پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

اسلام ستیزی طرحی با ابعاد تاریخی ،فرهنگی و سیاسی

تحرکات جدید در عرصه رسانه ای و سیاسی کشورهای غربی در تشدید روند توهین و هتک حرمت مقدسات دینی مسلمان نشان دهنده وجود طرح و برنامه مشخصی در این زمینه است .

بکار گیری اصطلاح پروژه در بیان و توصیف این روند بیش از هر چیز ناظر به ریشه ها و پیشینه تاریخی و مشاهده رفتار های هدفمند محافل سیاسی ،رسانه ای و فکری غربی در این زمینه است .
از این زاویه اقدام هر از چند گاه برخی رسانه ها و محافل سیاسی غربی در انتشار کتب و مقالات ،کاریکاتور و حتی ساخت فیلم در جهت توهین به مقدسات مسلمانان نمی تواند بدون برنامه و اتفاقی تلقی شود چنانکه این روند مقابله با اسلام و مسلمانان در ابعاد سیاسی تر خود را در شکل رفتارهای نژاد پرستانه بر ضد مسلمانان و آزار و اذیت آنان و بویژه اعمال انواع محرومیت های اجتماعی بر ضد جوانان مسلمان در اروپا و آمریکا اشکار ساخته است .

باید توجه داشت که اسلام ستیزی در غرب همواره به عنوان یک رویکرد در سطح فکری و سیاسی وجود داشته است که اوج آن به زمان جنگهای صلیبی و تهاجم سیاسی و نظامی صلیبون به جهان اسلام برمی گردد .

در دوره اخیر نیز این روند با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری و تقویت جریان بیداری اسلامی بیش از پیش تشدید شده است .

با توجه به این واقعیت باید گفت در دوره اخیر اسلام ستیزی بیش از آنکه یک روند فعالانه باشد روندی کاملا انفعالی است که پاسخ منفعلانه غرب به روند رو به پیشرفت بیداری اسلامی را بازتاب می دهد .

از این زاویه است که هم اکنون اسلام ستیزی در غرب با انواع اقدامات نژاد پرستانه ،نقض حقوق بشر و توهین به مقدسات مسلمانان همراه شده است اقداماتی که ادعا های دروغین غرب را در دفاع از حقوق بشر و دفاع از آزادی عقیده و مذهب را آشکار ساخته است.

مسجدالاقصی، منتظر اقدام موثر جهان اسلام

کشورهای اسلامی در جلوگیری از اقدام های رژیم صهیونیستی در تخریب مسجدالاقصی هیچ اقدام موثری انجام نداده اند.
تعرض رژیم غاصب صهیونیستی به مسجدالاقصی، موضوع جدیدی نیست و این رژیم کارنامه سیاهی در تعرض به اماکن اسلامی در قدس شریف دارد.

چنانچه پیشینه اینگونه اقدامات ضد اسلامی و مغایر با حقوق بین الملل رژیم صهیونیستی، به سال 1948میلادی برابر با 1327 هجری شمسی بر می گردد که در جریان آن، صهیونیست ها با تعرض به مسجدالاقصی، بخشی از این مکان مقدس را به آتش کشیدند.

در پی این اقدام بود که "سازمان کنفرانس اسلامی" با هدف حمایت از ملت فلسطین و صیانت از اماکن مقدس در قدس شریف تاسیس شد.

با وجود این، در دهه های گذشته، تعرض و بی حرمتی رژیم
صهیونیستی به مسجدالاقصی نه فقط ادامه یافته، بلکه ابعاد وسیع تری هم یافته است، چنانکه توسعه حفاری ها در صحن مسجدالاقصی و حفر تونل های عمیق به بهانه کشف مقبره سلیمان نبی در زیر این مسجد، آسیب های فراوانی به قبله گاه نخست مسلمانان وارد کرده است.
 
این در حالی است که تعرض به این مکان مقدس با قوانین حقوق بین الملل و کنوانسیون های بین المللی ناظر بر حفظ و صیانت از اماکن مذهبی و فرهنگی در تعارض کامل قرار دارد.

نکته مهم در این زمینه آن است که با وجود این تعرض ها و حرمت شکنی ها، کشورهای اسلامی و به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی، اقدام موثری در جهت جلوگیری از این اقدام ها صورت نداده اند. واقعیتی که هم اکنون ضرورت بازنگری جدّی مسئولان کشورهای اسلامی در برخورد با اصلی ترین بحران کنونی جهان اسلام یعنی بحران فلسطین را مطرح ساخته است.

"فوتبال " تیتر اصلی روزنامه های ورزشی کشور

 

تحلیل محتوای ‪ ۱۰‬روزنامه ورزشی کشور در سه ماهه سوم سال ‪ ۱۳۸۶‬نشان می‌دهد که تمام تیترهای اول و دوم روزنامه های ورزشی مربوط به "فوتبال" بوده است.

بر اساس بررسی های انجام شده از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، تیترهایی با ارزش خبری "شهرت-تازگی"، "شهرت" و "شهرت-برخورد" بیش از دیگر تیترها با ارزش های خبری دیگر به چاپ رسیده اند. انتقاد از مسئولان ورزش به خاطر تعویق انتخابات فدراسیون فوتبال، انتقاد از عملکرد برخی تیم ها و مربیان ، ارائه اخبار ورزشی جدید و تازه و همچنین استفاده از چهره های مشهور ورزشی از دلایل این امر بشمار آمده است.

همچنین پژوهش فوق نشان می‌دهد بیش از ‪ ۵۳‬درصد جهت گیری تیترهای اول و دوم "مثبت" بوده و جهت گیری "منفی" تیترها در رده بعدی قرار گرفته است.

در مدت زمان مورد بررسی روزنامه های ورزشی عموما عکس های روی جلد خود را در قطع یک دوم صفحه به چاپ رسانده اند.

بیشتر عکس های روزنامه های ورزشی "رنگی" به چاپ رسیده‌اند و بیش از ‪۷۷‬ درصد درصد ملیت صاحبان عکس‌ها "داخلی" بوده است. بیش از ‪ ۴۷‬درصد موضوع عکس‌ها نیز مربوط به "فوتبالیست های داخلی" است.

گزارش فوق حاکی است ‪ ۸۳/۲‬درصد عکس های چاپ شده در نشریات مورد بررسی مربوط به رشته "فوتبال" است. "سایر رشته ها" با ‪ ۸/۶‬درصد و "کشتی" با ‪ ۵/۵‬درصد در رده بعدی قرار دارند.

در پاییز سال جاری از لحاظ فراوانی اخبار ‪ ۵۹/۶‬درصد اخبار مربوط به "فوتبال داخلی"، ‪ ۲۲/۲‬درصد مربوط به "فوتبال خارجی"، ‪ ۵/۶‬درصد مربوط به "سایر رشته ها" و ‪ ۵‬درصد نیز مربوط به رشته "کشتی" بوده است.

همچنین بر اساس پژوهش انجام شده "گفت وگوی مربیان و مسئولان" با ‪۱۸/۴‬ درصد، "گفت وگو فوتبالیست های داخلی" با ‪ ۱۳/۶‬درصد و "بازیکنان و مربیان خارجی" با ‪ ۱۱/۹‬درصد به ترتیب بیشترین حجم موضوع مطالب نشریات ورزشی را به خود اختصاص داده اند.

تحلیل محتوای انجام شده نشان می‌دهد بیش از ‪ ۶۰‬درصد موضوعات مطرح شده دارای جهت گیری "مثبت" بوده‌اند و ‪ ۲۵/۱‬درصد موضوعات نیز جهت و نگرش "منفی" نسبت به موضوع را به خواننده القاء کرده اند.

سه سبک نگارشی "گزارش" با ‪ ۴۲/۵‬درصد، "گفت وگو" با ‪ ۳۰/۶‬درصد و "یادداشت" با ‪ ۱۲/۶‬درصد به ترتیب بیشترین سبک های نوشتاری به کار گرفته شده در نشریات ورزشی بوده اند. گزارش بازی های لیگ برتر ایران، مسابقات تیم ملی، جام باشگاه های آسیا، جام قهرمانان اروپا و لیگ های معتبر اروپایی، گفت وگو با شخصیت های مشهور ورزشی و یادداشت های پراکنده از دلایل اصلی این امر است.

همچنین ‪ ۷۶‬درصد مطالب مربوط به رویدادهای "داخلی" و ‪ ۲۴‬درصد "خارجی" بوده اند.

این بررسی نشان می‌دهد بیش از ‪ ۹۷‬درصد مطالب مربوط به ورزش "آقایان" و کمتر از ‪ ۱/۱‬درصد حجم مطالب به ورزش "بانوان" اختصاص یافته است.

بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش "مربیان و مسئولان فوتبال" با ‪ ۱۶/۸‬درصد و "باشگاه های داخلی" با ‪ ۱۴/۸‬درصد، بیشتر از سایرین مخاطب قرار گرفته اند.

همچنین مشخص شده است که بیش از ‪ ۶۲‬درصد رویکرد و جهت گیری مربوط به مخاطبان "مثبت" است، به عبارتی بیش از ‪ ۶۲‬درصد مطالب نسبت به کسانی که مخاطب قرار گرفته‌اند رویکردی "مثبت" داشته اند.

در تحلیل محتوای فوق ‪ ۱۲۰‬نسخه از ‪ ۱۰‬روزنامه ورزشی کشور بر اساس "نمونه گیری تصادفی منظم" انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. این روزنامه ها عبارتند از:
ابرار ورزشی، استقلال جوان، البرز ورزشی، ایران ورزشی، پیروزی، جهان فوتبال،خبر ورزشی، کیهان ورزشی، گل و نود.

انقلاب اسلامی ، اقتدار ملی ، پایداری و استکبارستیزی

هنگامی که انقلاب اسلامی ایران، رژیم منحط و وابسته به غرب پهلوی را سرنگون کرد و به جای آن نظام جمهوری اسلامی در ایران استقرار یافت، اقتدار ملی، پایداری و مبارزه با مظاهر استکبار به عنوان دکترین این نظام سرلوحه سیاست‌ها و برنامه های جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

تقویت، تعمیق و توسعه این سه عنصر در طول سه دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به تثبیت و استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران منجر شده است.

به باور تحلیلگران، مقایسه جایگاه این عناصر در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی به وضوح تاثیرات شگرف آنها را در تحولات سیاسی در داخل و خارج کشور نشان می‌دهد.

"اقتدار ملی" ، واژه‌هایی است که در رژیم گذشته، سال‌ها بود که به فراموشی سپرده شده بود.

در بررسی جایگاه اقتدار ملی در رژیم سراپا وابسته پهلوی، تنها عاملی که قابل رویت است ، وجود "اقتدار پلیسی پوشالی " در داخل کشور به کمک سرویس های اطلاعاتی غرب و قدرت های هم پیمان آن است.

در این نوع اقتدار، از آنجا که رژیم از ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی به اجانب وابسته بود و توانمندی‌ها و پتانسیل های بومی، ملی و داخلی را برنمی تافت، اقتدار را برای تحمیل تولیدات، محصولات و فرهنگ وارداتی به مردم جستجو می‌کرد و هرگونه مقاومت در برابر آن را با انگ مخالفت با منافع و امنیت ملی سرکوب می‌کرد.

تقویت، تجهیز و تسلیح ارتش هم در رژیم پهلوی، اگرچه در ظاهر به عنوان نمادی از اقتدار ملی از سوی رژیم تبلیغ می‌شد ولی از آنجا که قریب به اتفاق تجهیزات و تسلیحات جنگی از خارج خریداری و برای تعمیر و نگهداری آنها نیز از متخصصان و مستشاران خارجی استفاده می‌شد، پوشالی بودن این اقتدار به عینه مشاهده می‌شد.

اما پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و برپایی نظام جمهوری اسلامی، اقتدار ملی نه تنها در تئوری که در عمل نیز، به جوهره همه حرکت ها و اقدامات نظام مبدل شد.

پیدایش، رشد و تثبیت تفکرات و دیدگاههای استقلال‌طلبانه در میان مسئولان و مردم انقلابی ایران ،پس از پیروزی انقلاب، زمینه را برای رشد استعدادها و خلاقیت‌ها در نزد ایرانیان به خصوص جوانان فراهم ساخت و در نتیجه راه برای قطع وابستگی های کشور در همه عرصه‌ها باز شد.

موجی از ابداعات، اختراعات و ابتکارات که با پیروزی انقلاب و به خصوص با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و هم چنین پس از برقراری تحریم های آمریکا به عنوان دشمن اصلی انقلاب، در عرصه های نظامی، اقتصادی و علمی در کشور به راه افتاد، به تدریج در قالب تولیدات و دستاوردهای بومی و ملی به شکل انبوه نمایان و به نمادی از "اقتدار ملی " تبدیل شد و در آن تجلی یافت.

این نماد، در کنار سیاست‌ها و موضع گیری های استقلال‌طلبانه مقام های ارشد و برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی، باعث ارتقاء اقتدار ملی و افزایش قدرت بازدارندگی نظام شد.

اقتدار ملی با توجه به اتکا نظام به توانمندیهای داخلی و بهره گیری از همه ظرفیت های ملی، افزایش اقتدار منطقه ای و بین‌المللی رانیز به دنبال داشته است.

نگاهی به روند تحولات داخلی، منطقه ای و جهانی در ارتباط با ایران در طول سه دهه اخیر در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که به رغم تبلیغات سوء دشمنان، افزایش اقتدار ایران در ابعاد ملی، منطقه ای و جهانی نه تنها تهدیدی برای همسایگان و سایر کشورها نبوده، بلکه به عاملی برای ثبات و آرامش آنها تبدیل شده است.

سرنوشت محتوم دو رژیم "بعثی "در عراق و "طالبان" در افغانستان که اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در همسایگی خود تحمل نکرده و با تحریک دشمنان انقلاب اسلامی به مقابله با آن پرداختند، نشانه ای از اثبات این مدعا است.

موفقیت های علمی و فنی ایران به خصوص در دست یابی به فناوری انرژی هسته ای و فناوری پرتاب موشک حامل ماهواره به جو زمین - کاوشگر ‪ -۱‬نیز که به رغم تبلیغات سنگین غربی‌ها علیه این برنامه‌ها به دست آمد، به عنوان عاملی برای افزایش اقتدار ایران، در این راستا قابل ارزیابی است.

عنصر "پایداری " نیز در مسیر پرپیچ و خم انقلاب اسلامی، از نقشی بسیار تاثیر گذار برخوردار بوده و انقلاب با دست یازیدن و اتکا به این عنصر در مقابل همه موانع پیروز و سربلند بیرون آمده است.

پایداری ملت ایران در برابر توطئه‌ها و دسیسه های ریز ودرشت رژیم وابسته پهلوی و قدرتهای حامی آن در مقاطع حساس قبل، هنگام و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که با رهبری داهیانه رهبر کبیرانقلاب حضرت امام خمینی(ره) صورت گرفت، نمونه ای بارز از تاثیر این عنصر در پیروزی انقلاب بشمار می رود.

مشارکت همه اقشار ملت در هشت سال دفاع مقدس و پایداری آنها در طول این مدت به رغم انواع تضییقات، کمبودها، کاستی‌ها و فشارها و تحمل پی آمدهای اجتناب ناپذیر جنگ مانند افزایش نرخ تورم، بیکاری و امثال آن نیز نشانه تمسک ملت ایران به ریسمان این عنصر حیاتی بوده است.

عنصر "استکبارستیزی " انقلاب اسلامی ایران نیز دقیقا ملهم از شعار بنیادی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" است که همواره با الهام از آموزه های اسلامی از آغاز نخستین روزهای انقلاب بر زبان تک تک زن و مرد تظاهرکننده جاری شد و تابه امروز ، هم چنان در مسیر حرکت این انقلاب پابرجا مانده است.

تجمیع همه دشمنان انقلاب اسلامی در همه عرصه‌ها و اطلاق "استکبار" به این مجموعه نشانه ای از استقلال انقلاب اسلامی از همه قدرتها، اردوگاه ها، مکتب های سیاسی و ایسم‌ها ی مختلف به شمار می‌رود.

وجود این عنصر در منشوربنیادی انقلاب اسلامی به نوعی ضامن بقا و استمرار حرکت آن است و هرگونه اتهام وابستگی به قدرتهای خارج از کشور را از این انقلاب نفی کرده است و این است رمز سربلندی و افتخار ملت ایران.

انقلاب اسلامی و خدمت رسانی به جامعه

رهبر کبیر انقلاب اسلامی ،امام خمینی (ره ) از بدو پیروزی انقلاب، خدمت رسانی به محرومین و مستضعفین را از اهداف اصلی جمهوری اسلامی دانسته و همواره در رهنمودهای مشفقانه و دل سوزانه خود کارگزاران جمهوری اسلامی و مسئولان امور را به انجام هرچه سریعتر، بیشتر و بهتر خدمات برای آحاد جامعه توصیه می‌فرمودند.

نیروهای انقلاب و دولت های نه گانه که تا به امروز بر سر کار آمده اند نیز همواره رهنمودهای امام راحل را به گوش جان خریده و آن را سر لوحه برنامه های خود قرار داده اند.تشکیل نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان و جانبازان ،بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، کمیته امداد امام خمینی و سازمان جهادسازندگی ( که بعدها به وزرات جهادسازندگی تبدیل شد ) در نخستین سالهای پیروزی انقلاب نشان‌دهنده عزم نیروهای انقلاب در اطاعت از امر رهبری برای خدمت رسانی به محرومین و مستضعفین است.

خدمت رسانی به مستضعفین به رغم محدودیت ها،تحریم ها، فشارهای خارجی و تحمیل جنگی نابرابر به مدت هشت سال، با هدف واژگونی نظام نوپای اسلامی ایران و تضعیف توان مندی های آن از طریق استحاله و انزوای ایران و...

در تمامی سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم داشته و در سال های اخیر شتاب بیشتری گرفته است.

خدمت رسانی در جمهوری اسلامی نه یک وظیفه، نه یک تکلیف، بلکه "عبادت " شمرده می‌شود. این نگاه به مقوله خدمت رسانی سبب شده است که مسئولان و کار گزاران امور "خدمت گزاری " به مردم را برای خود افتخار دانسته و برای انجام بهتر آن همواره تلاش کنند.

بی گمان برشمردن دستاوردهای انقلاب که ناشی از روحیه مهر ورزیدن به مردم و عشق به خدمت رسانی به جامعه است به سادگی امکان پذیر نیست. نگاهی به آمارهای توسعه در سطوح مختلف رفاهی و خدماتی و مقایسه آن با آمار پیش از انقلاب به خوبی نشان‌دهنده پیشرفت در سطوح مختلف جامعه و گسترش خدمات رفاهی،بهداشتی،آموزشی و ... است.

اشاره ای مختصر به خدمات انجام شده در روستاها به خوبی می‌تواند سطح عظیم و گسترده خدمات انجام شده پس از انقلاب اسلامی را نشان دهد.

محرومیت زدایی از روستاها و مناطق محروم از فوری‌ترین کارهایی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و با تشکیل "جهاد سازندگی " خدمات ارزنده ای به روستاییان کشور ارائه شد.

روستاها واحد های اجتماعی هستند که بعضا شامل حدود ده تا چند صد خانوار بوده و به همین دلیل نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.

به گواه آمار و ارقام، خدمات رسانی به روستاهای کشور در مدت کمتراز سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، بسیار بیشتر و فراتر از آنی است که در طول پنجاه سال رژیم پهلوی انجام شده بود.

" خون نوشته‌ای برای آزادی "

رود با هم همه آماده دریا شدن، باغ با هلهله در حال شکوفا شدن است، و آری بهمن سرآغاز رویش دوباره است، رویش بهار و زایشی نو، آن هنگام که سرمای زمستان، روانی آب را به ایستایی می‌کشید.

و در دوازدهمین روز از بهمن سال ‪ ، ۵۷‬خورشید عشق در پگاه دولت عدل بردمید و خجسته بهاران شکوفه گسترانید تا هوا دل پذیر شود و گل از خاک بردمد و پرستو با حضوری از پرواز و رسیدن به اوج، نغمه امید را منتشر کند.

فریاد و بانگی برآمد که در عشق گریز نباشد ز سوز و ساز ، من ایستاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم و بهمن ماه سرآغاز ایستادن شد وهمه ایستادند و هنوز نیز ایستاده‌اند.

دریای " انقلاب " امواج بلند و آسمانی‌اش را بر صخره‌های استبداد زمانه کوبید و تا طعم شیرین استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی با حلاوت خویش را به کام مردمان دیار خورشید و آبها بریزاند.

و در چنین روزهایی، مردمی از نسل آفتاب به تاریکی حکومتی ستمشاهی پایان دادند و نهال جمهوری را با ریشه‌ای اسلامی نشاندند و به پایش خون خویش جاری کردند.

این درخت چنان سایه‌گستر شد که اینک مردمانی درآن سوی آبها، خسته از ظلم سردمداران حکومت غرب، آرزوی سایه‌نشینی این درخت طیبه را در دل دارند.

درخت طیبه،حیات طیبه آورد، زندگی بخشید و ثمر کرد، نسل‌ها این گونه راست قامت، شکرگزار انقلابی اسلامی ومردمی شدند، که تیر را، راستای ایستادگی شان نبود و هنوز نیز نخواهد بود.

‪ ۱۲‬بهمن ماه طلوع یک صبح صادق شد، آن هنگام که سیاهی ‪ ۲۵۰۰‬ساله اهریمنی بر این سرزمین چنگ افکنده بود و دوازدهم بهمن سرآغاز بهاری شد که هزاران و عندلیبان چمن آرا، آزاد و رها بهارخوان این سپیده ماندگار شدند.

آری، این چنین مردم ایران " انقلاب اسلامی " را انتخاب کردند، تا تمام معادلات جهانی پوشالی و تئوریزه شده را برهم بزنند.

و مردم یک جمله بیشتر بر زبان خود جاری نمی‌کردند و آن هم چیزی جز واژه بزرگ " استقلال ، آزادی، جمهوری اسلامی" نبود و طلوع دولت عدل آغاز شد و ما نیز آغاز شدیم، آغاز شدنی بزرگ، همان گونه که نویدش را دادند:" انا فتحنا لک فتحنا مبینا".

پس این درخت پاک، که حیات پاک بخشید و میوه‌بهشتی ثمره آن شد و باید اینک چونان جان خویش گرامی‌اش داشت و دهه فجر تجلی‌اراده ملتی است، برای رسیدن به استقلال و آزادی.

فاجعه انسانی در غزه آزمونی سخت برای جامعه جهانی

وضع حاکم بر منطقه غزه نشان دهنده صریح ترین و در عین حال گسترده ترین شکل جنایت ضد بشری است  در قالب کشتار و تنبیه جمعی یک ملت ظاهر شده است.

این جنایت گسترده ضد بشری نشان می دهد رژیم صهیونیستی نه تنهابه هیچ یک از موازین و اصول حقوقی و اخلاقی پایبند نیست بلکه سیاست آشکار و صریحی را در نقض این موازین در پیش گرفته است. 
نکته تامل برانگیز در این زمینه آنست که صهیونیستها بر اساس تجربیات گذشته که همواره در ارتکاب جنایات برضد ملت فلسطین و ملتهای منطقه مورد حمایت غرب بویژه امریکا قرار داشته اند هم اکنون نیز چتر حمایت سیاسی واشنگتن و سکوت معنادار دولتهای اروپایی را به عنوان عاملی در توسعه جنایات سازمان یافته شان بر ضد مردم مظلوم غزه مورد توجه قرار داده و گستاخانه بر ادامه این جنایات اصرار می ورزند.
این در حالی است که حجم و ابعاد جنایات صهیو نیستها در غزه و وضعیت فاجعه بار ساکنان یک میلیون و پانصد هزار نفری این منطقه به حدی است که شورای امنیت سازمان ملل در اقدامی دیر هنگام ناگزیر به تشکیل جلسه با هدف گفتگو در مورد وضعیت غزه شده است با وجود این ،سابقه عملکرد شورای امنیت و حضور سیطره جویانه امریکا در این شورا هر گونه امید به اقدام موثر شورای امنیت را در جهت برخورد با جنایات رژیم صهیونیستی منتفی ساخته است . 
در این میان ملت مظلوم فلسطین و افکار عمومی جهان اسلام انتظاردارد تا دولتهای اسلامی و نهادهای بین المللی اسلامی همچون سازمان کنفرانس اسلامی با کنار گذاشتن انفعال و بی عملی فعلی اقدامی تاثیر گذار در جهت جلو گیری از تشدید جنایات سازمان یافته رژیم صهیو نیستی بر ضد ملت مظلوم فلسطین صورت دهند.

نگاهی به زندگینامه علمدار وحدت ، شهید "محمد مفتح"

شهید آیت‌الله دکتر "محمد مفتح" در ‪ ۲۸‬خرداد ماه سال ‪ ۱۳۰۷‬هجری شمسی در روستای " کله‌سر " بخش قروه درجزین شهرستان رزن دیده به جهان گشود و بعدها منادی بزرگ وحدت و دانشگاه شد.

پدر این شهید بزرگوار حجت‌الاسلام حاج شیخ "محمود مفتح" از علما و فضلای معروف حوزه علمیه همدان بود.

شهید آیت‌الله مفتح در سن هفت سالگی به دبستان رفت و پس از اتمام دوره ابتدایی برای ادامه تحصیل به مدرسه علمیه آیت‌الله آخوند ملاعلی همدانی اعزام شد.

این عالم فرهیخته در سال ‪ ۱۳۲۲‬هجری شمسی به شهر مقدس قم مهاجرت کرد تا از محضر استادانی چون امام خمینی (ره)، آیت‌الله بروجردی و علامه طباطبایی بهره گرفت و طولی نکشید که در مقام استاد حوزه علمیه به تدریس پرداخت.

وی ضمن تحصیل و تدریس در حوزه به تحصیل در دانشگاه نیز همت گماشت و در سال ‪ ۱۳۴۴‬هجری شمسی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه از دانشگاه تهران شد.

شهید آیت‌الله مفتح با آنکه مدرسی بزرگ در حوزه علمیه قم بود به تدریس در دبیرستانهای قم پرداخت تا به طور عملی گامی موثر برای خنثی کردن فعالیت‌های رژیم طاغوت در ایجاد اختلاف بین این دو قشر بردارند.

شهید مفتح زیارت و توسل به اهل بیت (ع) را عامل زنده شدن روح شهامت، شجاعت و درس فداکاری و قیام برای انسانها می‌دانست.

شجاعت، ظلم‌ستیزی و ساده‌زیستی از جمله ویژگی‌های شهیدمفتح بود، به‌طوریکه این روحانی برجسته در بحبوحه ترورها اغلب بدون محافظ در مجامع عمومی شرکت می‌کردند و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بارها درسخنرانی‌های خود شجاعانه از امام خمینی (ره) دفاع و رژیم طاغوت را رسوا کرد.

آیت‌الله شهید مفتح نه تنها در جبهه مبارزه با رژیم پهلوی فعالیت گسترده داشت ، بلکه در جبهه علم و دانش نیز فردی موفق بودند به طوریکه آثاری ارزشمندی از جمله حاشیه بر اسفار ملاصدرا، روش اندیشه، حکمت الهی نهج‌البلاغه و اصول اعتقادی قرآن از خود به یادگار گذاشت.

شهید مفتح به محض آزادی از زندان در سال ‪ ۱۳۴۵‬هجری شمسی هنگامی که اطلاع یافت اسراییل غاصب حملاتی را بر ضد مسلمانان مظلوم لبنان آغاز کرده است ، اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مردمی در تهران کرد و خود شخصا برای نظارت و توزیع کمک‌ها رهسپار لبنان شد.

با اینکه شهید مفتح در امر انقلاب نقش کلیدی داشت و شخصیت برجسته‌ای بود اما از تشریفات گریزان بود و ساده زیستی را ترجیح می‌داد و حتی حاضر به استفاده از امکانات امنیتی نبود.

شهید مفتح در سال ‪ ۱۳۴۰‬هجری شمسی در صحنه مبارزه‌های سیاسی حضور چشمگیری یافت و در سال ‪ ۱۳۴۷‬به خوزستان تبعید شد و در سال ‪ ۱۳۴۹‬با پایان یافتن تبعید به تهران آمد.

این شخصیت بزرگوار در سال ‪ ۱۳۵۳‬هجری شمسی هنگام سخنرانی مقام‌معظم رهبری بوسیله عوامل ساواک دستگیر و روانه زندان شد.

این عالم فرهیخته در شهریور ‪ ۱۳۵۷‬نماز عید فطر را در زمین‌های قیطریه خواند و در خطبه‌های نماز به افشاگری علیه رژیم و حکومت اشغالگر فلسطین پرداخت و نام مبارک حضرت امام خمینی (ره) را در میان انبوهی از جمعیت بر زبان جاری کرد.

بعد از نماز مردم به راهپیمایی پرداختند که این امر نقش بسیار مهمی در اوج‌گیری تظاهرات مردمی داشت.

شهید مفتح با بیانات پرشور و روشنگرانه در استان خوزستان از جمله در شهرهای آبادان، خرمشهر و اهواز موجی از تحرک‌های انقلابی ایجاد کرد که منجر به دستگیری متعدد و در نهایت ممنوع‌الورود شدن وی به استان خوزستان شد.

همچنین این شهید بزرگوار در مساجد و دانشگاه‌های شهرهای مختلف از جمله تهران، همدان، کرمانشاه، گلپایگان، خرم‌آباد، ساری، قائم شهر، رفسنجان، ساوه، کرمان و محلات سخنرانی کرد.

آیت‌الله مفتح نزدیک به دو دهه از عمر خود را صرف وحدت حوزه و دانشگاه نمود به گونه‌ای که امروز نام بلند این شهید والامقام و مجاهدت‌های او در تجلی وحدت میان حوزه و دانشگاه درخشنده‌ترین است.

دکتر مفتح در روز ‪ ۲۷‬آذرماه ‪ ۱۳۵۸‬در ورودی دانشکده الهیات دانشگاه تهران بوسیله منافقان فریب خورده ترور شد و به آرزوی دیرین خود نائل آمد.

پیکر پاک و مطهر شهید مفتح پس از تشییع میلیونی در تهران به قم انتقال یافت و به همراه دو پاسدار شهیدش "اصغر نعمتی" و "جواد بهمنی" در صحن حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.

"شیشه"یی که شیشه عمر می‌شکند

یکی ازمخدرهای صنعتی که متاسفانه در بسیاری از جوامع و از جمله در کشور ما میان دسته‌ای از جوان‌ها رایج است ، مخدری صنعتی با نام خیابانی "شیشه" است.

نام علمی این ماده مخدر " مت آمفتامین" ‪ Methamphetamine‬می‌باشد. این ماده با تاثیر مستقیم بر مکانیسم‌های مغز در نخستین بارهای مصرف ، شادی و هیجان کاذب در فرد ایجاد می‌کند و ماده‌ای بشدت اعتیاد آور است و با تکرار مصرف ، تاثیرات بارهای اول را در مصرف‌کننده که در این مرحله دیگر باید او را " معتاد" خواند و دانست ، ندارد.

از آثار مصرف مخدری مانند شیشه، احساس موقت و زودگذر سرزندگی و سرحالی، افزایش ضربان قلب،افزایش توانایی جنسی،کاهش خواب و آرامش، پرحرفی و تولید افکار بدبینانه، بی‌قراری و خلق تحریک‌پذیر است.

بعد از دوران تاثیر، در فردی که شیشه استعمال کرده است، تمامی آثار پیش گفته در شکل عکس آن نمایان می‌شود، به این ترتیب که در فرد موجب پرخاشگری، کاهش توانایی جنسی، عدم کنترل روانی، انواع اختلالات پارانویی (بدبینی) مرگ مغزی (به ترتیبی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد) اختلال اسکیزوفرنی ، احساس کسلی و سستی و ... می‌شود.

در مورد کسانی که شیشه مصرف می‌کنند باید این نکته را یادآور شد که اگر فرد خوشحال باشد بعد از مصرف خوشحال‌تر می‌شود و اگر ناراحت باشد ، بعد از مصرف، ناراحتی او تشدید می‌شود.

شیشه همچنین این خاصیت را دارد که بخاطر ترکیب شیمیایی پیچیده ، اثر مخدرها را طولانی می‌کند و فرد بعد از مدتی که از مصرفش گذشت شدیدا به مخدرهای دیگر بخصوص هروئین وابستگی پیدا می‌کند.

در مورد مخدر شیشه و اثرات آن نیز باورهای بسیار غلطی در میان مصرف - کنندگان رواج دارد.

از جمله این باورها، مفید بودن استعمال آن بخصوص برای بدن‌سازی ! است.

مصرف کنندگانی که این باور نادرست را دارند، مدعی هستند که استعمال شیشه فعالیت بدنی را زیاد می‌کند و فرد می‌تواند بدون خستگی ، به فعالیت شدید بدنی بپردازد و در نهایت این امر موجب لاغری و تناسب اندام می‌شود.

آنچه در ظاهر امر رخ می‌دهد، این ادعا را تایید می‌کند،اما در واقع شیشه مانند هر مخدر دیگری اثرات زیانبار غیرقابل باوری روی جسم و روح دارد که ناشی از اثرات تخریبی آن است که به مرور در فرد بروز می‌کند.

" شیشه " به صورت داخل بینی ، خوراکی ، داخل رگ و کشیدنی مصرف می‌شود و و میزان اعتیادآوری آن بالاست، بطوری که فرد هر روز باید برمقدار و دفعات مصرف خود بیفزاید.

شیشه به شکلی پودری سفید رنگ، بدون بو و تلخ است و براحتی در نوشابه‌های الکلی وغیرالکلی حل می‌شود. این ماده نیز مانند دیگر مخدرها از جمله اکس، تاثیرات خطرناکی برسلامتی انسان دارد که افت حافظه، پرخاشگری، تهیج رفتاری ، رفتارهای جنون‌آمیز و آسیب‌های قلبی و مغزی از عوارض معمول آن است .

رفتارهای غیر معمول و طبیعی جنسی از دیگر اثرات مصرف مخدری مانند شیشه است و از این رو معتادان به آن در ردیف افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی دانسته می‌شوند که بیماری‌های بسیاری از جمله ایدز و هپاتیت آنها را تهدید می کند.

پلیس بین‌الملل ( اینترپول ) در سایت خود هشدار می‌دهد که استعمال این ماده در بسیاری از کشورها بخصوص میان جوان‌ها شیوع پیدا می‌کند.

اینترپول مشخصا ازدوکشور آمریکا واسترالیا نام می‌برد که در آن استعمال مخدر شیشه روزبه‌روز در حال افزایش است. اینترپول می‌گوید که براساس پژوهش میدانی صورت گرفته در آمریکا در سال ‪ ۲۰۰۴‬میلادی، ‪ ۶/۲‬درصد از دانش آموزان دبیرستانی حداقل یک بار مصرف مخدر شیشه را تجربه کرده‌اند.

در ایران پلیس کشور آماری دارد که نشان می‌دهد کشفیات این نوع مخدرها که صنعتی خوانده می‌شوند، بالاست . این آمار از یک سو نشانه برخورد جدی و هوشیاری پلیس می‌باشد و از سوی دیگر می‌توان آنرا گواهی بر فراوانی از جمله قاچاق آن به کشور دانست.

پلیس بین‌الملل از جمله از رسانه‌ها می‌خواهد تا آموزش دهی و آگاهی بخشی در مورد اثرات زیانبارانواع مخدرها بویژه مخدرهای صنعتی را در صدر توجهات خود قرار دهند و به خانواده‌ها هشدار می‌دهد که مواظب رفتارهای فرزندان جوان و نوجوان خود باشند.

اینترپول همچنین از نهادهای مدنی می‌خواهد تا به‌وظیفه ذاتی خود در برابر تهدیدهایی که‌ازناحیه مخدرها متوجه سلامت عمومی است ، بیشتر بپردازند و تلاش کنند تا نظارت اجتماعی تعمیق پیدا کند.

در یافته‌های پزشکی روی معتادان به مخدرهای صنعتی از جمله شیشه که در گزارش‌های پزشکی‌قانونی ایران انتشار یافته، این امر اثبات شده است که مصرف مخدری مانند شیشه باعث کاهش اشتها برای روزها، افزایش تعدادتنفس ، افزایش فعالیت فیزیکی ، افزایش دمای بدن و تحریک پذیری ، بی‌خوابی ، گیجی ، لرزش و تشنج ، اضطراب و بدبینی و خشونت می‌شود و تشنج و افزایش زیاد دمای بدن باعث مرگ افراد می‌شود و حالت‌های گفته شده در عین حال با صدمه روی عروق باعث سکته‌های مغزی و قلبی و مرگ مغزی می‌شود. /ایرنا

"کرک" مهلک‌ترین مخدر

"کرک" آشناترین مخدربرای معتادین به‌مخدرهای صنعتی است. این مخدر آنقدر تخدیرکننده است که حتی با یکبار مصرف آن ، شخص آنچنان به‌آن وابسته می‌شود که ترک آن تقریبا غیرممکن و اعتیاد به آن حتمی است.

تقریبا هرگونه حالت تحرک و نشاط روحی و جسمی که توسط مواد اعتیاد آور ایجادشود، با حس بی‌حالی و لختی‌همراه خواهد بود و هر چه‌قدر مقدار به اصطلاح " پرواز" شادمانه حاصل از مصرف این مخدر بالاتر باشد ، " سقوط " و احساس خماری و افسردگی پس از آن نیز شدیدتر و طولانی‌تر خواهد بود.

اعتیاد به کرک ازهمین جا آغاز می‌شود ، زیرا نیاز به فرار از این حالت ناگوار، موجب مصرف مجددکرک شده وپس ازبرطرف‌شدن تاثیر اولیه، حالت افسردگی این بار شدیدتر از قبل باز می‌گردد و این چرخه ادامه می‌یابد تا فرد معتاد کاملا از پای در آید.

مثل دیگر مخدرهای صنعتی، آمار توزیع و مصرف کرک در جوامع مختلف به چند دلیل بالاست . اول دلیلی که باعث بالابدون این آمار می‌شود ، ارزان بودن آن در قیاس با مخدرهایی مانند کوکائین و به طور طبیعی فروش بیشتر آن است و دلایل بعدی‌این می‌باشد که‌این مخدر ومخدرهای مانند آن ، به‌شکلی ساده استعمال می شوند و علاوه بر همه اینها به‌واسطه حجم کم، پنهان کردن آن هم ساده است.

تدخین کرک در مصرف‌کننده حس نشاط ظاهری شدیدی به دنبال دارد که حدود ‪۵‬ تا‪ ۷‬دقیقه به طول می‌انجامد، اما پس از آن با افسردگی حاد، احساس بی‌ارزش بودن و ولع فراوان برای مصرف مجدد این ماده ، ادامه می‌یابد.

در یک دوره زمانی بسیار کوتاه ، این ماده کنترل مصرف‌کننده را در دست می‌گیرد و این الگوی رفتاری ، به اعتیاد شدید می‌انجامد.

نیاز به مصرف مکرر کرک به دوره‌هایی که معتادان آن را ( مدت عیاشی - ‪ ( bing‬می‌نامند، آنقدر هست که فرد تا جایی که پول و یا کرک در اختیار دارد و یا تا زمانی که به اغما فرو رود، به مصرف آن ادامه می‌دهد.

پزشکان مدت هاست در حال مطالعه نحوه و مکان اثرگذاری مخدرهای صنعتی از جمله کرک روی مغز هستند. آنها دریافته‌اند که این مخدرها با ایجاد اختلالات جدی و تخریبی در فعالیت‌های مغز، فرد را در حالت‌هایی قرار می‌دهد که برای لحظه‌ای احساسی متفاوت داشته باشد.

یافته‌های پزشکی همچنین نشان می‌دهد ، معتادان به مخدرها بویژه از انواع صنعتی آن همگی در معرض آسیب‌های اساسی به جسم و روان خود بعد از هربار مصرف هستند. یافته‌ها تایید می‌کند که معتادان به مخدرها، بخصوص صنعتی پس از استفاده از ماده مخدر همگی دچاربی‌اشتهایی، افزایش فشار خون ، آسیب‌های کلیوی ، بیماری‌های قلبی عروقی و صدمه به مغز می‌شوند و قدرت یادگیری خود را از دست می‌دهند.

مخدرهایی که کرک از جمله درآن دسته قرار می‌گیرد ، می‌تواند مهارت‌های حرکتی فرد را نیز تغییر دهد و تغییراتی شبیه بیماری پارکینسون برای مصرف کننده ایجاد کند.

معتادان به کرک به مانند دیگر معتادان به مخدرهای صنعتی بعد از هربار مصرف این مخدر، به دلیل اختلالات هورمونی که در فرد ایجاد می‌شود ، بشدت احساس تشنگی می‌کنند تاحدی که از نوشیدن آب سیر نمی‌شوند . آب اضافی منجر به توم مغز و آسیب به بافت مغز می‌شود و فرد را به کما می‌برد و بعد از چند روز حتی می‌تواند منجر به مرگ شود.

اثرات تخدیری کرک امروز برای همه روشن است و از این رو در همه کشورهای جهان واز جمله ایران براساس کنوانسیون ‪ ۱۹۸۵‬سازمان ملل ، خرید و فروش ، همراه داشتن و قاچاق آن جرم محسوب می‌شود و مرتکبین تحت مجازات قرار می - گیرند.

پلیس بین‌الملل تاکید بر ارایه آموزش به خصوص به جوانان در خصوص آثار بسیار تخریبی مواد مخدر صنعتی دارد . اینترپول از جمله از رسانه‌ها و هر نوع تریبون آموزشی و تربیتی می‌خواهد تا آموزش دهی و آگاهی بخشی در مورد اثرات‌زیانبارانواع مخدرها بویژه مخدرهای صنعتی را در صدر توجهات خود قرار دهند و به خانواده‌ها هشدار می‌دهد که مواظب رفتارهای فرزندان جوان و نوجوان خود باشند.

اینترپول همچنین از نهادهای مدنی می‌خواهد تا به‌وظیفه ذاتی خود در برابر تهدیدهایی که‌ازناحیه مخدرها متوجه سلامت عمومی است ، بیشتر بپردازند و تلاش کنند تا نظارت اجتماعی تعمیق پیدا کند.

به یاد آیت‌الله "سیدمصطفی خمینی"

آیت‌الله "سیدمصطفی خمینی" فرزند امام خمینی قدس سره درنیمه شب یکشنبه اول آبان ‪ ۱۳۵۶‬به‌شکل مرموزانه‌ای به شهادت رسید. در پی شهادت وی امام (ره) در بخشی از یادداشتی چنین مرقوم کردند: مصطفی خمینی نور بصرم و مهجه‌ی قلبم دارفانی را وداع کرد.

در یادداشت امام (ره) آمده است:
بسمه تعالی
انالله و اناالیه راجعون
در روز یکشنبه نهم شهر ذی‌القعده الحرام ‪ ،۱۳۹۷‬مصطفی خمینی نور بصرم و مهجه‌ی قلبم دارفانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد.

اللهم ارحمه و اغفرله و اسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه و السلام."
با انتشار خبر حوزه نجف در هاله‌ای از غم و اندوه فرو رفت. درس‌ها تعطیل شد و روحانیت به سوگ نشست. جنازه آن شهید توسط یاران و شاگردان او به کربلا برده شد. در این مراسم جمعیت انبوهی شرکت کردند و جنازه را با آب فرات غسل داده و در محل خیمه‌گاه امام حسین علیه‌السلام کفن کردند و پس از طواف در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و حضرت عباس علیه‌السلام به نجف بازگرداندند و روز بعد جنازه آن شهید از مسجد بهبهانی به طرف صحن مطهر علوی تشییع شد.

امام قدس سره در مسجد بهبهانی حضوریافت و پس از توقفی کوتاه و خواندن فاتحه، با قامتی استوار به خانه بازگشت و در مراسم تشییع و خاکسپاری شرکت نکرد. آیت‌الله خویی قدس‌سره در صحن مطهر امام علی علیه‌السلام، بر جنازه وی نماز خواند و در کنار مقبره علامه حلی قدس سره به خاک سپرده شد.

آیت الله سیدمصطفی خمینی در آذرماه سال ‪ ۱۳۰۹‬هجری شمسی در قم متولد شد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند سپس به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ‪ ۱۳۳۰‬سطح را به پایان رسانید و در درس خارج امام قدس سره و آیت‌الله بروجردی قدس‌سره حضور یافت و دیری نپایید که به درجه اجتهاد رسید و از تقلید بی‌نیاز شد.

وی در سال ‪ ۱۳۴۱‬هجری شمسی همراه با امام قدس سره به مبارزه با رژیم برخاست و در پیشبرد نهضت اسلامی نقش به سزایی ایفا کرد.

ایشان ‪ ۱۴‬دی ماه سال ‪ ۱۳۴۳‬دستگیر و به ترکیه تبعید شد. در ‪ ۱۳‬مهر ‪ ۱۳۴۴‬وی به همراه پدر بزرگوارشان از ترکیه به عراق برده شدند و ‪ ۲۳‬مهر ‪ ۱۳۴۴‬در نجف سکونت گزیده و بی‌درنگ درس و بحث را آغاز کردند. حاج آقا مصطفی نیز افزون بر حضور در درس امام قدس‌سره، به تدریس پرداخته و شاگردان فاضلی پرورش دادند.

آیت الله سیدمصطفی در کنار برنامه‌های درسی و علمی با راه‌ها و شیوه‌های نوینی مبارزه با شاه را دنبال کرد و مشاوری برجسته و متعهد برای امام قدس سره بود. در ‪ ۲۱‬خرداد ‪ ۱۳۴۸‬به دنبال یک سلسله فعالیت‌ها و کوشش‌هایی در راه برانگیختن آیت‌الله حکیم قدس سره علیه رژیم ضداسلامی عراق، بعثی‌ها او را دستگیر و به بغداد بردند.

وی در نیمه شب یکشنبه اول آبان ‪ ۱۳۵۶‬به شکل مرموزانه‌ای به شهادت رسید.

این شهادت نهضت اسلامی ‪ ۱۵‬ساله ایران را جان تازه‌ای بخشید، به گونه‌ای که یکباره فراگیر و به شکل انقلابی طوفان‌زا و کاخ برانداز درآمد.

آیت‌الله سید مصطفی خمینی تالیفات زیادی از جمله القواعد الحکمیه (حاشیه بر اسفار که مخطوط می‌باشد)، کتاب البیع (دوره کامل مباحث استدلالی بیع در سه جلد)، تحریرات فی‌الاصول (از اول اصول تا استصحاب تعلیقی)، شرح زندگانی ائمه معصومین علیهماالسلام تا زندگانی امام حسین علیه‌السلام، مستند تحریر الوسیله، تعلیقه‌ای بر عروه‌الوثقی، تفسیر قرآن الکریم در سه جلد، مبحث اجاره، کتاب الاصول، القواعد الرجالیه و کتابی در مبحث نکاح به یادگار مانده است.

تابناک آمد

سایت خبری تحلیلی تابناک http://www.tabnak.ir/  در پی بسته شدن سایت بازتاب آغاز به کار کرد . این رخداد مهم را به همه دست اندرکاران این سایت تبریک می گویم .

در یادداشتی در این سایت با عنوان   چرا تابناک ؟   به قلم امیرعلی امیری  آمده است :

ماه رمضان امسال هم گذشت و هر یک از ما، بسته به میزان تلاش و نیت خالصی که در این ماه مبارک از خود نشان داده، بهره‌ای متفاوت از آن برده است. این ماه برای برخی، فرق چندانی با گذشته نداشته، اما عده ای توانسته‌اند تا اندازه‌ای، بار گناه خود را سبک‌تر کنند و دل با زلال توبه و استغفار بشویند، اما در عین حال، موفق‌ترین بندگان خداوند، کسانی هستند که از بهترین ماه سال و بهترین شب‌های آن که شب‌های قدر است، برای خود به اندازه یک سال توشه برگرفته‌اند تا در سالی که از عید سعید فطر آغاز می‌شود، به گونه دیگر عمل کنند، اما آن کدام ارمغان و توشه‌ای است که می‌تواند پاسخ نیازهای یک سال انسان را تأمین کند؟!

به نظر می‌رسد برترین ارمغان ممکن از یک ماه بندگی، معرفت و بینش عمیقی است که همچون چراغی در دست، می‌تواند تا مدتها انسان را رهنمون شود، راه درست و نادرست را به او بنمایاند و از مسیر نادرست بازش دارد.

از همین روست که در ادبیات دینی ما، مذاکره علمی، افضل اعمال شب‌های قدر دانسته‌ شده است و قطعا این مذاکره علمی، ناظر به راه و روشی است که مسیر اعمال انسان را معین می‌کند و سرنوشت او را رقم می‌زند.

البته این آگاهی و معرفت، داشتن برخی معلومات و محفوظات نیست، بلکه شناختی عمیق از جایگاه انسان و خالق اوست که با عیار عمل؛ یعنی یک ماه روزه‌داری و شب‌زنده‌داری و دوری از گناه، قوت یافته است و از این رو، می‌تواند سرنوشت مطلوبی برای انسان رقم زند.

اما حکایت جامعه متشکل از انسان‌ها نیز جدای از فرد فرد آنان نیست، بلکه سرنوشت جامعه نیز چون همه انسان‌ها با آگاهی و معرفت و بینش عمیق اعضای آن گره خورده و همواره حرکت‌های نجات‌بخش بشری و در رأس آنها، قیام‌های انبیای الهی، مبتنی بر آگاهی و آگاهی‌بخشی بوده است.

امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیز صرفا با تکیه بر همین امکان مهم، مردم ایران را به حرکت واداشت و تحولی عظیم را در ابعاد گوناگون جامعه ایران بنا نهاد که شعاع‌های آن، همچنان در نقاط مختلف جهان حرکت‌آفرین است.

امام خمینی با اقتدا به امامان شیعه(ع)، هرگونه حرکت اجتماعی را نیازمند آگاهی‌بخشی به مردم و سپس انجام هر حرکتی توسط مردم می‌دانستند و قطعا بقا و بالندگی میراث گرانقدر امام خمینی(ره)، بسته به امتداد آگاهی و هشیاری مردم ایران اسلامی است.

اما در این میان، آنچه در کوران حوادث و بزنگاه‌های دوران در میان تهدیدات داخلی و خارجی می‌تواند عنصر آگاهی‌بخشی مردم را محقق نماید، جریان شفاف و آزاد اطلاعات است. این جریان البته در صورتی می‌تواند در راستای هدف والای خمینی کبیر(ره) عمل کند که ملزومات این حرکت؛ یعنی صداقت، شجاعت و پایبندی به اصول انقلاب اسلامی را همواره مد نظر قرار دهد.

لذا بر آن شدیم تا همزمان با عید سعید فطر، با تو کل بر خداوند متعال و امید به همراهی شما مردم عزیز حرکتی را در این راستا سامان داده و با استفاده از سایت خبری تحلیلی «تابناک» یکی از مجموعه‌هایی باشیم که بخشی از رسالت اطلاع رسانی را در نظام اسلامیمان عهده‌دار شویم. ثمره اصلی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نظام جمهوری اسلامی است که امام (ره) فرمودند حفظ آن، از اوجب واجبات است. مردم ایران در همه مراحل این واجب را ترک نکرده و با نثار جان و مال خود در سخت‌ترین شرایط، در حفظ آن کوشیده‌اند.
بدیهی است شناخت و اطلاع صحیح از تهدیدات انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و مطلع شدن به موقع و سریع از آنها لازمه پیشگیری و بازدارندگی، دفاع موثر و مناسب است؛ یعنی در هر مقطع از زمان آگاهی به موقع مردم از آسیب‌ها، تهدیدات و خطرات و توطئه‌های موجود علیه انقلاب و نظام، اساسی‌ترین عامل در حفاظت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است، ما به عنوان یک رسانه این امر را اصلی‌ترین وظیفه خود دانسته و بر خود فرض می‌دانیم که در انجام این وظیفه از هیچ تلاشی حتی اگر با خطراتی همراه باشد، کوتاهی نکنیم. ما وظیفه اطلاع‌رسانی با رعایت حفظ منافع ملی و به دور از منافع و تعصبات گروهی و شخصی را در این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی ادامه راه شهیدانی می‌دانیم که در دوران دفاع مقدس با پذیرش همه نوع خطر و در اوج ایثار و فداکاری، از آرمان‌های انقلاب اسلامی دفاع کرده‌اند و در این راه جان عزیز خود را فدا نموده‌اند.
از طرفی واضح است که این تهدیدات و خطرات برای نظام فقط از ناحیه دشمن خارجی نیست که بارها امام (ره) و رهبری معظم انقلاب، انحراف و فساد و تبعیض که منشاء داخلی دارد را حتی خطرناکتر از تهدید خارجی برای کشور دانسته‌اند. لذا رسانه «تابناک» به سهم خود در شناساندن این مواضع انحرافی و مفسدین و عوامل بی عدالتی خود را موظف دانسته و به آن اهتمام خواهد ورزید. باشد تا انشاءالله راه امام و شهیدانمان تحت رهبری رهبر عزیزمان استمرار یابد.

به مناسبت روز جهانی عصای سفید/ روشندلان را یاری کنیم

هر پنج ثانیه یک نفر و در هر دقیقه یک کودک در جهان نابینا می‌شود.

تقریبا ‪ ۴۵‬میلیون نفر نابینا و ‪ ۱۳۵‬میلیون نفر با دید کم در دنیا وجود دارند و این یعنی تقریبا ‪ ۱۸۰‬میلیون نفر در دنیا دچار درجاتی از اختلالات بینایی هستند.

پنج دلیل عمده نابینایی عبارت از تراخم (عفونت چشمی)، آب مروارید، اختلالات انکساری، نابینایی کودکی یا خشکی چشم و انکوسرکیازیس یا نابینایی رودخانه است .

به گفته کارشناسان تقریبا ‪ ۲۰‬میلیون نفر در دنیا بعلت آب مروارید دچار نابینایی هستند و پنج برابر این تعداد نیازمند جراحی آب مروارید برای بازیابی دید کامل خود هستند.

همچنین تخمین زده می‌شود که سالانه باید سه هزار عمل آب مروارید به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت انجام شود تا اختلال بینایی و نابینایی ناشی از آب مروارید کنترل گردد.

نابینایی کودکی یا خشکی چشم از جمله موارد شایع است که سالانه بیش از ‪ ۵۰۰‬هزار کودک به این دلیل بینایی خود را از دست داده و بسیاری از آنان در سنین پایین می‌میرند.

کارشناسان می‌گویند: بیش از ‪ ۱/۴‬میلیون کودک در دنیا نابینا هستند و در صورت عدم مداخله جدی این رقم تا سال ‪ ۲۰۲۰‬به دو میلیون نفر خواهد رسید ضمن اینکه بیش از نیمی از این کودکان ظرف یک الی دو سال، عمدتا به علت عوارض ناشی از کوری می‌میرند.

علل نابینایی کودکان متفاوت از علل نابینایی بزرگسالان است و همچنین تا حدی وابسته به منطقه زندگی آنان می‌باشد و اکثریت این نابینایی‌ها نیز قابل پیشگیری یا درمان می‌باشد.

کارشناسان معتقدند: علل قابل اجتناب و قابل درمان نابینایی کودکان شامل انکسار قرنیه بعلت کمبودهای تغذیه‌ای و عفونت ها، عوامل داخل رحمی ، سرخک و بیماریهای ژنتیکی می‌باشد.

دانشمندان معتقدند نابینایی ناشی از سوء‌تغذیه علت اصلی نابینایی کودکان در بیش از ‪ ۴۰‬درصد موارد است ، تخمین زده می‌شود که ‪ ۲۵۰‬میلیون کودک در سنین قبل از دبستان ، دچار کمبود ویتامین ‪ A‬هستند و سالانه بعلت کمبود ویتامین ‪ ۲۵۰ ، A‬هزار کودک نابینا شده و دو میلیون کودک می‌میرند.

به عقیده کارشناسان تمامی عوامل شایع فوق که در بروز نابینایی موثر است ،در صورت برنامه ریزی صحیح و مدیریت کافی بر منابع براحتی قابل درمان و پیشگیری است و در این صورت می‌توان از نابینایی میلیون‌ها انسان در هر سال پیشگیری کرد.

در یک تعریف ساده نابینایی عبارت است از کاهش بینایی به حدی که مانع اشتغال فرد با اتکای خود می‌شود، یا فرد را برای زندگی وابسته به دیگران یا وسایل کمکی می‌نماید.

نابینایی درجه‌های بسیار گوناگونی دارد، برخی هرگز نور را نمی‌بینند، بعضی دیگر فقط می‌توانند نور را از تاریکی تشخیص دهند و در میان نابینایان عده‌ای هم هستند که از دید ناچیزی برخوردارند.

از این همه نابینایی که در جهان زیست می‌کنند ، فقط درصد اندکی کور مادرزاد هستند ضمن اینکه کور متولد شدن ، پدیده‌ای است که هنوز علل آن را کاملا کشف نکرده اند.

به عقیده دانشمندان نابینایی پس از تولد بیشتر بر اثر بیماریهای چشمی رخ می‌دهد و گاهی هم یک بیماری عمومی ، مانند بیماری قند یا مننژیت ، ممکن است عامل کوری فرد باشد که البته در اغلب موارد قابل پیشگیری است.

سازمان بهداشت جهانی (‪ (WHO‬تخمین می‌زند در حال حاضر ‪ ۲۷‬تا ‪ ۳۵‬میلیون نابینا در جهان زندگی می‌کنند و ‪ ۹۰‬درصد نابینایان جهان در ممالک در حال توسعه و عمدتا در آسیا و آفریقا می‌باشند که اغلب در جوامع محروم و در مناطق روستایی زندگی می‌کنند.

خطر کوری در بسیاری از این جوامع به فراموشی سپرده شده و ‪ ۱۰‬تا ‪۴۰‬ برابر بیشتر از مناطق صنعتی توسعه یافته اروپا و آمریکا است.

این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی ، برای پیشگیری از نابینایی، مراکزی در ‪ ۶۰‬کشور در حال توسعه مستقر ساخته است تا با مطالعات گروهی ، اطلاعات صحیح اپیدمیولوژیک را بدست آورده و پایه ریزی برای برنامه ریزی هدف دار ، اجرا و ارزیابی صحیح برنامه‌های پیشگیری از نابینایی فراهم شود.

پس از ذکر همه عوامل بروز نابینایی باید گفت که نابینایان نیز همانند دیگر افراد جامعه حق استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در محیط و اجتماع را دارند.

آنان حق دارند از پیاده روها، خیابان ها، بزرگراه‌ها و وسایل حمل و نقل همگانی مانند هواپیما، قطار، اتوبوس، اتومبیل، کشتی، هتل، اماکن عمومی، مراکز تفریحی و مذهبی استفاده کنند.

اگر در بعضی اوقات، محدودیتی برای استفاده از این تسهیلات و اماکن وجود داشته باشد باید فراگیر و برای همه افراد جامعه‌باشد و اگر شخص یا سازمانی فقط برای نابینایان در استفاده از تسهیلات همگانی، محدودیت ایجاد کند یا حقوق نابینایان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، مجرم شناخته می‌شود.

همچنین به عقیده کارشناسان دولت موظف است که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند و مسوولان دولتی همه ساله باید روز ‪ ۲۳‬مهرماه مطابق با ‪ ۱۵‬اکتبر را به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند.

کارشناسان همچنین معتقدند مردم نیز باید در برخورد با نابینایان رفتار معقولانه‌ای داشته باشند و گامهای صمیمانه و موثری برای آنان بردارند. / ایرنا

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت ...

زمانی که دل بی‌تاب است و هوای پرواز در سر ، زمانی که چشم‌ها بهانه باریدن می‌گیرند ، زبان که زمزمه نیایش می‌جوید، دست‌ها تشنه قنوت می‌شوند ، نسیم رحمت الهی وزیدن می‌گیرد و درهای بهشت باز می‌شود.

رمضان قطعه‌ای از بهشت است که همگان بر خوان گسترده نعمات الهی مهمان می‌شوند، چیدن سفره‌های بی‌ریای افطاری ، نان و خرما، تو را تا نخلستانهای غریب کوفه می‌برد و مردی تنها در میان نخلستان در چاه زمزمه می‌کند.

سحرهای رمضان بهانه‌ای برای درک مناجات نیمه شب در خلوت انس معبود و معاشقه با تک تک واژه‌های نماز و دعا، و مهم‌ترین ره‌آورد روزه بر اساس آیه ‪ ۱۸۳‬سوره بقره رسیدن به گوهر پرارج تقوا و تربیت معنوی انسان و گذشتن او از بزرگ راهی است که به پارسایی منتهی می‌شود.

روزه با گرسنگی و تشنگی و محدودیت‌هایی همراه است تا خواب غفلت از چشم انسان گرفتار در تار دنیای فریبا ، برباید و او را به فردایی دیگر یادآور کند.

وداع با ماه آرامش ، حکمت آفرینی ، یادآوری معاد ، آزمون اخلاص، روسیاهی شیطان، پاداشی بی‌کران ، آمادگی برای سایر عبادت ها، سحرخیزی، تقویت اراده و غلبه بر غرایز ، انس با معبود ، خویشتنداری ، شکیبایی ، انس با معنویات، از درس‌های فردی روزه‌داری که در ماه رمضان به دست آمد و چه زود گذشت.

ماه قدر و قدر دانستن شب‌ها و روزهایی که هر ثانیه‌اش با قدر و منزلت همرا بود ، ماه نزول قرآن ، ماه وعظ، پند و اندرز ، آثار اجتماعی فراوانی نیز از قبیل درس برادری و برابری به این صورت که وضع گرسنگان و محرومان جامعه را به صورت محسوس یافتیم و ارزش این مهم به اندازه‌ای بود که پیامبر نور و رحمت (ص) توصیف می‌کنند که "رمضان شهرلله و هو ربیع الفقراء" رمضان ماه خدا و بهار فقیران است.

احترام به جامعه روزه‌دار، تمرین احترام به قانون جامعه، تمرین اجرای قوانینی مشترک و محک زدن طاقت و توان افراد در یک عبادت جمعی ، کاهش جرایم اجتماعی و فرصتی برای مهرورزی و هزاران درس دیگر، جملگی برکات این ماه بود که به انتهای آن رسیدیم.

مسلمانان باهم به کلاس درس رمضان رفتند و خواهی ، نخواهی این ماه گذشت، ماه سپری شد حال باید با یک روح پاک و دلی سپید در میان دلتنگی برای معلم و هم شاگردیهای این کلاس خداحافظی کنند و نمرات این آزمون خداپرستی را در وجدان و ضمیر خود جمع کرده که آیا واقعا نمره قبولی را کسب کرده‌ایم یا خدای ناکرده....

و اینک مسلمانان در آستانه برگزاری جشن غلبه بر هواهای نفسانی و جشن قبولی در این ماه ، عید بازگشت انسان به روح و فطرت پاک ، عید رهایی از خود پرستی و رسیدن به خداپرستی ، عید سعید فطر ، روز رفع دلتنگی و کسب شادی و نشاط را باهم میزبان خواهند بود.

در آیات و روایات برای این عید بزرگ مسلمانان سفارش زیادی شده‌است ، از جمله در این روز مومنان با یک فطرت پاک و تازه متولد و از تمامی پلیدیها دور شده و از عفو بزرگ الهی که فرصتی دوباره برای یک زندگی عاری از گناه پیش آمده ، بهره‌مند خواهند شد.

عیدفطر به نوعی نماد قدرت اتحاد و انسجام مسلمین است، مومنان خداجو بعد از یک ماه عبودیت و روزه‌داری ، در یک اجتماع گسترده نمازعید بجای می‌آورند و شکرانه می‌دهند و درس بزرگ نماز عید در دعای قنوت آن برای همه ما راه‌گشا است که می‌گوید: " ان تدخلنی فی کل خیرادخلت منه محمدا و آل محمد و ان تخرجنی من کل سوء اخرجت محمدا و آل محمد" و این یعنی پاکسازی جامعه از تمامی مصادیق گناه و زشتی و ورود به همه خوبی ها.

درست است که ماه رمضان می‌رود ولی امید که بالاترین دلبستگی به رحمت واسعه خداوند است در دلهای مومنان همیشه جاری و ساری خواهد بود و درسهای این ماه سرلوحه تمامی ماههای دیگر ما در طول سال می‌شود ، زیرا هیچ معلوم نیست که آیا رمضان دیگری را تجربه خواهیم کرد یا خیر؟

عید فطر؛ تجلی وحدت مسلمانان

عید فطر بستر و زمینه ساز وحدت کلمه براى تمام مسلمانان جهان بوده و روز نمایش عظمت دین اسلام، زمینه‌‌‌ساز تجدید حیات دوباره اسلام و انسان، دمیدن روح ایمان و نشاط براى بندگان الهى و روز غفران و آمرزش است.

عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بیشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى‏طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.

روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده‏اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن، ابتداى خوردن و آشامیدن است و نیز گفته شده است که به معناى آغاز خوردن و آشامیدن است پس از مدتى از نخوردن و نیاشامیدن. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار مى‏نامند و از این رو است که پس از اتمام روز و هنگامى که مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏شود انسان افطار مى‏کند یعنى اجازه خوردن پس از امساک از خوردن به او داده مى‏شود.

عید فطر داراى اعمال و عباداتى است که در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز آمده است.

از سخنان معصومین(ع) چنین مستفاد مى‏شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است و لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه‏اى خوانده‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده‏اند.

در این خطبه آمده است: اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مى‏گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مى‏گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت‏ به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت ‏برین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه‏دار داده مى‏شود این است که فرشته‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مى‏دهد و مى‏گوید: «هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته‏تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»

عارف وارسته ملکى تبریزى درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آنرا از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند، نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند ونیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازى به او آرند، بر آوره و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمى‏برند.»

همچنین در قنوت نماز عید مى‏خوانیم:

«... اسئلک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون‏»

بارالها! به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى از تو مى‏خواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى و از هر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مى‏طلبم آنچه بندگان شایسته‏ات از تو خواستند و به تو پناه مى‏برم از آنچه بندگان خالصت‏به تو پناه بردند.

در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است:

«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فى یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب الیک فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى.»

پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشایى آنچه در پنهان و آشکارا گناه گردانیم ... خداوندا! در این روز عید فطرمان که براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى که مرتکب شده‏ایم و هر کار بدى که کرده‏ایم و هر نیت ناشایسته‏اى که در ضمیرمان نقش بسته است‏ به سوى تو باز مى‏گردیم و توبه مى‏کنیم، توبه‏اى که در آن بازگشت‏به گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد. بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت‏به سویت و توبه از گناهان عطا فرما.»

رستگاری در محراب عشق

علی (ع) از آغاز زندگی و تولد برکت بود و رحمت، زیرا که خالق از روز ازل چنین اراده کرده بود تا این وجود بی‌همتا برای پیشوایی مومنین، متقین و متوکلین برگزیده شود.

علی (ع) که اولین روز بعثت به اسلام گروید، زندگی گهربار خود را وقف این مکتب انسان ساز کرد و جز رضایت خالق چیزی در نظر نداشت.

او برای رهایی انسان و انسانیت از یوغ کفر، شرک، نفاق، ظلمت و جهل، لحظه لحظه زندگی پرارزش و پرافتخار خویش را وقف کرد.

شیر روز و راهب شب که در مصاف با کفار، مشرکین و منافقین، تیغ تیزش کارساز بود، در عبادت و عبودیت خالق آن چنان از خود بی‌خود می‌شد که هر انسان متفکری در شگفت می‌شود که چگونه تن خاکی، قادراست این روح بزرگ و توانا و بی‌همتا را در خود جای دهد.

امروز و امشب و پس از ضربت خوردن، علی(ع) در بستر مرگ است و اما هم چنان در مقابل معشوقش به نماز عشق ایستاده است.

عاشق امشب به وصل معشوق می‌رسد و مرید به مرادش می‌پیوندد.

مگر نه این که مرید همواره به دنبال مراد است ، پس این همه تحمل دوری برای چیست ؟ اما عشق را هرگز مرزی نیست و زمان در حجله عاشقی معنا ندارد، از همین روست که علی(ع) برای رسیدن به صبح آن همه بی‌تاب است .

کجا الفاظ و تعابیر گنجایش این معنا را دارد، معنایی که ابعادش از زمان و مکان خارج است .

یا علی ! تو امشب به حجله عشق می‌روی و ما می‌مانیم و این همه پلیدی و عداوت و بی‌عدالتی .

یا علی ! میادین جهاد پس از این که شمشیر بران خود را میانشان رها کردی، چگونه تو را می‌نگرند؟
یا علی ! چگونه دنیا را به اهلش سپردی، در حالی که خود از نااهلی دنیاپرستان آگاه بودی ؟
یا علی ! چگونه ترک می‌کنی شیعیانت را در حالی که می‌دانی چگونه ناملایمات این دنیای فانی همچون طوفان بر خانه هایشان می‌کوبد و دل هایشان به دایره تردید گرفتار می‌شود.

یا علی ! گفتی که برای انسان ، در دنیا زیوری نیکوتر از گوهر فضیلت نیست که بایستی به رشته تقوا بکشد و به گردن آویزد، تا در زندگی مایه آسایش وجدان و پس از مرگ ، حجت برخورداری از رحمت رحمان شود.

و انسان را هشدار دادی; آنگاه که دنیا در برابرت سرتعظیم فرود آورد و تمام جبروتش را به پایت ریزد ،گامهایت به سوی دورترین دورها روانه شود که نه گردبادهای سهمگین لرزاند و از جای بدرش آورد و نه لیزی لغزشگاه ها به بازی خزاندش .

شنیدم که می‌گفتی، "سوگند به خدا که نوزدهم رمضان یگانه روزی نبود که در آن، رخت برای سفر دراز بستم..."
امشب بنده‌ای با خدا راز و نیاز می‌کند و طرف معامله‌اش خود خداست.

امشب گام‌های در کوچه و پس کوچه‌های عاشقی و سرگردانی برداشته می‌شوند.

امشب لب‌ها زمزمه می‌کند، "من به امید عطای تو گنه کارشدم... " دانه‌های تسبیح همه ذکر، سجاده‌ها همه حاجت، زبان‌ها همه سکوت و شرمندگی از این همه مظلومیت .

آری امشب شب وصل است ، وصل علی ! امشب شب قدر است، به میزان قدرعلی ! امشب شب حضور، شب نور علی نور، شب سوگ و سکوت، شبی که فضیلتش از هزار ماه عبادت برتر است، شبی که ملائک از نزدیک نظاره گرند که چگونه انسان کاملی در محراب عشق به اوج می‌رسد.

علی جان، کی ز یادم برود "فزت و رب کعبه" گفتنت را ، کی از یادم برود صورت غرق به خونت را و کی از ذهنم نقش بربندد، مظلومیتت آن گونه که به اهل دنیا فریادش کردی که ، " والله از من مظلوم تر در دنیا نیست ." به گرد نخل‌های کوفه در دل شب گشتیم به امیدی که ببینیم رخ زیبایت که هر شب محو ذات خالق یکتا بودی، اما اینک ما مانده‌ایم و سوگ و غم تنهایی تو.

علی جان می‌دانم که برای اعتلای پرچم درخشنده مکتب اسلام ،از آن روز که محمد (ص) گرد خاک پر برکت "حرا" را بر تو افشاند، آن را توتیای دیده ساختی.

علی جان، دنیا را با زهد و بهره اندک برگرفتی، چون می‌دانستی که سایه اش دیر نپاید و عزت و اقتدارش بسر آید.

دنیا گذرگاه است و انسان آهسته آهسته روان به سوی آرامگاه و سرانجامش منزلگه باریتعالی و خوشا بر کسی که امشب با چشمی گریان با ذکر "یا علی یاعلی " به این منزلگه می‌رود.


* سخن آخر
امشب همه چشمان شیعیان علی (ع) گریان است . گریان از فراق او و از مظلومیتش. مریدش باشیم و قدرش بدانیم. او را که قرآن ناطق است بخوانیم و به گفتارش عمل کنیم .

امشب شب بیست و یکم ماه رمضان است . شب قدر و شب شهادت علی (ع). از بزرگان نقل شده است که "ماه رمضان قطعه‌ای از بهشت است " و خداوند به ما دراین ماه فرصت می‌دهد تا بر سفره‌ای بنشینیم و متنعم شویم .

امشب هم شبی دیگر از لیالی قدر است. همان شبی که منتظرش بودیم و لحظه شماری می‌کردیم تا بیاید، یک شب آن تا صبح افضل از هزار ماه است. گویند در واقع این شبها کلید اصلاح همه امور است کما این که همه حرکت‌های ما از همین جا آغاز می‌شود.

خوشا به حال کسانی که ارزش این لیالی را بدانند و از آنها فیض اکمل ببرند و خود را بیمه شهید این شبها گردانند. //از:علی اکبر قزوینیان

آشنایی با اصول پدافند غیرعامل

انجام اقدامات دفاع غیرعامل، در جنگ‌های نامتقارن امروزی در جهت مقابله با تهاجمات خصمانه و تقلیل خسارت ناشی از حملات هوایی، زمینی و دریایی کشور مهاجم، موضوعی بنیادی است که وسعت و گستره آن تمامی زیرساخت‌ها و مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی، سیاسی، ارتباطی، مواصلاتی نظیر بنادر ، فرودگاه‌ها، و پل‌ها، مراکز فرماندهی و جمعیت مردمی کشور را در برمی‌گیرد.

جنگ یکی از عناصر پایدار تاریخ بشری است. به طوری که جامعه‌شناسان آن را به عنوان یک پدیده و واقعیت اجتماعی قلمداد نموده‌اند. بشریت در طول 5 هزار سال تاریخ تمدن خود 14 هزار جنگ را دیده و در این جنگ‌ها بیش از 4 میلیارد انسان جان باخته‌اند. گفتنی اینکه در طول چند هزار سال تمدن بشری صرفا 268 سال بدون جنگ و مناقشه بوده است، در طی 45 سال (از سال 1945 تا 1990) در کره زمین فقط 3 هفته بدون جنگ بوده و اکثر این جنگ‌ها در کشورهای جهان سوم به وقوع پیوسته است.
در قرن بیستم بیش از 220 جنگ به وقوع پیوسته و بیش از 200 میلیون تلفات انسانی داشته است. میهن اسلامی‌مان طی سالیان گذشته شاهد چهار جنگ مهم (جنگ تحمیلی، جنگ اول خلیج فارس، جنگ افغانستان و جنگ آخر آمریکا و انگلیس علیه عراق) بوده است و وقوع مناقشات و جنگ‌های دیگری با اهداف ژئوپلتیک، مهار، محاصره و مقابله با انقلاب اسلامی جزء اهداف راهبردی استکبار جهانی می‌باشد.
تجارب حاصله از جنگ‌های گذشته خصوصا هشت سال دفاع مقدس، جنگ 43 روزه 1991 متحدین علیه عراق (جنگ اول خلیج فارس)، جنگ 11 هفته‌ای سال 1999 ناتو علیه یوگسلاوی، جنگ اخیر امریکا و انگلیس علیه عراق موید این نظر است که کشور مهاجم جهت در هم شکستن اراده ملت و توان اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور مورد تهاجم با اتخاذ استراتژی انهدام مراکز ثقل؛ توجه خود را صرف بمباران و انهدام مراکز حیاتی و حساس می‌نماید.
انجام اقدامات دفاع غیرعامل، در جنگ‌های نامتقارن امروزی در جهت مقابله با تهاجمات خصمانه و تقلیل خسارت ناشی از حملات هوایی، زمینی و دریایی کشور مهاجم، موضوعی بنیادی است که وسعت و گستره آن تمامی زیرساخت‌ها و مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی، سیاسی، ارتباطی، مواصلاتی نظیر بنادر، فرودگاه‌ها، و پل‌ها، زیر ساخت‌های محصولات کلیدی نظیر پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، مجتمع‌های بزرگ صنعتی، مراکز هدایت و فرماندهی و جمعیت مردمی کشور را در برمی‌گیرد تا حدی که حفظ امنیت ملی و اقتصادی، شکست‌ناپذیری در جنگ، به نحو چشمگیری وابسته به برنامه‌ریزی و ساماندهی همه جانبه در موضوع حیاتی دفاع غیرعامل می‌باشد.
نگرشی تحقیقی به آمار و سوابق ثبت شده جنگ‌های گذشته موید این موضوع می‌باشد که به علل وجود شکاف فناوری بین تسلیحات مدرن آفندی هوایی دشمن و تسلیحات پدافند هوایی خودی، آسیب‌پذیری سامانه‌های پدافند هوایی در برابر جنگ الکترونیک، غافلگیر شدن این سامانه‌ها در برابر هواپیماهای تهاجمی و موشک‌های کروز و بالستیک، پرتاب موشک از ماورا برد جنگ افزارهای پدافند هوایی، فقدان سلاح‌های ضد موشک، اهداف حیاتی و حساس موجود را در صورت نبود و یا ضعف اقدامات دفاع غیرعامل به هدف‌های ساده و آسانی برای هدف‌گیری موفق و سریع هواپیماهای حمله‌ور و تسلیحات آفندی دشمن تبدیل خواهد نمود.
جنگ‌ها با پیشرفت‌ فناوری و بکارگیری تسلیحات مدرن و هوشمند، ماهیت پیچیده‌تر و مخربتری به خود گرفته و هر روزه در گوشه‌ای از جهان شاهد کشتار انبوه مردم و تخریب و انهدام منابع و سرمایه‌ها و زیرساخت‌های ملی آنها در اثر بمباران و انبوه آتش ویرانگر دشمنان بوده و این روند متوقف نشده و ادامه خواهد یافت.
در خلال جنگ جهانی دوم برای از بین بردن یک نیروگاه با احتمال انهدام 96 درصد که ابعادی معادل 400 در 500 فوت مربع داشت تعداد 650 بمب 500 کیلوگرمی توسط 110 بمب‌افکن B-17 به کار می‌رفت اما در جنگ خلیج فارس، هر نیروگاه توسط دو بمب هدایت شونده به طور دقیق منهدم گردید یعنی هر هواپیمای بمب‌افکن در جنگ خلیج فارس معادل 110 بمب‌افکن B-17 کارایی داشت.
در جنگ سال 1991 (جنگ خلیج فارس) پالایشگاه‌ها و مخازن نفتی با 1200 تن بمب طی 500 سورتی پرواز بر روی 28 پالایشگاه عراق بمباران و تولید نفت عراق به طور کلی متوقف گردید.
امروزه کشورهایی که طعم خرابی و خسارت ناشی از جنگ را چشیده‌اند جهت حفظ سرمایه‌های ملی و منابع حیاتی خود توجه خاص و ویژه‌ای به دفاع غیرعامل نموده و در راهبرد دفاعی خود جایگاه والایی برای آن قایل شده‌اند ونمونه بارز آن کشور کره شمالی می‌باشد که با اتخاذ سیاست و استراتژی تمرکز‌زدایی در این راستا اقدامات بنیادی و اساسی جالب توجهی اتخاذ نموده است و جوهره و ثقل اصلی آن، اقدامات دفاع غیرعامل و ملاحظات جدی دفاعی، امنیتی و اقتصادی در ساخت و احداث مراکز حیاتی از قبیل متروی پیونگ‌یانگ با عمق 95 الی 105 متر مقاوم در برابر سلاح‌های متعارف و غیرمتعارف، احتراز از ساخت و احداث مجتمع‌های بزرگ و زیرساخت‌های حجیم کلیدی و توجه به ساخت و احداث مراکز حیاتی و حساس به صورت کوچک و پراکنده نمودن آنها در اقصی نقاط کشور ، احداث تونل‌های عظیم زیرزمینی، ایجاد صدها بندر کوچک با ظرفیت بارگیری یک تا دو کشتی در طول سواحل کشور، احداث جاده کمربندی با تونل‌های زیرزمینی در مرزها برای تسهیل نقل و انتقالات نظامی، احداث سد بزرگ نامپو در نزدیکی مصب رودخانه ددونگ کنگ در حاشیه سواحل غربی کره شمالی با استفاده دو منظوره اقتصادی و دفاعی سلاح آب بوده است.
نوام چامسکی قبل از وقوع جنگ اخیر عراق در مقایسه میان عراق و کره شمالی می‌گوید "به نظر می‌رسد به واسطه بی‌دفاع بودن عراق، تهاجم به این کشور باموفقیت انجام می شود" اگر کره شمالی و عراق را با هم مقایسه کنیم ، عراق بی‌دفاع‌ترین و ضعیف‌ترین رژیم منطقه است در حالی که یکی از مخوف‌ترین دیکتاتورها در آنجا حکومت می‌کند در مقابل، کره شمالی یک تهدید به حساب می‌آید و به یک دلیل ساده به آن حمله نمی‌شود زیرا کره شمالی از یک عامل بازدارنده قوی برخوردار است یعنی توپخانه عظیمی که سئول را هدف گرفته است در صورتی که امریکا به این کشور حمله کند کره شمالی می‌تواند قسمت زیادی از کره جنوبی را نابود کند، به عبارت دیگر امریکا به کشورهای دنیا می‌گوید: "اگر بی‌دفاع هستید ما هر زمان که دلمان بخواهد به شما حمله می‌کنیم و اگر سدی دارید ما عقب‌نشینی می‌کنیم".
اجتناب‌ناپذیر بودن وقوع جنگ‌ها در طول تاریخ بشری ، وقوع حداقل 4 جنگ مهم در حریم مرزهای سرزمین میهن اسلامی در چند ساله اخیر و اهداف راهبردی امریکا در محاصره، مهار، تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی، وجود طیف گسترده تهدیدات بالقوه و بالفعل کانون‌های بحران در پیرامون کشور، این پیام را به ما می‌دهد،"همچنان‌که نباید مرعوب تهدیدهای دشمن گردید، از سوی دیگر می‌بایست با اقدامات و تدابیر موثر دفاعی، خود را آماده مقابله با تهدیدات بالقوه و بالفعل دشمن نمود" و بخش بسیار مهم و حیاتی از این آمادگی در شرایط تهدیدات نامتقارن ، اتخاذ راهبردهای دفاعی غیرعامل در جهت خنثی سازی و تقلیل و کاهش خسارات حملات احتمالی هوایی دشمن به مراکز ثقل میهن اسلامی و بالا بردن آستانه مقاومت ملی می‌باشد. شایسته است این رهنمود و سخن حکیمانه امام راحل، را فرا روی خود قرار دهیم که:
در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد، مردم در طول سال‌های جنگ و مبارزه، ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده‌اند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه‌ها و شکل‌های مختلف احتمال تجاوز را مجددا از سوی ابرقدرت‌ها و نوکرانشان بایدجدی بگیریم.

تعاریف و اصطلاحات

یکی از کارهای اساسی و بنیادین مورد توجه معاونت پدافند غیرعامل، ایجاد یکنواختی و استاندارد سازی در تعاریف و واژگان کلیدی پدافند غیرعامل می‌باشد تاانشا‌ءا... مفهومی مشترک برای مخاطبین ایجاد گردد، زیرا تا هنگامی که اشخاص و سازمان‌ها در درک معانی واژه‌ها اختلاف دارند، درک مشترک را با مشکل مواجه خواهد ساخت.

پدافند غیرعامل Passive Defense

به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که مستلزم به کارگیری جنگ افزار نبوده و با اجرای آن می‌توان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.
اقدامات پدافند غیرعامل شامل استتار، اختفاء، پوشش، فریب، تفرقه ‌و پراکندگی، استحکامات و سازه‌های امن و اعلام خبر می‌باشد.

ملاحظات

1- در تعاریف ارایه شده در منابع خارجی عامل تهدید دشمن در پدافند غیرعامل به صورت عام با واژه عملیات خصمانه Hostile Attack و در پدافند هوایی غیرعامل حملات هوایی و موشکی دشمن عنوان شده است.
2- علیرغم اینکه اصل مکان‌یابی جزء مصادیق پدافند غیرعامل منظور نشده است ولی در آیین‌نامه استتار آنرا جزء 3 اصل عمده و اولیه پدافند غیرعامل مشروحه ذیل،محسوب نموده است و اهمیت آن به حدی است که مکان‌یابی صحیح و غیرصحیح، سایر اقدامات پدافند غیرعامل را تحت تاثیر جدی قرار می‌دهد.

مکان‌یابی siting or Location

انضباط ‌استتار Camouflage Discipline

ایجاد استتار Camouflage Construction

توضیح اینکه سه موضوع عمده که می‌بایست درمکان‌یابی به آن توجه خاص مبذول گردد به شرح ذیل است:

1) ماموریت Mission : امکان اجرای ماموریت در مکان تعیین شده موجود باشد.
2) پراکندگی Dispersion : وسعت مکان انتخابی به صورتی باشد که امکان پراکندگی مناسب تاسیسات و تجهیزات را فراهم نمایند.
3) شکل عوارض و محیط Terrain Pattern :‌ احداث تاسیسات و استقرار تجهیزات به گونه‌ای باشد که همرنگی و هماهنگی با عوارض محیطی (روستایی، کویری، کوهستانی، جنگلی و شهری) را داشته باشد.

دفاع غیرنظامی (Civil Defense )

دفاع غیرنظامی، تقلیل خسارت مالی و صدمات جانی وارده بر غیرنظامیان در جنگ یا در اثر حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله، طوفان، آتشفشان، آتش‌سوزی و خشکسالی می‌باشد.

در منابع خارجی، وظایف دفاع غیرنظامی شامل چهار عنوان ذیل می‌باشد:

1- اقدامات پیشگیرانه و کاهش دهنده Mitigation

2- آماده سازی و امداد رسانی Preparation

3- هشدار و اخطار Response

4- بازسازی مجدد Recovery

ملاحظات

ارائه تعریف دفاع غیرنظمی در این نوشتار که در حوزه پدافند غیرعامل نمی‌باشد بیشتر در جهت آگاهی مخاطبین در تمیز بین پدافند غیرعامل و دفاع غیرنظامی می‌باشد زیرا به دلیل عدم شناخت جامع در بسیاری از کتب، مقالات و یا نوشتارهای داخلی مشاهده گردیده است که دو مفهوم یاد شده با همدیگر اشتباه گرفته می‌شود.

هدف Target

موجودیتی مشخص، اعم از جاندار یا بی‌جان که در نظر است با توسل به عملیات نظامی، سیاسی، اقتصادی یا روانی به آن صدمه زده شود، منهدم گردد تسخیر شود، یا تحت کنترل در آید.

پدافند عامل Active Defense

عبارتست از بکارگیری مستقیم جنگ افزار، به منظور خنثی نمودن و یا کاهش اثرات علمیات خصمانه هوایی زمینی، دریایی، نفوذی و خرابکارانه بر روی اهداف مورد نظر.

مراکز حیاتی Vital Centers

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها موجب بروز بحران، آسیب و صدمات جدی و مخاطره‌آمیز در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تاثیرگذار سراسری در کشور گردد.

مراکز حساس Critical Centers

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز بحران، آسیب و صدمات قابل توجه در نظام سیاسی، هدایت،‌کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، دفاعی با سطح تاثیرگذاری منطقه‌ای در کشور گردد.

مراکز مهم Important Centers

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز آسیب و صدمات محدود در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تاثیرگذاری محلی در کشور گردد.

استتار و اختفا Camouflage & Concealment

فن و هنری است که با استفاده از وسائل طبیعی یا مصنوعی، امکان کشف و شناسایی نیروها، تجهیزات و تاسیسات را از دیده‌بانی، تجسس و عکسبرداری دشمن تقلیل داده و یا مخفی داشته و حفاظت نماید.مفهوم کلی استتار همرنگ و همشکل کردن تاسیسات، تجهیزات و نیروها با محیط اطراف می‌باشد.
اختفاء ، حفاظت در برابر دید دشمن را تامین می‌نماید و استتار امکان کشف یا شناسایی نیروهای، تجهیزات و تاسیسات و فعالیت‌ها را تقلیل می‌دهد.

پوشش Cover

پوشش، پنهان سازی و حفاظت تاسیسات تجهیزات تسلیحات، نیروی انسانی در برابر دید و تیر دشمن می‌باشد.

پراکندگی Dispersion

گسترش، باز و پخش نمودن و تمرکز زدایی نیروها، تجهیزات، تاسیسات یا فعالیت‌های خودی به منظور تقلیل آسیب‌پذیری آنها در مقابل عملیات دشمن به طوری که مجموعه‌ای از آنها هدف واحدی را تشکیل ندهند.

تفرقه و جابجایی Separation

جداسازی، ‌گسترش افراد، تجهیزات و فعالیت‌های خودی از محل استقرار اصلی به محلی دیگر به منظور تقلیل آسیب‌پذیری، کاهش خسارات و تلفات می‌باشد، مانند انتقال هواپیماهای مسافربری به فرودگاه‌های دورتر از برد سلاح‌های دشمن و یا انتقال تجهیزات حساس قابل حمل از محل اصلی به محل موقت که بعلت عدم شناسایی و حساسیت مکانی، دارای امنیت و حفاظت بیشتری می‌باشد.

فریب Deception

کلیه اقدامات طراحی شده حیله‌گرانه‌ی است که موجب گمراهی و غفلت دشمن در نیل به اطلاعات و محاسبه و برآورد صحیح از توان کمی و کیفی طرف مقابل گردیده و او را در تشخیص هدف و هدف‌گیری با شک و تردیدی مواجه نماید.فریب، انحراف ذهن دشمن از اهداف حقیقی و مهم به سمت اهداف کاذب و کم اهمیت می‌باشد.

مکان یابی Location

یکی از اقدامات اساسی و عمده پدافند غیرعامل، انتخاب محل مناسب می‌باشد و تا آنجا که ممکن است باید از ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در دشت‌های مسطح یا نسبتاً هموار اجتناب کرد. زیرا تاسیسات احداث شده در چنین محل‌هایی را نمی‌توان از دید دشمن مخفی نگاهداشت و آسیب‌پذیری آن در برابر تهدیدات افزایش می‌دهد. ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در کنار بزرگراه‌ها، جاده‌های اصلی، کنار سواحل دریا، رودخانه‌ها و نزدیکی مرزها موجب سهولت شناسایی و هدف‌یابی آسان آنها توسط دشمن می‌گردد.

آمایش سرزمینی Spatial

تنظیم و برنامه‌ریزی کمی و کیفی یک موضع، مکان (واحدهای خرد و کلان) با در نظر داشتن شرایط و عوامل سیاسی نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی در سطح کلان و سیع می‌باشد. از مهمترین ویژگی‌های آن نگرش همه جانبه به مسائل، آینده نگری و دوراندیشی و نتیجه‌گیری‌های مکانی از محتویات استراتژی توسعه ملی می‌باشد.
آمایش سرزمینی، بهترین، دقیق‌ترین و ظریف‌ترین طرز انتقال عاقبت‌اندیشی منطقی و ملی حکومت بر سرزمین یا فضای حیاتی (واحدهای خرد و کلان) در چارچوب عدالت است.
در کشورهای اروپایی مفهوم آمایش سرزمینی ابتدا مفهوم دفاعی دارد و سپس مفهوم توسعه‌ای پیدا می‌کند، قبل از ساخت نیروگاه، بزرگراه، سد و زیر ساخت‌های کلیدی موضوع در کمیته‌های نظامی و دفاعی مطرح می‌گردد و پس از بررسی لازم و اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی نسبت به ساخت آنها اقدام می‌گردد.

اعلام خبر Early Warning

آگاهی و هشدار به نیروهای خودی مبنی بر اینکه عملیات تعرضی قریب الوقوع دشمن، نزدیک می‌باشد، این هشدار که برای آماده شدن است چند دقیقه، چند ساعت، چند روز و یا زمان طولانی‌تر از آغاز مخاصمات اعلام می‌گردد.
دستگاه‌های و وسائل اعلام خبر شامل رادار، دیده‌بانی بصری، آژیر، بلندگو، پیامها و آگهی‌های هشدار دهنده می‌باشد.

قابلیت بقاء survivability

توانائی نیروهای مسلح و جوامع غیرنظامی یک کشور به نحوی که در مقابل حمله استقامت کند و ضمن تحمل آن قادر باشند به نحو موثری به وظایف محوله خود عمل نمایند، این توانایی عمدتاً در نتیجه دفاع عامل و غیرعامل به دست می‌آید.

استحکامات Fortification

ایجاد هرگونه حفاظی که در مقابل اصابت مستقیم بمب، راکت، موشک، گلوله، توپخانه، خمپاره و یا ترکش آنها مقاومت نموده و مانع صدمه رسیدن به نفرات تجهیزات یا تاسیسات گردیده و اثرات ترکش و موج انفجار را بطور نسبی خنثی نماید.

استتار، اختفاء، ماکت فریبنده CCD

استفاده و بهره‌برداری از اقلام، تجهیزات و روشهایی برای پنهان نمود،ن همگون سازی، تغییر شکل، شبیه‌سازی، ایجاد طعمه فریبنده و حذف شکل منظم هندسی اهداف در جهت ممانعت از کشف و شناسایی نیروها، تجهیزات، تاسیسات و فعالیت‌های خودی توسط سامانه‌های آشکار ساز و حساسه دشمن.

اصول پدافند غیرعامل

مجموعه اقدامات بنیادی و زیر بنایی است که در صورت بکارگیری می‌توان به اهداف پدافند غیرعامل از قبیل تقلیل خسارات و صدمات، کاهش قابلیت و توانایی سامانه شناسایی، هدف‌یابی و دقت هدف‌گیری تسلیحات آفندی دشمن و تحمل هزینه‌ بیشتر به وی نائل گردد.
در اکثر منابع علمی و نظامی دنیا اصول و یا موضوعات پدافند غیرعامل شامل 6 الی 7 اقدام مشروحه ذیل می‌باشد که در طراحی و برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات اجرایی دقیقاً می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.

1- استتار Camouflage

2-اختفاء Concealment

3- پوشش Cover

4- فریب Deception

5- تفرقه و پراکندگی Separation & Dispersion

6- مقاوم‌سازی و استحکامات Hardening

7- اعلام خبر Early Warning


استراتژی انهدام مراکز ثقل:

صاحب‌نظران سیاسی و نظامی آمریکا، پس از تحمل شکست تاریخی خود در جنگ ویتنام 1973- 1964 مطالعات و تحقیقات قابل توجه و مستمری را در جهت بررسی شکست خود در جنگ یاد شده و دستیابی به استراتژی و شیوه‌های موثرتر جنگ‌های هوایی نمودند، در سال 1988 سرهنگ هوایی جان واردن کتابی با عنوان نبرد هوایی را تهیه و تدوین نمود و در دهم آگوست 1991 با سمت مشاور نظامی امنیت ملی آمریکا، نظریه، خود را که به تئوری پنج حلقه واردن مشهور می‌باشد به پنتاگون و فرماندهان وقت نظامی، ژنرال نورمن شوار تسکف و ژنرال کولین پاول ارائه نمود که مورد قبول واقع گردید.
تئوری یاد شده بر این مبنا می‌باشد که مهمترین وظیفه در طرح‌ریزی یک جنگ، شناسایی مراکز ثقل کشور مورد تهاجم بوده و چنانچه این مراکز با دقت لازم شناسایی و مورد هدف قرار گیرند، کشور مورد تهاجم در اولین روزهای جنگ طعم شکست نظامی را چشیده و در کوتاهترین مدت به خواسته‌های کشور مهاجم (آمریکا) تن در داده و تسلیم خواهد شد.
تئوری یا مدار 5 حلقه واردن دقیقا مورد استفاده فرماندهان عملیاتی آمریکا و متحدین در جنگ 43 روزه 1991 (جنگ اول خلیج فارس)، مناقشه کوزوو (جنگ 11 هفته‌ای سال 1999 ناتو علیه یوگسلاوی) و جنگ اخیر آمریکا و انگلیس علیه عراق (2003) قرار گرفته است.
در تئوری مذکور، مراکز ثقل یک کشور، به صورت سیستمی همانند اعضا یک بدن قلمداد گردیده و در صورت انهدام هر یک از مراکز ثقل، سیستم، پیکره و کالبد کشور مورد تهاجم فلج گردیده و قادر به ادامه فعالیت و حیات نخواهد بود.
مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی کشور، می‌بایست با برنامه ریزی‌های جامع، مستمر و اقدامات اجرائی پدافند غیرعامل ضمن سلب ابتکار و آزادی عمل از دشمن و تحمیل شرایط سخت و دشوار، اقدامات تهاجمی وی را خنثی نموده و آستانه مقاومت نیروهای خودی را ارتقا دهند.
..............................................................................................

منبع:نشریه پدافند غیرعامل، شماره یک

خورشید امروز نقاب سیاه بر چهره کشید

خورشید امروز نقاب سیاه بر چهره کشیده و آسمان ماتم گرفته است، امروز دریچه‌ای نورانی از آسمان به سوی زمین گشوده شد تا بزرگ مردی را با خود به نزد معبود ببرد و جهانی را در ماتمش عزادار کند.

کوفه آبستن حوادث است، اما او مصمم بود و رفت تا در عشق‌بازی با معبود به دیار او سفر کند.

ماه است که می‌درخشد و ستارگانند که فروزانند، رعد وبرق به غرش درآمد و ناگاه بانگ رستگاری به گوش رسید " به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم".

ماه به‌سیاهی می‌گراید وستارگان انگار از جای خود کنده می‌شوند، ستون‌ها به‌لرزه درآمدند و علی (ع) در محراب عشق به‌دست ملعون‌ترین آدم به‌خون غلتید.

باز هم هوس فاجعه آفرید، چشم سیاه و روی‌سفید که روح شیطان در آن دمیده بود "ابن مجلم" را اسیر خود کرد و او را با خود به سوی آتش برد.

سکوت حاکم بر کوفه کشنده است ، پس چرا کوه‌ها متلاشی نمی‌شوند و آسمان به زمین نمی‌ریزد؟! چرا آتش نمی‌بارد؟!
امشب شب شادی شیطان و اندوه خوبان است، تیغ کین فرق مهر را شکافت.

باز هم دستی کینه توز بالا رفت و بر فرق آفتاب فرود آمد دستی که هنگام بلندکردن شمشیر هم بی‌شک یا علی (ع) گفت.

می‌روم تا از خویشتن بیرون شوم ...

سه روز ازشکافتن فرق مولا با شمشیر کین می‌گذرد،امروز ‪ ۲۱‬ماه رمضان است، امروز خورشید طلوع نکرد، جهان تا هفت آسمان عزادار مولایش است، عزادار کسی که دنیا را سه طلاقه کرده بود.

بپوش‌ای آسمان برتن خودجامعه ماتم که‌بزرگ مرد تاریخ به‌زخم زهر نامردان در بستر آرمیده و شفائی برایش نیست.

کودکان با دستانی لرزان که ظرف‌های شیر را نگه داشته‌اند اشک می‌ریزند و سر به سوی آسمان بلند می‌کنند، ناگاه انتظار به سر می‌رسد...

این صدای شیون و ضجه است که از خانه علی (ع) بر می‌خیزد ، علی رفت علی رفت ، پدر یتیمان رفت ...

پرده‌ها کنار رفت و معلوم شد این علی (ع) بود که‌یار و دلسوز نیازمندان و یتیمان بود ، رفت تا همه احساس یتیمی کنند.

علی (ع) رفت تا این جمله بعد از قرن‌ها در ذهن‌ها ملکه شود که "علی(ع) کشته عدلش است ".

هشت جریان فکری فعال کشور

اشاره: متن زیر مشروح سخنان سید عباس صالحی، مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه پگاه حوزه، در نشست سیزدهم جنبش عدالتخواه است. وی در این سخنرانی جریانات فکری فرهنگی فعال در کشور را به هشت جریان تقسیم نموده و به بیان ویژگیهای هر کدام از آنها و نیز معرفی طیفهای مختلف موجود در هر جریان پرداخته است. 
جریان فکری فعال کشور

1. جریان تجدد و ترقی : این جریان سابقه 150 ساله در کشور دارد و بر 2 گزاره معرفتی- بنیادین استوار است: الف. جریان تاریخ بشر، یک جریان رو به پیشرفت و تکامل است و گام به جلو نهاده است (بشر در تاریخ زمان) ب. در زمان ما، تمدن غربی نماد عالی ترقی بشری است.این جریان در خود دارای لایه های عمیقی است.

از پیشگامان آن به میرزا ملکم خان و همچنین از طیف های افراطی می توان به سید حسن تقی زاده و فتحعلی آخوند زاده اشاره کرد. کسانی همچون تقی زاده گفته اند برای پیشرفت و ترقی باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شد. از معتدلان این جریان می توان طالبوف و ملکم خان را نام برد که معتقد بودند که مفهوم پیشرفت را باید تنزل داد و زبان و آداب و رسوم را از آن بری دانست. این جریان تصور ساده ای از تجدد و ترقی داشتند و فکر می کردند همانطورکه می توان یک شبه تلگراف را وارد کرد، یک شبه هم تجدد وارد می شود. در کل، این جریان طرفداران قابل توجهی در گذشته و حال دارد و اکنون به وضوح آن را در رسانه های غربی فارسی زبان می توان یافت.

2. جریان تجدد گرای دینی: این جریان تلاش می کند دین را با علم مدرن و عقل مدرن همخوان و همگرا و سازگار نشان دهد. در واقع بعضی از طرفداران این جریان، عقل و علم مدرن را اصل گرفته و مقوله دین را با سنجیدن و هم خوانی با آن بر می تابد و غیر آن را باز پس می زند یا کم ارزش می شمرد (مدرن سازی دین) . مهندس بازرگان، دکتر علی شریعتی و دکتر عبد الکریم سروش را می توان جزء این دسته نام برد که در افکار هر یک، افت و خیز هایی وجود دارد. بازرگان با تفسیر علم گرایانه از دین، در صدد ارائه فهم عقل پذیر دین است. دکتر شریعتی در صدد نزدیک کردن مفاهیم دینی با مفاهیم علوم انسانی است. افراد این جریان دارای مشترکات و افتراقاتی هستند که مشترکات آنها عبارتند از:

1) آنها دین را با فهم انسان مدرن عرضه کردند. قرائتی از دین ارائه کردند که با عقل مدرن نزدیک شود. به عنوان مثال مرحوم بازرگان با تفسیر علم گرایانه از دین، توحید را بیان میکند. حتی احکام طهارت را نیز با همین دیدگاه در کتاب "مطهرات در اسلام" مورد بحث قرار میدهد.

2) در فهم سنتی از دین، تردید آفرینی می کنند و در جاهایی آن را کم ارزش و کم اعتبار می شمارند.

3) به تبع گزاره دوم، حاملان اندیشه سنتی دینی را مورد خطابهای خود قرار می دهند و گاهی آنها را تخطئه می کنند که روحانیت بالاترین مصداق آن است.

4) از منظر آنها، دانشهای دینی مثل علم کلام، اصول و فقه و فلسفه نیز مورد سوال واقع می شود. اما اختلافات این جریان که بسیار هم زیاد است، اینگونه است :

1) رویکرد بازرگان علمی- تجربی است ولی دکتر سروش اصلا تطبیق دین با علوم جدید را قبول ندارد و می گوید این نسبت غلط است و معتقدست این کار به دین کمکی نمی کند.

2) رویکرد ایدئولوژیک یا غیر ایدئولوژیک داشتن به دین. دکتر شریعتی تلاش زیادی می کند که دین را در قالب یک مکتب منسجم و نظام پیوسته و مترابط ارائه دهد و می گوید اگر اسلام در فرهنگ بیاید، انحطاط پیدا می کند. اما اگر خود را در قالب ایدئولوژی بیابد، قوی تر است. سروش این رویکرد شریعتی را قبول ندارد. وی می گوید: ایدئولوژیک کردن دین، مخرب است. باید دین را در مفردات معنا کرد. منازعاتی که عموما در جامعه شکل می گیرد از قبیل اینکه دین مبدأ خشونت است یا خشن جلوه دادن دین از این نگاه ناشی می شود.

3) نوع نگاه به غرب؛ شریعتی منتقد جدی غرب است و در این رابطه سخنرانی های بسیاری دارد (البته علت عقیده او فعلا مورد بحث نیست که آن نیز به نوبه خود، جای بحث دیگری دارد. به هر حال شریعتی کودتای آمریکا را از نزدیک دیده، حضورش در فرانسه نیز همزمان با انقلاب الجزایر بوده و به آن جزیان متصل شده، و فضای آن روز غرب هم قطعا موثر بوده است). سروش و بازرگان با ضد غربی بودن مخالفند. بازرگان ضعیف تر، اما سروش علنی تر غرب را می ستاید.

4) عدالت؛ عدالت گرایی از کلید واژه های مهم صحبت های شریعتی است. او به شدت عدالتخواه است و شاید اولین دغدغه هایش در این حوزه است. این عامل را در کتاب «ابوذر سوسیالیست خداپرست» که که در نوزده سالگی ترجمه کرده و اخیرا تحت عنوان ابوذر منتشر شده است، می توان به صورت جدی یافت. او در آن زمان کلمه سوسیالیست و شخص ابوذر را با این نگاه معرفی میکند. در آثار و اندیشه های بازرگان و سروش، این عامل کم رنگ و کم جلوه است. بازرگان بیش از عدالت به آزادی پرداخته.

5) دموکراسی؛ شریعتی دموکراسی را مدل مطلوب حکومت نمیداند و از منتقدان جدی دموکراسی غربی است. اما سروش و بازرگان شیفته دموکراسی(به مفهوم غربی آن) هستند و آن را مطلوب میدانند.

6) روشنفکری؛ بازرگان و سروش گرچه خود را از روشنفکری عام جدا میدانند اما به انتقاد صریح و گسترده از آن نیز نمیپردازند و می خواهند خود را در آن واژه را معنا کنند و به تجلیل از برخی از روشنفکران می پردازند که شریعتی سخت منتقد آنهاست. علاوه بر این، مفهوم غربی روشنفکری یکی از مفاهیم به شدت مذمت شده در نزد شریعتی است و آن را غیرمتعهد و غیر مردمگرا دانسته و بر روشنفکری مسئول و متعهد تأکید می کند و فقط آن را اصیل می داند.

7) فلسفه؛ شریعتی منتقد فلسفه اسلامی است و سروش در ابتدا نه، اما به تدریج منتقد آن می شود. سروش در ابتدا و تا سال 68 شیفته فلسفه اسلامی به ویژه صدرایی است اما کم کم از منتقدان این فلسفه می شود و آن را ناکارآمد می داند.

8) عرفان؛ شریعتی و سروش به آن تمایل دارند اما نزد بازرگان دو مورد اخیر جایی ندارد. به ویژه به دلیل نگاه علم گرایانه و خشک ریاضی که نسبت به مسائل دارد.


فضای دهه 50 کشورمان به شدت متأثر از دکتر شریعتی بود و در واقع دکتر، سهم بسزایی در بازسازی دین نزد مردم دارد که به یک جهت، آنها را به سمت انقلاب سوق می دهد. واژه هایی که دکتر ابداع کرد و خیلی هایش بازسازیهایی از سنت بود، به فهم مشترک جامعه ما تبدیل شد. علاوه بر این، تنازعاتی که بین روحانیت و شریعتی انجام می پذیرد در این برهه صورت می گیرد. در این بین عده ای از جمله طرفداران سروش، به دنبال استفاده از این ذخیره و پتانسیل تاریخی هستند و به خصوص با طرح دوباره مجادلات شریعتی با روحانیت، قصد احیای این منازعه تاریخی را دارند.

3. جریان مذهب سازی و فرقه سازی : فارغ از ارزش گذاری، یکی از کارکردهای صفویه، ایجاد یک اجماع نسبی و فهم تقریبا همگرا از دین در ایران بود. اما جریان دیگری که در 150 سال گذشته در ایران شکل گرفته و قالبهای مختلفی پیدا کرده، جریان مذهب سازیها، فرقه سازیها یا ترویج مذهبهای عام دیگر در ایران است.( این جریان وابسته تلاش می کند که فهم دیگری از دین ارائه شود که گاهی حتی متناقض با آموزه های دین است مانند بهائیت و بابیت.) یکی از مصداقهای بارز آن بهاییت است که زمانی شتاب بیشتری داشت ولی اکنون این شتاب دیده نمیشود، ولیکن فعالیتهای زیرزمینی آن همچنان ادامه دارد. مسیر شکل گیری بهاییت نشان میدهد که چگونه از انحرافات خفیف، جریانهای انحرافی سنگین ایجاد میشود.

جریان بائیت انشعابی از جریان شیخیه بود با رهبری شیخ احمد احصایی. فهم علما و متدینین امامیه و شیعه از دوران غیبت این بود که در این دوران، مجتهدین واسطه در معرفت احکامند. او میگفت در عصر غیبت مثلث خدا، پیامبر و امام احتیاج به رکن رابعی دارد که واسطه ارتباط مردم است با امام عصر و در هر زمانی این واسطه یا باب وجود دارد. این زاویه عقیدتی منجر به ادعای بابیت توسط سید علی محمد باب شد. موج اجتماعی این قضیه چند دهه ادامه پیدا میکند. جریانی که شهرهایی را اشغال کرد و شورشهایی را موجب شد. که این جریان خود به دو شاخه ازلیه و بهاییه تقسیم شد. که جریان بهاییه تبدیل به یک جریان جهانی شد و هنوز در ایران هم فعالیتهای زیرزمینی دارد.

جریانهای عرفانی نیز ذیل دسته سوم قرار میگیرد که شامل عرفان سنتی و عرفان جدید می شود. عرفانهای سنتی مانند تصوف که در اسلام سابقه گسترده ای داشته و هنوز هم طرفداران خود را دارد. جریان تصوف سنتی هم شکلهای معتدل و هم افراطی دارد. قدر اشتراک آنها تاکید بر بعد باطنی و معنوی دین و کم بها دادن و تحقیر احکام ظاهری و شریعت است. البته این کم بها دادن به احکام شریعت، بین حلقه های مختلف متصوفه بسیار متفاوت است. برخی با فراز و نشیبهایی احکام دینی را انجام میدهند و برخی به کلی آن را کنار میگذارند.

فرقه های عرفانی جدید هم در این دو سه دهه اخیر شکل گرفته اند و در ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده اند. از جمله آنها عرفان سرخپوستی است. از قدر مشترکات ادیان سرخپوستی توجه به کهانت و سحر و جادو است. کتابهای کوئیلو به دنبال ترویج این تفکرات است. موج دیگر نیز عرفان های شرقی است به ویژه عرفانهای هندویی و بودایی که عموما بر نوعی مراقبه و تمرکز و مباحثی از این قبیل تأکید میکنند نظیر آثار کریشنامورتی. این جریانات در حوزه فیلم نیز مصادیق زیادی دارد.

نوع سوم فرقه سازیها بر پایه تمرکز بر برخی عقائد خاص دینی شکل میگیرد. گویا همه اسلام فقط همان نقطه است. از جمله آنها نحله های مذهبی است که به مسأله مهدویت و به امام زمان(ع) توجه ویژه دارند.

4. جریان ملی گرایی : که هر دو نوع افراطی و اعتدالی ملی گرایی را شاهد هستیم. مشترکات این جریانها، تمجید و تقدیر از ایران قبل از اسلام و ارائه تصویری از آن به عنوان مدینه فاضله است. عرب ستیزی و یا حداقل تحقیر اعراب از دیگر مشخصات آنهاست چرا که سنگینی وزن تاریخ ایران را به قبل از اسلام میبرد و اعراب را بانی این تغییر تاریخی میداند. و نوع افراطی آن اسلام ستیز و انکار اسلام هستند. از آثار آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی گرفته تا برخی شبکه های ماهواره ای امروز را میتوان در این جریان دید.

5. جریان مارکسیسم ایرانی : مارکسیسم در ایران بویژه از جنگ جهانی اول تا فروپاشی شوروی در تاریخ ایران یک جریان بسیار فعال و تاثیر گذار بود. از این دوره تاریخی نباید گذشت که چطور یک مکتب وارداتی بخش قابل توجهی از انرژی اجتماعی ایران را به خود معطوف کرد. بعد از شهریور 20 که موج اول شیوع مارکسیست در ایران بود و شورویها در جنگ جهانی دوم هیتلر را زمینگیر و پیروز شده بودند، مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی عدالتگرای خلقگرای پیروز که ارتش سرخش داخل ایران بود، بخش وسیعی از جوانان را به خود جذب کرد. عده زیادی سابقه حضور در حزب توده را داشتند. از جمله مرحوم آل‌احمد، پسران مرحوم شفابزرگ تهرانی که از خاندانهای مهم روحانیت و مرجعیت بود، و مرحوم احمد آرام مدت کوتاهی عضو حزب توده بودند. رقم قابل توجهی از دانشجویان دانشگاه تهران و حتی صدها افسر ارتش پهلوی در آن سالها به عضویت توده درآمدند. موج دوم مارکسیسم در ایران در دهه پنجاه اتفاق افتاد که در آن انقلابهای مارکسیستی یکی پس از دیگری رخ میداد و فضای داخلی ایران را نیز بشدت تحت تاثیر قرار میداد. کوبا، ویتنام، کامبوج، لائوس، شیلی و... در این فضا جریانات اجتماعی داخل ایران گروه گروه جذب و یا مرعوب مارکسیسم میشدند. تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین در این فضا اتفاق افتاد.

گرچه مارکسیسم سیاسی افول کرده است اما فعالان این جریان پس از فروپاشی شوروی عمدتا از رویکرد سیاسی مارکسیسم، به مارکسیسم فرهنگی تغییر جبهه دادند. جریانهایی مثل حلقه فرانکفورت، حلقه وین، و افرادی مانند هابرماس متعلق به جبهه فرهنگی مارکسیسم یا نئومارکسیسم اند. بنابراین گرچه تا دهه شصت یک جریان متنفذ قوی محسوب میشد اما جریان مارکسیسم فرهنگی ظهور و بروز خود را در عرصه مطبوعات کتاب ادبیات و ... دارد و نسلی از ادبیات مارکسیستی شکل گرفت. امثال احمد محمود، صمد بهرنگی، علی اشرف درویشیان، و در دوره خاصی جلال و شاخه‌ای قوی از اعضای کانون نویسندگان ایران و از میان شعرا افرادی چون سیاوش کسرایی، احمد شاملو و... و همچنین نحله های فیلم سازی که امروز هم فعالند و ...

6. جریان ضد تجدد: همانطور که در صد سال گذشته جریان تجدد جریان مقتدر و فعالی بوده، به مرور و در دهه‌های اخیر شاهد یک جریان ضد تجدد هستیم. مشترکات این جریان عبارتند از: تمدن غربی را نامطلوب میدانند. قائل بودن به اخلاق و معرفت دینی، خرد گریزی و نقد عقلانیت.

اما این جریان در درون خود نحله‌های مختلفی دارد. گروه اول هستند که یک جریان فکری فرهنگی است و پس از جنگ جهانی دووم شکل گرفت و به مرور یک نحله فلسفی و فراتر از آن در حوزه های علوم انسانی و هنر و معماری و ادبیات درآمدند. اختلافات پست مدرنها زیاد است اما اشتراکاتشان عبارتست از نفی تئوری تکامل تاریخی، نقد روایت خطی از تاریخ، نقد توسعه و تکنولوژی، و نقد قدرت سیاسی. در کنار اینها نظرات دیگری هم دارند مثل نسبیت معرفتی(حقیقت نسبی است و قابل دسترسی نیست)، نسبیت اخلاقی(نمیتوان از احکام ثابت اخلاقی سخن گفت)، خرد گریزی و نفی عقلانیت و... مسائل دیگری ککه جزء اصول فکری آنها بشمار میرود.

گروه دوم ضد تجدد، سنت گرایان یا جریان حکمت خالده است که ظهور جهانی داشته و در کشور ما در یکی دو دهه اخیر ظهور و بروز قابل توجهی داشته. شوان، رنه گنون، مارتین لینگ، کومارا توامی از شخصیتهای جهانی این نحله اند که البته اکثر اینها مسلمان شده‌اند. در ایران دکتر سید حسین نصر نماینده شاخص این تفکر است. و نیز بخشی از افرادی که در انجمن حکمت و فلسفه ایران هستند مثل دکتر اعوانی و شهرام پازوکی. در دو گزاره میتوان دیدگاه واقعی این نحله را بیان کرد:

1) روح ادیان واقعی (مثل ادیان ابراهیمی و ادیان شرقی همچون هندویی و بودایی)، یکی است و در آن اختلاف نیست. بهمین دلیل است که از این جریان به وحدت متعالی ادیان هم یاد میشود.
2) روح دین همان بخش معنویت و قدسیت است.

این نحله با این دو اصل و از همین زاویه، به نقد مدرنیته می پردازند و بر این گزاره تأکید می کنند که تجدد باعث شده انسان از روح دین یعنی قدسیت فاصله گرفته است. معتقدند علم جدید و تکنولوژی جدید و توسعه جدید از قدسیت فاصله یافته.

نحله دیگر این جریان، هایدگریهای ایران یا فردیدیها هستند. سید احمد فردید بنیانگذار و مروج اصلی این نحله در ایران است. اینها ترکیبی از آرای هایدگر آلمانی (که فیلسوفی اگزیستانسیالست بوده و برخلاف اگزیستانسیالستهایی مثل آلبرکامو و سارتر خداباور است. اگزیستانسیالسم یک جریان قابل توجه فلسفی و فرهنگی و اجتماعی در قرن بیستم بود. شریعتی هم به مقدار زیادی متاثر از این اندیشه است). کسانی چون داریوش شایگان و داریوش آشوری (که بعدها به فردید وفادار نماندند) جلال آل احمد (که در ابتدای غربزدگی مطرح میکند که این تعبیر را از فردید وام گرفته‌ام)، دکتر داوری اردکانی، دکتر مددپور، سید عباس معارف، یوسفعلی میرشکاک، جوزی و شهریار زرشناس از شاگردان فردید و متاثر از این موج هستند.

7. جریانهای ضد تبعیض: ضد تبعیضهای قومی نژادی ها که با توجه به تنوع قومیتها در ایران احساس میکنند حقوقشان رعایت نمیشود. ضد تبعیضهای جنسیتی که معمولا به صورت گروههای فمینیستی خود را نشان میدهد. فمینیسم در ایران نیز طیفهای متنوعی دارد. و جریانهای ضد تبعیض در حوزه اقتصادی که به توزیع ثروت توجه میکنند.

8. جریان روحانیت و مرجعیت: امتیاز این جریان نسبت به موارد دیگر، اتصال تاریخی چهارده قرنه است. همچنین با توجه به دینی بودن مردم، روحانیت این امتیاز را دارد که در فرصتهای کوتاه هم امکان تاثیرگذاری بر مردم را دارد. اثرگذاری جریانهای دیگر معمولا کند و زمانبر است. به این اعتبار، تجربه تاریخی ثابت کرده چنانچه فاصله هایی بین جریانهای اجتماعی با روحانیت و مرجعیت ایجاد شود، هم زاویه تفکرات به مرور افزایش پیدا خواهد کرد، و هم در صحنه عمل منتهی به عقیم شدن اجتماعی خواهد شد. البته این جریان هم در درون خود دارای طیفهای زیادی است. در مباحثی چون نقش زن در اجتماع، رفتار سیاسی، معرفت و دانش جدید و... شاهد اختلافات زیادی هستیم. با این وجود تاریخ صد و پنجاه سال گذشته ایران نشان داده فاصله با روحانیت هم منجر به نوعی انزوای اجتماعی میشود و هم انحرافات فکری را بدنبال خواهد داشت. سازمان مجاهدین نمونه‌ای از این دست است. اگرچه انتقادات جدی به این جریان وارد است، اما منتقد بودن با فاصله گرفتن از جریان عام روحانیت متفاوت است.
.........................................................................................
منبع:سایت الف

جشن عاطفه‌ها، جشن گشاده دستان بی‌ریا

بسان درختان سبز و با شکوه بهاری سایه‌هایشان را بی‌منت برسر نیازمندان می‌افکنند،بی‌آنکه کسی آنهارابشناسد و یا اینکه قصد ظاهرنمایی داشته باشند.

از جنس بارانند که نعمت بارش خود رایکسان تقسیم می‌کنند، آن‌ها تشنه محبت کردن هستند و هرگز از ریزش باران محبت سیراب نمی‌شوند.

آری آن‌ها از جنس بارانند و دستان سخاوتمندشان، به سخاوتمندی درختان پر از میوه است.

آن‌ها دل‌هایی بزرگ، اما کوچک به کوچکی دل پرستوی اسیرشده در قفس دارند، دل‌های بزرگ اما کوچکشان توان دیدن دستان کوچک و ترک خورده کودکان را ندارد.

آن‌ها توان دیدن بی‌سرپناهی کودکان برای تحصیل در زمستان و یا تابستان که زیر باران و یا در گرمای هلاک‌کننده تابستان، کتاب فارسی را بدست گرفته و زیر لب کلمات را زمزمه می‌کنند، ندارند، آنها تحمل بی‌مهری و بی‌محبتی و هزاران درد کوچک دیگر را ندارند.

آن‌ها خود را مسوول می‌دانند و به حکم انسان بودن وظیفه خود می‌دانند که دست ناتوان را در حد توان خود هر چند کوچک گرفته و از سقوط به پرتگاه‌های هولناک نجات دهند.

نام آن‌ها را چه باید گذاشت، همین بس که سخاوتمندند، سخاوتمندانی بزرگ و الهی.

آری آن‌ها ایرانی‌اند، ایرانیانی که از پدران و مادرانشان بخشش، دوست داشتن و محبت ورزیدن را آموخته‌اند.

ایرانیانی که دست‌های پر مهرشان را نثار کودکان یتیمی می‌کنند که کلمه پدر برایشان غریبه و نامانوس است.

 جشن عاطفه‌ها است جشن بزرگ تقسیم محبت ها، جشن دانش آموزانی که چشم امیدشان به دستان پرمهر مردان و زنانی است که بخشش و بخشیدن جزو صفات الهی آن‌ها است.

یک بستر و " یک " رویا

نشست " گروه پنج بعلاوه یک " درحالی روز جمعه تصمیم گرفت هیچ تحریم، مجازات و تهدیدی علیه ایران تصویب نکند و موفقیتی را برای دیپلماسی هسته‌ای ایران رقم بزند که دولت ایالات متحده آمریکا تمام توان خود را از دیپلماسی تا رسانه، بسیج و فضای داخلی و بین‌المللی را آماده کرده بود تا قطعنامه سوم را برای تحریمهای شدیدتر ایران و زمینه گامهای شوم بعدی، به تصویب برساند اما ناکام ماند.

نتیجه نشست روز جمعه وزیران امورخارجه گروه موسوم به "پنج بعلاوه یک" (وزیران امورخارجه پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت و آلمان ) و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نیویورک، یکبار دیگر نشان از پیروزی عقل و تدبیر و صلح طلبی و شکست جنگ‌افروزان و خشونت‌آفرینان عرصه بین‌المللی داشت.

این نشست بر سر موضوع پرونده هسته‌ای ایران با صدور بیانیه‌ای در این مورد، تصمیم گرفت هیچ تهدید یا محدودیتی را علیه ایران به تصویب نرساند و فرصت آشتی جویانه‌ای فراهم سازد.

این درست نقطه مقابل رویکرد واشنگتن به موضوع فعالیت هسته‌ای ایران است که از آغاز بر طبل جنگ و خشونت و تهدید کوبیده است.

واشنگتن بخصوص رییس جنگجوی دیپلماسی آن، کاندولیزا رایس در دو هفته اخیر تلاشهای فشرده و گسترده‌ای را بکار بست تا از یک سو، اعضای گروه پنج بعلاوه یک را به اتخاذ تصمیم شدیدتر و تایید تحریمهای بیشتر، ترغیب کند و از سوی دیگر به عنوان زمینه‌ساز آن، موج سهمگین رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی بخصوص همزمان با سفر ریاست جمهوری اسلامی، به راه انداخت.

ناظران جهانی رسانه‌ای این تصمیم گروه پنج بعلاوه یک را شکست آمریکا و فرانسه به عنوان کشورهای تندرو علیه ایران در این گروه می‌دانند به طوری که رویترز در گزارشی پس از این نشست، از نتیجه این اجلاس به عنوان شکست و بدبیاری آمریکا و فرانسه یاد کرد که در جست و جوی اعمال هرچه سریعتر فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران بودند.

این نشست را همچنین می‌توان توفیق و پیروزیی برای ایران دانست به گونه‌ای که یک کارشناس در گفت وگوی جمعه شب با بخش فارسی بی‌بی‌سی، اوضاع را به نفع ایران و موفقیت کشورمان خواند.

بنابراین اگر گفته شود توافق چندی پیش ایران و آژانس (البرادعی) که با مخالفتهای شدید سردمداران کاخ سفید روبرو شده بود، خود را به گروه پنج بعلاوه یک و شورای امنیت تحمیل کرد، به بیراهه نرفته‌ایم.

تصمیم معقول و آشتی جویانه پنج بعلاوه یک، ادامه منطقی، همکاری ایران با آژانس و توافق اخیر میان این دو است.

پس می‌توان گفت اینک گفتمان آژانس ( که برخاسته از دور جدید همراهی و همکاری ایران است )، بر موضوع هسته‌ای ایران حاکم شده است بخصوص آنکه یکی از محورهای اصلی تصمیم روز جمعه پنج بعلاوه یک، رجوع به گزارش آتی البرادعی است. و اگر گفته شود با نشست دیروز پنج بعلاوه یک، موضوع فعالیت هسته‌ای ایران، در مسیر آژانس قرار گرفته است، بی‌ربط نگفته‌ایم.

و در چنین فضایی است که آمریکا در "بستر" جلسه گروه پنج بعلاوه یک، "رویا"ی تحریم دیگری را علیه ایران آرزو و جستجو می‌کرد که محقق نشد.

به مناسبت روز جهانی آتش نشانی / آتش نشانان ، فرشتگان نجات

حضورشان در پهنای حوادث ، آرام جان و روح کسانی است که چشم امیدشان به دستان یاریگری است،دلاور مردانی که خطر می‌کنند و از خطر نمی‌هراسند، گمنام حوادث و رسولان نجات هستند.

گمنامان حوادث ترسی از حادثه ندارند،آن‌ها مقابله‌کنندگان حوادث‌اند که به حادثه می‌خندند و خنده نجات بخش خود را بی‌ریا نثار حادثه‌دیدگان می‌کنند.

در تلاطم امواج خروشان چون قایقی نجات‌بخش و در کویر سوزان چون سایبانی مهربان هستند.جان خود را به‌خطر می‌اندازند تاجان دیگری بخشند،درحوادث حضور می‌یابند تا با حضورشان محبت و سلامت را به مصیبت‌زدگان هدیه کنند.

از اشک شوق مادری که فرزندش جان سالم از آتش‌سوزی هولناکی به درآورده شاد می‌شوند و همپای اشک پدری که فرزندش را در اتفاقی ناگوار از دست داده است اشک می‌ریزیند.

آری آن‌ها آتش‌نشانند ، فرشتگان نجاتی که می‌خواهند در کوتاه‌ترین زمان ممکن اثری زیبا ازخود برجای بگذارند.

هفتم مهرماه به‌نام ناجیانی نامگذاری شده‌است که شاید درطول روزها و سال‌ها کمتر ازآن‌ها یاد شود درحالی که حادثه در هر ثانیه‌ای درکمین نشسته است.

وجود مراکز و ایستگاه‌های آتش‌نشانی و خدمات ایمنی در جوار زندگی مردم به ویژه درشهرهای بزرگ مزایایی فراوانی دارد و این‌امر برکسی پوشیده نیست.

بروز حوادث و پیش آمدهای ناگوار اگر چه در برخی موارد قابل پیشگیری است اما گاه شاهد اتفاقاتی در اطراف خود هستیم که اگر نیروهای مجرب و تجهیزات پیشرفته نباشد فایق آمدن بر آنها مشکل و تا حدی محال به نظر می‌رسد.

آتش‌سوزی‌ها یکی از رایج‌ترین حوادثی است که با حضور به‌موقع آتش نشانان فداکار قابل کنترل بوده و سطح خسارت‌های جانی و مالی کاهش را می‌یابد.

ویژه دفاع مقدس / داغ دل مادران شهدای گمنام

قرآن را در دست گرفت، بوسید، اشک در چشمانش حلقه زد، بغضش را قورت داد، قرآن را بر روی سینی گذاشت و کاسه‌ای آب که چند سکه به عنوان صدقه و چند گلبرگ گل سرخ در آن بود ، در کنارش گذاشت.

تنها پسرش را در آغوش کشید ، چقدر رعنا شده و خوش برو رو ، چشمها و پیشانی‌اش را بوسید و با هر جان کندنی بود از پسرش دل کند و او را دست خدا سپرد.

در دلش به خود نهیب زد ، زن الگوی تو فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س) است مگر اصغر تو از حسین زهرا(س) عزیزتر است، کمی آرام گرفت اما باز هم دل نگران میوه تن و پاره جگرش بود.

خدایا حفظش کن ، از خطرات از شر دشمن ، خدایا خودت نگهدارش باش اینها ورد زبانش شده بود سر سجاده نماز ، باز دانه‌های تسبیح را با ذکر صلواتی که بر زبان داشت یکی یکی در دست می‌غلتاند، آخر برای سلامتی پسرش روزی هزار صلوات نذر کرده بود.

با صدای هر زنگی به تکاپو می‌افتاد و با وجود اینکه پا درد شدیدی داشت دوان دوان خود را به دم در یا پای تلفن می‌رساند تا از دردانه‌اش خبر سلامتی بشنود.

روزها و روزها سپری می‌شد، از شوق شنیدن صدای پسرش قند در دلش آب می‌شد و گل به گونه‌اش می‌نشست و با دیدن هر نامه پسرش سوی چشمانش بیشتر و بیشتر می‌شد.

روزها و ماهها سپری شد، بالاخره روزی رسید که نه نامه‌ای از راه دور می‌آمد و نه صدای پسرش را پشت تلفن می‌توانست بشنود، یکی می‌گفت شهید شده، دیگری می‌گفت زخمی شده، یکی گفت اسیر شده و هر کسی به گونه‌ای برای تسکین دل ناآرام و چشمان بی‌فروغش حرفی می‌زد.

دلش پر بود از غصه، از حرفهای ناگفته، چندین و چند سال از جنگ گذشته بود، اسرا به خانه‌آمده بودند، اجساد بسیاری از شهدا پیدا شده بود و از پسر او هنوز هیچ خبری نبود.

با صدای هر بار زنگ باز جان می‌گرفت و خود را به در یا پای تلفن می‌رساند اما هر بار ناامیدتر از بار دیگر با چشمانی گریان باز می‌گشت.

با وجود آن همه سال باز از ذکر صلواتش غافل نبود و همچنان برای سلامتی پسرش دعا می‌کرد.

هر بار که گروه تفحص از طریق تلویزیون اعلام می‌کرد که امروز کاروان پرستوهای خونین بال شهدا در مناطق جنگی به شهر می‌آیند، خود را به محل می‌رساند تا شاید از گمشده خویش نشانی یابد.

دست بر تابوتهای خالی از اجساد می‌کشید ، به خوبی می‌دانست اینها هم مادری دارند و چشم انتظاری که لحظه لحظه بیقرار شنیدن خبری از آنها بوده‌اند.

هر بار که به محل نگهداری کاروان پرستوهای خونین می‌رفت چند بسته نقل و شیرینی می‌گرفت و با فرستادن صلوات آنها را روی تابوتها پخش می‌کرد، برای خوش آمد گویی به پسران دیگر ایران زمین، صدای صلوات و خوش آمدی عزیزم‌اش دل هر شنونده‌ای را آب می‌کرد.

روزی پای یکی از تابوتها که روی آن نوشته شده بود " شهید گمنام " دست کشید، اشک درچشمانش حلقه بست آخر پس از این همه سال هنوز خبری از پسرش، تنها مرد جنگی و دلاور خانه‌اش نشده بود.

به اصرار خواست داخل تابوت را ببیند، گویا در دلش مژده‌ای از وصال و بارقه‌ای از امید جرقه زده بود، یکی از برادران انتظامات پس از جلب موافقت فرمانده به درخواست مادر عزیز از دست داده عمل کرد.

تابوت را باز کردند، چشمش به جسد افتاد، بی‌اختیار فریاد زد "آیا تو همان پسر رشید من نیستی، همانی که قدت از قد من بلندتر بود و سر خم می‌کردی تا پیشانیت را ببوسم، آیا تو همان عزیر گمشده من نیستی که بارها و بارها برای سلامتی‌ات صلوات فرستاده‌ام، چرا اینگونه با این جسد، تکه تکه شده و استخوانهای درهم ، صدای ناله و فغان تمام محوطه را پر کرده بود، باز فریاد زد، پسرم داغ دوریت مرا پیر کرده،..."
نمی‌دانم، از میان این همه شهیدی که در هشت سال دفاع مقدس تقدیم انقلاب و اسلام شد و هر کدام با یقین و از روی عشق و علاقه به امام و وطن خویش راهی جبهه شدند، چند نفر از آنان گمنام و مفقودالاثر شده‌اند.

نمی‌دانم، هنوز چند مادر چشم به در دوخته‌اند تا روزی از یوسف گمشده‌شان خبری آید و چشمانشان به جمال رعنای آنان روشن شود.

نمی‌دانم، هنوز چه تعداد از دختران این سرزمین در انتظار بازگشت برادر یا پدر خویشند تا راز چندین و چند ساله نگفته خود را برای آنان بازگو کنند.

نمی‌دانم در چند منطقه کشور همچون محل شهدای گمنام بهشت رضای شهر ایلام مقبره شهدای گمنام دیده می‌شود و شهدایی بزرگ که هنوز مادر و خانواده آنان چشم انتظار است، آرام در خاک آرمیده‌اند.

اما این را به خوبی می‌دانم هر روز که کسی به هر دلیل گذرش به بهشت رضا مزار شهدای گمنام در شهر ایلام می‌افتد به یاد خانواده همه شهدای گمنام به این محل می‌آید بر این شهدا فاتحه می‌خواند و از آنان شفاعت می‌خواهد.

به خوبی می‌دانم که همه ملت ایران دیروز، امروز و فردا با تمام وجود شهدا و خانواده‌هایشان را دوست دارند و به پاس این همه فداکاری، ایثار و گذشت که آنان روزی از میهن و خاک و ایمان ملت داشتند، آنان را می‌ستایند.

به خوبی این را می‌توانم بفهمم، هر بار که کاروان پرستوهای خونین بال به شهر می‌آید همه از پیر و جوان، زن و مرد با چشمانی اشک آلود به استقبال این کاروان می‌روند تا به آنان خوش‌آمد، بگویند.

شهیدان زنده تاریخند، زنده از آن رو با خدا معامله کرده و همه هستی خود را در راه خدا برای اهداف متعای از دست داده‌اند.

نامشان زنده و راهشان پر رهرو باد.ایرنا

رسوایی آمریکا پس از 11 سپتامبر

با گذشت شش سال از حملات 11 سپتامبر هنوز ابعاد این حوادث و مسائل پشت پرد ه آن در هاله ای از ابهام قراردارد و هر روز اسناد و مدارک تازه ای در زمینه چگونگی این حملات افشا می شود .
صرف نظر از چند و چون حوادث یا ادعاهای ضد و نقیض مقامات کاخ سفید اکنون کاملا مشخص شده است که 11 سپتامبر بهانه ای برای نئومحافظه کاران آمریکا شد تا با شعار ریاکارانه مبارز ه با تروریسم دو کشور افغانستان و عراق را اشغال و راه نفوذ گسترده تر را بر آسیای مرکزی و منابع نفت خاورمیانه هموارتر کنند.

افزون بر آن بوش با مشورت مشاوران نظامی از این واقعه برای حمله به مسلمانان و مخدوش کردن چهره اسلام و تحریک مسیحیان بهره برداری کرد تا با انحراف احساسات جهانی و فریب افکار عمومی مردم آمریکا اهداف سلطه طلبانه خود را در خاورمیانه جامه عمل
بپوشاند.

اما این استراتژی آمریکا پس از شش سال اکنون با رسوایی هایی روبه رو و بر بیشتر مردم جهان ثابت شده است که هدف آمریکا از اعلام آغاز مبارزه با ترویسم دستگیری بن لادن و نابودی طالبان نبود ه و این سرپوشی برای لشگرکشی به دیگر کشورها بوده است .

اکنون نه تنها آمریکا بن لادن و ملاعمر را رها کرده است که با دورویی و سیاست ریاکارانه از طریق عوامل خود با طالبان و مقامات بعثی و تروریست ها در عراق مذاکرات پنهانی داشته است.

این در حالی است که به اعتراف بیشتر مقامات جهان دنیا نیز در پی سیاست های جنگ طلبانه بوش پس از 11 سپتامبر 2001 ناامن تر شده است .

کرمان دیاری به بلندای تاریخ کهن ایران زمین

کرمان، دیاری کهن با مردمانی سخت کوش و صبور همواره از ناملایمات تاریخی و حوادث طبیعی با سرافرازی قد برافراشته و همچنان با عزت و بزرگی در راه پیشرفت و آبادانی گام برمی‌دارند.

"ژان اوبن" یکی از معروفترین شرق شناسان فرانسوی معتقد است هر کس تاریخ کرمان را به درستی بخواند مانند آن است که تاریخ همه جهان را خوانده باشد.

"محمدعلی گلابزاده" در کتاب "کرمان پگاه هستی" می‌نویسد: "از آن روز که اسکندر از راه سیستان و از گذر گدروزیا یا همان جیرفت امروز به کرمان آمد و به شکرانه رهایی تعدادی از سربازانش که در کویر، اسیر طوفان شده بودند، آنها را آزاد گذاشت تا هر چه می‌خواهند انجام دهند و پس از آن تا حمله مغولها، غزها، محمد افغان، نادر و بالاخره آقامحمدخان همه و همه از نجابت این مردم سوء استفاده کرده و از هیچ رذالتی فروگذار نکردند".

وی همچنین می‌افزاید: "با این همه مردم کرمان همچون صخره‌ای شکست‌ناپذیر تمامی این سختی‌ها را تحمل کرده و شدائد روزگار را به سخره گرفتند تا آنجا که نام کرمان و کرمانی با خط روشن آفتاب، برپیشانی تاریخ رقم خورد".

"عبدالحسین سعیدیان" در کتاب سرزمین و مردم ایران می‌نویسد: "در کتیبه شاهان هخامنشی از کرمان به نام کارمانیا یاد شده و در کتاب کارنامه اردشیر بابکان نوشته شده که از جویبارهای آن شیر جاری است، کرمان گواشیر نیز نام داشت آورده‌اند که گشتاسب شهر کرمان را ساخت و آتشکده‌هایی در این شهر بنا نمود بعضی عقیده دارند کرمان بناهایی از اردشیر بابکان می‌باشد که هنوز آثار دو قلعه (دختر و اردشیر) از عهد اردشیر باقی است و گروهی نیز بهرام گور را بانی شهر کرمان می‌دانند".

وی با اشاره به اینکه کرمان همواره مهد تمدن و فرهنگ بوده است می‌نویسد:
"آنچه از منابع تاریخی بر می‌آید کرمان از بناهای روزگار ساسانیان می‌باشد".

"کرمان در روزگار صفویه اهمیت فراوان یافت و در حمله افغانها به این شهر آسیب فراوان دید، نادر شاه کرمان را از شر افغانها نجات داد و در روزگار زندیه کرمان از اهمیت خاصی برخوردار بود".

"کرمان تا قبل از پناهنده شدن لطفعلی‌خان زند و حمله آقامحمدخان قاجار شهری آباد و دارای قناتهای متعدد بود که در مسیر آنها درختهای بسیار کاشته بودند اما چون آقامحمدخان قاجار کرمان را محاصره کرد قناتها را پر و درختان را قطع و قتل عامهای وحشیانه کرد، مردم بسیاری را کور و بسیاری از آثار تاریخی را ویران ساخت."
به رغم مصیبتها و سختی‌هایی که در طول تاریخ بر این دیار کهن رفته است اما این سرزمین همواره مفاخر و بزرگانی را در دامان خود پرورانده است که وجود هر یک به عنوان عزت و افتخار یک ملت کافی است.

خواجوی کرمانی، افضل کرمانی، عماد فقیه کرمانی، ابوحامد کرمانی، شاه شجاع کرمانی، شاه نعمت‌الله ولی، فواد کرمانی، حیاتی کرمانی، ملابمانعلی راجی ملقب به فروسی ثانی، احمد بهمنیار، دکتر احمد ناظرزاده کرمانی و دکتر ابراهیم باستانی پاریزی از جمله بزرگان شعر و ادب و فرهنگ این دیار هستند.

در دانش ریاضی، چهره نامداری چون ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی که در قرن سوم هجری برای نخستین مرتبه مسئله معادلات سه مجهولی را مطرح ساخت و همچنین عباس ریاضی کرمانی استاد برجسته نجوم و ریاضی عصر حاضر از مفاخر این رشته بشمار می‌روند.

در عرصه سیاست، بزرگانی چون میرزاآقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی آزادیخواهانی که به دست محمدعلی شاه در تبریز به شهادت رسیدند و میرزا رضا کرمانی که با قتل ناصرالدین شاه شهامت و ایثار مردم این دیار را به تماشا گذاشت و نیز آزادیخواهان دیگری چون مجدالاسلام کرمانی و ناظم‌الاسلام کرمانی و همچنین شهید محمد جواد باهنر و آیت الله هاشمی رفسنجانی از این دیار برخاستند.

در عرصه هنر، بزرگ مرد عرصه موسیقی ایران روح‌الله خالقی و استاد علی اکبر صنعتی نقاش و مجسمه ساز عصر حاضر سرآمد دیگران بشمار می‌روند.

محمدعلی گلابزاده در کتاب "کرمان پگاه هستی" می‌نویسد: کرمان گنجینه‌ای از فرهنگ و هنر است که ریشه در اعماق تاریخ دارد.

کاوشهای شهداد صنایع دستی گرانبهایی را عرضه کرد که قریب ‪ ۵‬هزار سال پیش از این مردم هنرآفرین این خطه بعنوان تحفه کرمان به جهان عرضه می‌کردند.

وی می‌نویسد: "ارزشمندترین این کشفیات درفش ‪ ۵‬هزار ساله‌ای است که هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود.

کاوشهای اخیر جیرفت نیز آثاری را عرضه کرد که روند تاریخی جهان را دگرگون ساخت و از تمدنی چندین هزار ساله سخن به میان آورد.

قرنها پیش از این نیز پارچه‌های بافت راین کرمان به کشورهایی چون مصر و هندوستان صادر می‌شد و قالی کرمان از زمانهای دور زینت بخش کاخ شاهان و بزرگان روزگار بود"./ایرنا