاسیسات و فعالیتها را تقلیل میدهد.
پوشش Cover
پوشش، پنهان سازی و حفاظت تاسیسات تجهیزات تسلیحات، نیروی انسانی در برابر دید و تیر دشمن میباشد.
پراکندگی Dispersion
گسترش، باز و پخش نمودن و تمرکز زدایی نیروها، تجهیزات، تاسیسات یا فعالیتهای خودی به منظور تقلیل آسیبپذیری آنها در مقابل عملیات دشمن به طوری که مجموعهای از آنها هدف واحدی را تشکیل ندهند.
تفرقه و جابجایی Separation
جداسازی، گسترش افراد، تجهیزات و فعالیتهای خودی از محل استقرار اصلی به محلی دیگر به منظور تقلیل آسیبپذیری، کاهش خسارات و تلفات میباشد، مانند انتقال هواپیماهای مسافربری به فرودگاههای دورتر از برد سلاحهای دشمن و یا انتقال تجهیزات حساس قابل حمل از محل اصلی به محل موقت که بعلت عدم شناسایی و حساسیت مکانی، دارای امنیت و حفاظت بیشتری میباشد.
فریب Deception
کلیه اقدامات طراحی شده حیلهگرانهی است که موجب گمراهی و غفلت دشمن در نیل به اطلاعات و محاسبه و برآورد صحیح از توان کمی و کیفی طرف مقابل گردیده و او را در تشخیص هدف و هدفگیری با شک و تردیدی مواجه نماید.فریب، انحراف ذهن دشمن از اهداف حقیقی و مهم به سمت اهداف کاذب و کم اهمیت میباشد.
مکان یابی Location
یکی از اقدامات اساسی و عمده پدافند غیرعامل، انتخاب محل مناسب میباشد و تا آنجا که ممکن است باید از ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در دشتهای مسطح یا نسبتاً هموار اجتناب کرد. زیرا تاسیسات احداث شده در چنین محلهایی را نمیتوان از دید دشمن مخفی نگاهداشت و آسیبپذیری آن در برابر تهدیدات افزایش میدهد. ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در کنار بزرگراهها، جادههای اصلی، کنار سواحل دریا، رودخانهها و نزدیکی مرزها موجب سهولت شناسایی و هدفیابی آسان آنها توسط دشمن میگردد.
آمایش سرزمینی Spatial
تنظیم و برنامهریزی کمی و کیفی یک موضع، مکان (واحدهای خرد و کلان) با در نظر داشتن شرایط و عوامل سیاسی نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی در سطح کلان و سیع میباشد. از مهمترین ویژگیهای آن نگرش همه جانبه به مسائل، آینده نگری و دوراندیشی و نتیجهگیریهای مکانی از محتویات استراتژی توسعه ملی میباشد.
آمایش سرزمینی، بهترین، دقیقترین و ظریفترین طرز انتقال عاقبتاندیشی منطقی و ملی حکومت بر سرزمین یا فضای حیاتی (واحدهای خرد و کلان) در چارچوب عدالت است.
در کشورهای اروپایی مفهوم آمایش سرزمینی ابتدا مفهوم دفاعی دارد و سپس مفهوم توسعهای پیدا میکند، قبل از ساخت نیروگاه، بزرگراه، سد و زیر ساختهای کلیدی موضوع در کمیتههای نظامی و دفاعی مطرح میگردد و پس از بررسی لازم و اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی نسبت به ساخت آنها اقدام میگردد.
اعلام خبر Early Warning
آگاهی و هشدار به نیروهای خودی مبنی بر اینکه عملیات تعرضی قریب الوقوع دشمن، نزدیک میباشد، این هشدار که برای آماده شدن است چند دقیقه، چند ساعت، چند روز و یا زمان طولانیتر از آغاز مخاصمات اعلام میگردد.
دستگاههای و وسائل اعلام خبر شامل رادار، دیدهبانی بصری، آژیر، بلندگو، پیامها و آگهیهای هشدار دهنده میباشد.
قابلیت بقاء survivability
توانائی نیروهای مسلح و جوامع غیرنظامی یک کشور به نحوی که در مقابل حمله استقامت کند و ضمن تحمل آن قادر باشند به نحو موثری به وظایف محوله خود عمل نمایند، این توانایی عمدتاً در نتیجه دفاع عامل و غیرعامل به دست میآید.
استحکامات Fortification
ایجاد هرگونه حفاظی که در مقابل اصابت مستقیم بمب، راکت، موشک، گلوله، توپخانه، خمپاره و یا ترکش آنها مقاومت نموده و مانع صدمه رسیدن به نفرات تجهیزات یا تاسیسات گردیده و اثرات ترکش و موج انفجار را بطور نسبی خنثی نماید.
استتار، اختفاء، ماکت فریبنده CCD
استفاده و بهرهبرداری از اقلام، تجهیزات و روشهایی برای پنهان نمود،ن همگون سازی، تغییر شکل، شبیهسازی، ایجاد طعمه فریبنده و حذف شکل منظم هندسی اهداف در جهت ممانعت از کشف و شناسایی نیروها، تجهیزات، تاسیسات و فعالیتهای خودی توسط سامانههای آشکار ساز و حساسه دشمن.
اصول پدافند غیرعامل
مجموعه اقدامات بنیادی و زیر بنایی است که در صورت بکارگیری میتوان به اهداف پدافند غیرعامل از قبیل تقلیل خسارات و صدمات، کاهش قابلیت و توانایی سامانه شناسایی، هدفیابی و دقت هدفگیری تسلیحات آفندی دشمن و تحمل هزینه بیشتر به وی نائل گردد.
در اکثر منابع علمی و نظامی دنیا اصول و یا موضوعات پدافند غیرعامل شامل 6 الی 7 اقدام مشروحه ذیل میباشد که در طراحی و برنامهریزیها و اقدامات اجرایی دقیقاً میبایست مورد توجه قرار گیرد.
1- استتار Camouflage
2-اختفاء Concealment
3- پوشش Cover
4- فریب Deception
5- تفرقه و پراکندگی Separation & Dispersion
6- مقاومسازی و استحکامات Hardening
7- اعلام خبر Early Warning
استراتژی انهدام مراکز ثقل:
صاحبنظران سیاسی و نظامی آمریکا، پس از تحمل شکست تاریخی خود در جنگ ویتنام 1973- 1964 مطالعات و تحقیقات قابل توجه و مستمری را در جهت بررسی شکست خود در جنگ یاد شده و دستیابی به استراتژی و شیوههای موثرتر جنگهای هوایی نمودند، در سال 1988 سرهنگ هوایی جان واردن کتابی با عنوان نبرد هوایی را تهیه و تدوین نمود و در دهم آگوست 1991 با سمت مشاور نظامی امنیت ملی آمریکا، نظریه، خود را که به تئوری پنج حلقه واردن مشهور میباشد به پنتاگون و فرماندهان وقت نظامی، ژنرال نورمن شوار تسکف و ژنرال کولین پاول ارائه نمود که مورد قبول واقع گردید.
تئوری یاد شده بر این مبنا میباشد که مهمترین وظیفه در طرحریزی یک جنگ، شناسایی مراکز ثقل کشور مورد تهاجم بوده و چنانچه این مراکز با دقت لازم شناسایی و مورد هدف قرار گیرند، کشور مورد تهاجم در اولین روزهای جنگ طعم شکست نظامی را چشیده و در کوتاهترین مدت به خواستههای کشور مهاجم (آمریکا) تن در داده و تسلیم خواهد شد.
تئوری یا مدار 5 حلقه واردن دقیقا مورد استفاده فرماندهان عملیاتی آمریکا و متحدین در جنگ 43 روزه 1991 (جنگ اول خلیج فارس)، مناقشه کوزوو (جنگ 11 هفتهای سال 1999 ناتو علیه یوگسلاوی) و جنگ اخیر آمریکا و انگلیس علیه عراق (2003) قرار گرفته است.
در تئوری مذکور، مراکز ثقل یک کشور، به صورت سیستمی همانند اعضا یک بدن قلمداد گردیده و در صورت انهدام هر یک از مراکز ثقل، سیستم، پیکره و کالبد کشور مورد تهاجم فلج گردیده و قادر به ادامه فعالیت و حیات نخواهد بود.
مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی کشور، میبایست با برنامه ریزیهای جامع، مستمر و اقدامات اجرائی پدافند غیرعامل ضمن سلب ابتکار و آزادی عمل از دشمن و تحمیل شرایط سخت و دشوار، اقدامات تهاجمی وی را خنثی نموده و آستانه مقاومت نیروهای خودی را ارتقا دهند.
..............................................................................................
منبع:نشریه پدافند غیرعامل، شماره یک
خورشید امروز نقاب سیاه بر چهره کشیده و آسمان ماتم گرفته است، امروز دریچهای نورانی از آسمان به سوی زمین گشوده شد تا بزرگ مردی را با خود به نزد معبود ببرد و جهانی را در ماتمش عزادار کند.
کوفه آبستن حوادث است، اما او مصمم بود و رفت تا در عشقبازی با معبود به دیار او سفر کند.
ماه است که میدرخشد و ستارگانند که فروزانند، رعد وبرق به غرش درآمد و ناگاه بانگ رستگاری به گوش رسید " به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم".
ماه بهسیاهی میگراید وستارگان انگار از جای خود کنده میشوند، ستونها بهلرزه درآمدند و علی (ع) در محراب عشق بهدست ملعونترین آدم بهخون غلتید.
باز هم هوس فاجعه آفرید، چشم سیاه و رویسفید که روح شیطان در آن دمیده بود "ابن مجلم" را اسیر خود کرد و او را با خود به سوی آتش برد.
سکوت حاکم بر کوفه کشنده است ، پس چرا کوهها متلاشی نمیشوند و آسمان به زمین نمیریزد؟! چرا آتش نمیبارد؟!
امشب شب شادی شیطان و اندوه خوبان است، تیغ کین فرق مهر را شکافت.
باز هم دستی کینه توز بالا رفت و بر فرق آفتاب فرود آمد دستی که هنگام بلندکردن شمشیر هم بیشک یا علی (ع) گفت.
میروم تا از خویشتن بیرون شوم ...
سه روز ازشکافتن فرق مولا با شمشیر کین میگذرد،امروز ۲۱ماه رمضان است، امروز خورشید طلوع نکرد، جهان تا هفت آسمان عزادار مولایش است، عزادار کسی که دنیا را سه طلاقه کرده بود.
بپوشای آسمان برتن خودجامعه ماتم کهبزرگ مرد تاریخ بهزخم زهر نامردان در بستر آرمیده و شفائی برایش نیست.
کودکان با دستانی لرزان که ظرفهای شیر را نگه داشتهاند اشک میریزند و سر به سوی آسمان بلند میکنند، ناگاه انتظار به سر میرسد...
این صدای شیون و ضجه است که از خانه علی (ع) بر میخیزد ، علی رفت علی رفت ، پدر یتیمان رفت ...
پردهها کنار رفت و معلوم شد این علی (ع) بود کهیار و دلسوز نیازمندان و یتیمان بود ، رفت تا همه احساس یتیمی کنند.
علی (ع) رفت تا این جمله بعد از قرنها در ذهنها ملکه شود که "علی(ع) کشته عدلش است ".
معاون اجتماعی و ارشاد فرماندهی انتظامی کرمان گفت: ماموران پلیس آگاهی این استان سه هزار بسته ماده مخدر "پمپرک" از یک دستگاه اتوبوس کشف کردند .
به گزارش کرمان نیوز سرگرد پاسدار علیرضا پریور در گفتگو یی افزود: در پی اطلاع مبنی بر این که یک دستگاه اتوبوس در مسیر زاهدان کرمان اقدام به جابهجایی ماده مخدر میکند، با برقراری ایست و بازرسی در پلیس راه ماهان این محموله کشف شد.
او گفت: در این رابطه پلیس مبارزه با قاچاق کالا خودرو و راننده آن را دستگیر کرد.
"پمپرک" یک نوع ماده مخدر ساختگی است که عوامل سودجو آن را با عنوان خوشبوکننده دهان به جوانان و نوجوانان میدهند.
پمپرک در اشکالی مانند پودر، آدامس و پاستیل تهیه و به صورت مکیدن و یا جویدن استفاده میشود.
سرطان دهان، حنجره، لثه و ایجاد عارضه در دستگاه تنفسی، قلب و عروق نیز عوارض مصرف این ماده مخدر است که با مصرف آن بزاق دهان افزایش مییابد و خروج مکرر آب دهان ناشی از مصرفکننده از آن سبب ایجاد بیماریهای عفونی مانند سل و هپاتیت میگردد
مدیرکل گمرکات کرمان گفت: در 6 ماهه نخست سال جاری بیش از 51 هزار تن کالا به ارزش 219 میلیون و 700 هزار دلار از استان به خارج از کشور صادر شده که از نظر ارزش 18 درصد نسبت مدت مشابه سال قبل کاهش یافته است.
به گزارش کرمان نیوز به نقل از فارس از کرمان، حسین سالاری ظهر امروز در جلسه کارگروه صادرات استان افزود: کالاهای صادراتی استان از نظر وزن نیز نسبت به مدت مشابه 37 درصد کاهش داشتهاند که این کاهش در اکثر کالاهای مذکور مشهود است.
وی با اشاره به وضعیت صادرات پسته استان از کاهش 11 درصدی صادرات این محصول به لحاظ وزن و کاهش 10 درصدی ارزش آن خبر داد.
حمید قاسمنژاد، رئیس سازمان بازرگانی استان کرمان نیز در این جلسه در سخنانی با اشاره به محدودیتهای صادرات بعضی از کالاها از رشد میزان صادرات ایران در 6 ماهه نخست امسال خبر داد.
در این جلسه مقرر شد به دلیل اهمیت بحث صادرات پسته هر ماه یک بار مشکلات این بخش در قالب جلسهای مورد بررسی قرار گیرد.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی کرمان گفت: بخش کشاورزی این استان با سهم ارزش افزوده 5/6 درصد کل کشور در رتبه چهارم کشور قرار دارد.
به گزارش کرمان نیوز محمد تکلوزاده در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان افزود: بخش کشاورزی کرمان با کاشت محصولات باغی و زراعی همچون گردو، خرما، مرکبات، گندم، جو و ذرت در سطح استان، سهم ارزش افزوده خود را معادل 1/29 درصد ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی استان رسانده که در حدود بیش از 84 میلیارد ریال از درآمدهای این استان را در بر میگیرد.
وی اظهار داشت: بیش از 28 درصد کل جمعیت شاغل در استان کرمان با بیش از 194 هزار نفر مشغول به فعالیت در بخش کشاورزی هستند.
تکلوزاده همچنین میزان کل سطوح باغی و زراعی استان را نزدیک به 589 هزار هکتار با تولید یک میلیون و 900 هزار تن محصول در سال عنوان و تصریح کرد: تا پایان سال گذشته یکهزار و 294 طرح در قالب بنگاههای زودبازده در استان کرمان و با اعتباری بالغ بر 343 میلیون ریال مورد تصویب این سازمان قرار گرفت که با اجرای این طرحها برای یکهزار و 936 نفر اشتغال فراهم شد.
به گزارش کرمان نیوز در این بیانیه آمده: امام راحل با درک صحیح از خطر اسراییل و حساس یافتن مواجهه مردم فلسطین با رژیم غاصب و تاثیر آن در مواجهه اسلام و کفر و شکل دهی جریانهای تاریخی به نفع اسلام در آینده، جبهه شکست ناپذرز مردمی را در مقابل کیان کفر شکل داد که تبلور عینی آن اعلام جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس است.
"میراث فکری امام راحل و سایر شخصیتهای اسلامگرا و مبارز و خیزش مجدد مردم غیرتمند فلسطین در اقامه انتفاضه و شهادت طلبی جوانان سرزمین بیتالمقدس نه تنها به آرمان قدس جان تازهای بخشیده بلکه تمام ملل مستضعف و مسلمان را به وجد آورده است.
این بیانیه ادامه میدهد: اکنون جلادان صهیونیست که از حمایت معنوی و مادی نومحافظهکاران مرتجع و ضدترقی نهایت بهرهبرداری را به عمل میآورند تلاش دارند با گرهزدن سرنوشت رژیم غاصب اسراییل با میراث فکری یهود و مسیح جهانگشایی نمایند که این مقابله با هر نوع حرکت آزادیخواهانه و خداگرایانه در جهان را به دنبال دارد.
بسیج دانشجویی استان کرمان در بیانیه تاکید کرد: برما است که با ساماندهی آرا و اندیشههای خود و بسیج ملتها و افکار عمومی و آگاهی بخشی نسبت به اهمیت موضوع انتفاضه و تبلیغ و ترویج نگرشهای کلان نسبت به آن در مقام حمایت جدی از پیران، جوانان، زنان و مردانی برآییم که مدافع حیثیت خود و بشریت و آزادی و عدالت هستند
اکثر روزنامههای کشور امروز پنجشنبه (12 مهر) با تصمیم مدیران مسئول این نشریات منتشر نمیشود.
به گزارش کرمان نیوز روزنامههای جام جم، صبح اقتصاد، کاروکارگر، تهران امروز، اعتماد ملی، اعتماد، مردم سالاری، قدس، خراسان، آفتاب یزد، حسبان همبستگی،حیاتنو ، جوان، رسالت از جمله روزنامههایی هستند که امروز یاد شده چاپ نشدند.
لازم بهذکر است، امروز فقط ، روزنامه کیهان، اطلاعات ، همشهری ، ایران و خبر بینالملل و جمهوری اسلامی چاپ شدند.
مرکز اطلاعات آمار و اسناد دفاع مقدس استان کرمان در مجتمع سرو واقع در بلوار شهید عباسپور کرمان افتتاح شد.
به گزارش کرمان نیوز در حاشیه افتتاح این مرکز که با حضور سردار «نوری»، فرمانده لشکر 41 ثارالله و سرهنگ «افشارمنش» معاون هماهنگکننده لشکر 41 ثارالله انجام شد، سرهنگ «ابوالحسنی» مدیر کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در خصوص این مرکز گفت: تاکنون بیش از 70 هزار سند مکتوب و 10 هزار سند آماری جمعآوری شده و پیشبینی میشود 500 هزار سند دیگر جمع آوری شود.
سرهنگ «ابوالحسنی» تصریح کرد: اسناد پس از جمعآوری تفکیک و ارزشگذاری میشوند و سپس طرح ساماندهی آنها از طریق نرمافزار رایانهای صورت میگیرد.
وی اضافه کرد: تدوین کتاب تاریخ جنگ استان بر اساس منابع جمعآوری شده در اختیار پژوهشگران به منظور استفاده قرار میگیرد.
بیش از 500 ختم قرآن برای سلامتی امام زمان (عج) و شادی روح امام و شهدا، در لیالی قدر در مهدیه شهدای مسجد مقدس صاحبالزمان (عج) کرمان انجام میشود.
به گزارش کرمان نیوز «محمد اژدری»، معاون فرهنگی مهدیه شهدای مسجد مقدس صاحبالزمان (عج) کرمان، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) شعبه کرمان گفت: این مراسم در شبهای قدر از ساعت 20 با اقامه نماز قضا آغاز میشود و تا ساعت 2:30 بامداد ادامه خواهد داشت.
وی اضافه کرد: قرائت مناجات حضرت امیرالمومنین (ع) در شب نوزدهم ماه رمضان، زیارت عاشورا در شب بیست و یکم و دعای کمیل در شب بیست و سوم و همچنین مراسم ویژه قرآنی همچون قرائت دعای جوشن کبیر و سخنرانی حجتالاسلام «دلاوریان»، «عربپور» و «حاجیآبادی» و مراسم ویژه احیا شب قدر، از دیگر برنامههای این شبهای پرخیر و برکت است.
معاون فرهنگی مهدیه شهدای مسجد مقدس صاحبالزمان (عج) کرمان خاطرنشان کرد: 500 ختم قرآن (با قرائت هر نفر یک صفحه) برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) و شادی روح امام راحل و شهدای عظیمالشان، انجام میشود.
اژدری در ادامه ضمن تشکر از حضور گسترده مردم در مراسم نیمه شعبان و دعای ندبه صبحهای جمعه، تصریح کرد: برای رفاه حال همشهریان عزیز و سهولت در امر رفت و آمد، اتوبوسهای شرکت واحد آماده سرویسدهی هستند.
بخشدار مرکزی جیرفت گفت: در بخش مرکزی با 58 هزار نفر جمعیت فقر و محرومیت معضل اصلی و مردم از کمترین امکانات رفاهی محروم هستند.
به گزارش کرمان نیوز علی مشایخی بخشدار مرکزی جیرفت در گفتگو با شبستان گفت: بخش مرکزی جیرفت با مساحتی بیش از 61 هزار متر مکعب جمعیتی بالغ بر 58 هزار نفر و بادارا بودن 110 روستا در محرومیت شدید به سر می برد.
وی مهمترین مشکل مردم این بخش را کمبود آب با توجه به خشکسالی های پی درپی 9 ساله و رکود کشاورزی و دامپروری اعلام کرد.
بخشدار مرکزی جیرفت تصریح کرد: مردم این بخش حتی از کمترین امکانات رفاهی محرومند و از سال گذشته به علت طوفان گونو و سل های پس از آن خسارت های فراوانی دیده اند.
مشایخی کمبود آب آشامیدنی سالم، امکانات بهداشتی به میزان کافی را نیز از دیگر مشکلات معیشتی مردم بر شمرد.
وی در پایان سخنانش افزایش آمار بیکاران و فارغ التخصیلان دانشگاهی را نیز از مشکلات قشر جوان این منطقه دانست و خواستار توجه مسئولان به مشکلات مردم این منطقه شد.
معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش از برچیده شدن مدارس کپری تا پایان سالجاری در کشور خبر داد.
به گزارش کرمان نیوز حبیب الله بوربور معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش در نشستی با مسئولان سازمان آموزش و پرورش استان کرمان از برگزاری جشن حذف مدارس کپری تا پایان سال جاری در کشور خبر داد.
وی گفت: متاسفانه بیش از یک هزار مدرسه کپری در کشور وجود دارد که بیشتر آنها در استان های سیستان و بلوچستان و کرمان واقع شده اند و این معضلی برای آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت است.
بور بور در ادامه سخنان خود با بیان این مطلب که برای حل مشکل مدارس کپری در کشور برنامه ریزی های جامعی انجام شده اظهارداشت: تا پایان سال جاری مدارس کپری در کشور برچیده می شوند.
وی افزود: قرار بود که مدارس نوساز تا اول مهر جایگزین مدارس کپری در کشور شوند اما به دلیل جابجایی روستاییان و مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در مناطق مسکونی آنها این امر محقق نشده است.
بسان درختان سبز و با شکوه بهاری سایههایشان را بیمنت برسر نیازمندان میافکنند،بیآنکه کسی آنهارابشناسد و یا اینکه قصد ظاهرنمایی داشته باشند.
از جنس بارانند که نعمت بارش خود رایکسان تقسیم میکنند، آنها تشنه محبت کردن هستند و هرگز از ریزش باران محبت سیراب نمیشوند.
آری آنها از جنس بارانند و دستان سخاوتمندشان، به سخاوتمندی درختان پر از میوه است.
آنها دلهایی بزرگ، اما کوچک به کوچکی دل پرستوی اسیرشده در قفس دارند، دلهای بزرگ اما کوچکشان توان دیدن دستان کوچک و ترک خورده کودکان را ندارد.
آنها توان دیدن بیسرپناهی کودکان برای تحصیل در زمستان و یا تابستان که زیر باران و یا در گرمای هلاککننده تابستان، کتاب فارسی را بدست گرفته و زیر لب کلمات را زمزمه میکنند، ندارند، آنها تحمل بیمهری و بیمحبتی و هزاران درد کوچک دیگر را ندارند.
آنها خود را مسوول میدانند و به حکم انسان بودن وظیفه خود میدانند که دست ناتوان را در حد توان خود هر چند کوچک گرفته و از سقوط به پرتگاههای هولناک نجات دهند.
نام آنها را چه باید گذاشت، همین بس که سخاوتمندند، سخاوتمندانی بزرگ و الهی.
آری آنها ایرانیاند، ایرانیانی که از پدران و مادرانشان بخشش، دوست داشتن و محبت ورزیدن را آموختهاند.
ایرانیانی که دستهای پر مهرشان را نثار کودکان یتیمی میکنند که کلمه پدر برایشان غریبه و نامانوس است.
جشن عاطفهها است جشن بزرگ تقسیم محبت ها، جشن دانش آموزانی که چشم امیدشان به دستان پرمهر مردان و زنانی است که بخشش و بخشیدن جزو صفات الهی آنها است.
نشست " گروه پنج بعلاوه یک " درحالی روز جمعه تصمیم گرفت هیچ تحریم، مجازات و تهدیدی علیه ایران تصویب نکند و موفقیتی را برای دیپلماسی هستهای ایران رقم بزند که دولت ایالات متحده آمریکا تمام توان خود را از دیپلماسی تا رسانه، بسیج و فضای داخلی و بینالمللی را آماده کرده بود تا قطعنامه سوم را برای تحریمهای شدیدتر ایران و زمینه گامهای شوم بعدی، به تصویب برساند اما ناکام ماند.
نتیجه نشست روز جمعه وزیران امورخارجه گروه موسوم به "پنج بعلاوه یک" (وزیران امورخارجه پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت و آلمان ) و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نیویورک، یکبار دیگر نشان از پیروزی عقل و تدبیر و صلح طلبی و شکست جنگافروزان و خشونتآفرینان عرصه بینالمللی داشت.
این نشست بر سر موضوع پرونده هستهای ایران با صدور بیانیهای در این مورد، تصمیم گرفت هیچ تهدید یا محدودیتی را علیه ایران به تصویب نرساند و فرصت آشتی جویانهای فراهم سازد.
این درست نقطه مقابل رویکرد واشنگتن به موضوع فعالیت هستهای ایران است که از آغاز بر طبل جنگ و خشونت و تهدید کوبیده است.
واشنگتن بخصوص رییس جنگجوی دیپلماسی آن، کاندولیزا رایس در دو هفته اخیر تلاشهای فشرده و گستردهای را بکار بست تا از یک سو، اعضای گروه پنج بعلاوه یک را به اتخاذ تصمیم شدیدتر و تایید تحریمهای بیشتر، ترغیب کند و از سوی دیگر به عنوان زمینهساز آن، موج سهمگین رسانهای علیه جمهوری اسلامی بخصوص همزمان با سفر ریاست جمهوری اسلامی، به راه انداخت.
ناظران جهانی رسانهای این تصمیم گروه پنج بعلاوه یک را شکست آمریکا و فرانسه به عنوان کشورهای تندرو علیه ایران در این گروه میدانند به طوری که رویترز در گزارشی پس از این نشست، از نتیجه این اجلاس به عنوان شکست و بدبیاری آمریکا و فرانسه یاد کرد که در جست و جوی اعمال هرچه سریعتر فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران بودند.
این نشست را همچنین میتوان توفیق و پیروزیی برای ایران دانست به گونهای که یک کارشناس در گفت وگوی جمعه شب با بخش فارسی بیبیسی، اوضاع را به نفع ایران و موفقیت کشورمان خواند.
بنابراین اگر گفته شود توافق چندی پیش ایران و آژانس (البرادعی) که با مخالفتهای شدید سردمداران کاخ سفید روبرو شده بود، خود را به گروه پنج بعلاوه یک و شورای امنیت تحمیل کرد، به بیراهه نرفتهایم.
تصمیم معقول و آشتی جویانه پنج بعلاوه یک، ادامه منطقی، همکاری ایران با آژانس و توافق اخیر میان این دو است.
پس میتوان گفت اینک گفتمان آژانس ( که برخاسته از دور جدید همراهی و همکاری ایران است )، بر موضوع هستهای ایران حاکم شده است بخصوص آنکه یکی از محورهای اصلی تصمیم روز جمعه پنج بعلاوه یک، رجوع به گزارش آتی البرادعی است. و اگر گفته شود با نشست دیروز پنج بعلاوه یک، موضوع فعالیت هستهای ایران، در مسیر آژانس قرار گرفته است، بیربط نگفتهایم.
و در چنین فضایی است که آمریکا در "بستر" جلسه گروه پنج بعلاوه یک، "رویا"ی تحریم دیگری را علیه ایران آرزو و جستجو میکرد که محقق نشد.
حضورشان در پهنای حوادث ، آرام جان و روح کسانی است که چشم امیدشان به دستان یاریگری است،دلاور مردانی که خطر میکنند و از خطر نمیهراسند، گمنام حوادث و رسولان نجات هستند.
گمنامان حوادث ترسی از حادثه ندارند،آنها مقابلهکنندگان حوادثاند که به حادثه میخندند و خنده نجات بخش خود را بیریا نثار حادثهدیدگان میکنند.
در تلاطم امواج خروشان چون قایقی نجاتبخش و در کویر سوزان چون سایبانی مهربان هستند.جان خود را بهخطر میاندازند تاجان دیگری بخشند،درحوادث حضور مییابند تا با حضورشان محبت و سلامت را به مصیبتزدگان هدیه کنند.
از اشک شوق مادری که فرزندش جان سالم از آتشسوزی هولناکی به درآورده شاد میشوند و همپای اشک پدری که فرزندش را در اتفاقی ناگوار از دست داده است اشک میریزیند.
آری آنها آتشنشانند ، فرشتگان نجاتی که میخواهند در کوتاهترین زمان ممکن اثری زیبا ازخود برجای بگذارند.
هفتم مهرماه بهنام ناجیانی نامگذاری شدهاست که شاید درطول روزها و سالها کمتر ازآنها یاد شود درحالی که حادثه در هر ثانیهای درکمین نشسته است.
وجود مراکز و ایستگاههای آتشنشانی و خدمات ایمنی در جوار زندگی مردم به ویژه درشهرهای بزرگ مزایایی فراوانی دارد و اینامر برکسی پوشیده نیست.
بروز حوادث و پیش آمدهای ناگوار اگر چه در برخی موارد قابل پیشگیری است اما گاه شاهد اتفاقاتی در اطراف خود هستیم که اگر نیروهای مجرب و تجهیزات پیشرفته نباشد فایق آمدن بر آنها مشکل و تا حدی محال به نظر میرسد.
آتشسوزیها یکی از رایجترین حوادثی است که با حضور بهموقع آتش نشانان فداکار قابل کنترل بوده و سطح خسارتهای جانی و مالی کاهش را مییابد.