پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

احیاء شب یا احیاء دل؟

 

احیاء، یعنى زنده کردن، نقطه مقابل «اماته» که به معنى میراندن است. این کلمه چنین مى‏رساند که شب (که قسمتى از وقت انسان است) دو حالت دارد: ممکن است شبِ کسى زنده باشد و ممکن است شبِ او مرده باشد.

شبِ زنده آن شبى است که انسان تمام یا لااقل پاسى از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد.

شب مُرده آن شبى است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشى ذات مقدس پروردگار بسر ببرد. ممکن است کسى خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازى است، یک نوع تعارف است: شب که زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقدارى از زمان که این نیمکره زمین که ما در روى آن زندگى مى‏کنیم مواجه با خورشید نیست و نور خورشید نمى‏تابد، به آن مى‏گویند «شب». این سخن راست است ولى آن کسى که مى‏گوید احیاء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در این قطعه از زمان. حال که این مطلب را دانستیم معنى احیاء شب قدر را مى‏دانیم. زمان را زنده نگه داریم یعنى زمان خودمان را زنده نگه داریم. هر کداممان آن زمانى را که در درون ماست زنده نگه داریم.

آن زمانى که در درون ماست چیست؟ آن همان خود ما هستیم، از حقیقتِ ما جدا نیست. پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داریم یعنى خودمان یک شب واقعاً زنده باشیم، واقعاً زنده زندگى کنیم نه اینکه مرده زندگى کنیم. در اخبار و احادیث وارد شده است که در روز قیامت، گذشته انسان و زمان گذشته انسان را به انسان ارائه مى‏دهند و انسانها مختلف مى‏بینند؛ وقتى نگاه مى‏کنند یک موجودى را مى‏بینند که قطعاتى از آن سیاه و تیره است و قطعاتى از آن سفید و درخشان، به اختلاف. یک نفر مى‏بیند بیشترِ این قطعات تیره است، دیگرى مى‏بیند بیشتر این قطعات سفید و برّاق است.

یکى ممکن است در تمام اینها چند نقطه سیاه ببیند، همه را سفید ببیند، و دیگرى برعکس چند نقطه سفید ببیند و همه را سیاه ببیند. تعجب مى‏کند: این چیست که به او ارائه داده‏اند؟! مى‏گویند این زمانِ توست، این عمر توست. آن ساعاتى که این زمان را، این عمر را روشن و نورانى نگه داشته‏اى، آن ساعاتى که پروازى داشته‏اى، شورى داشته‏اى، عشقى داشته‏اى، دلت به یاد خدایت زنده بوده است، آن ساعات همان ساعات درخشان نورانى است. آن ساعاتى که در آن ساعات خدمتى کرده‏اى، کار مفیدى انجام داده‏اى، ساعات نورانى توست. و اما آن ساعاتى که در آن ساعات غافل بوده‏اى، غرق در شهوات بوده‏اى، برخلاف رضاى خدا قدم برداشته‏اى، آنها دوران تیرگى و تاریکى عمر توست. این زمانِ توست، این عمر توست.

احیا و پرورش شخصیت انسان، مبارزه با یکى از اساسى ترین عوامل زبونى و اسارت انسان است. اى انسان! اسیر محیطى که در آن متولد شده‏اى نباش، اسیر خشت و گل نباش. انسان باید براى خود این مقدار آزادى و حریت و استقلال قائل باشد که نه خود را اسیر و زبون منطقه و آب و گل کند و نه اسیر و زبون عادات و عرفیات و اخلاق زشتى که محیط به او تحمیل کرده است باشد. مهاجر کسى است که بتواند از سیئات، بدیها، پلیدیها، زشتیها و صفات بد جدا شود.

هجرت یعنى جدا شدن از زشتیهایى که بر انسان احاطه پیدا کرده، آزاد کردن خود از پلیدیهاى مادى و معنوى که بر انسان احاطه پیدا کرده است. مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى ج‏23

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.