باز هم مدینه به اندوه نشسته و سکوتی ژرف، همه جایش را فرا گرفته، دوباره گرد و غبار بر دیوارهای گلینخانهها نشسته،باد غربت در کوچه باغهای خزانزده شهر، خود را به در و دیوار میزند و آواره مصیبت روح جاودانی صبر، حضرت رسول الله الاعظم (ص) و امام مجتبی (ع) است.
در ۲۸صفر سال یازدهم قمری فاجعه بزرگ رحلت پیامبر اسلام (ص) واقع شد که این روز با شهادت جانگداز حضرت امام حسن مجتبی (ع ) نیز مصادف است.
ای فرستاده خوبیها وای مهربانترین، تو از ملکوت به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با کرامت انسانی آشنا کنی، تو آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی، از مشرق دلها برآمدی و اکنون آسمان تب دار غروب جانگداز توست.
این چه حزنی است نهفته در نام تو که بیاختیار دلها را میشکند، این چه غم شگرفی است که تداعی خاطره تو بر قلبها مینشاند، اختیار اشک در مصیبت تو با ما نیست، گریه کردن دل شکسته میطلبد.
در میان مخلوقات هیچ شخصیتی مانند رسول خدا(ص) نیست و هیچکس به مقام بیهمتای ایشان نمیرسد، او گوهر بیهمتای آفرینش است و رحلت او مصیبت بزرگی برای بشریت محسوب میشود.
رسول گرامی اسلام (ص) در سال یازدهم هجری در آخرین سفر حج (در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، در مدینه قبل و بعد از بیماری در جمع یاران با صراحت از رحلت خود خبر داد.
رسول خدا در روزهای پایانی عمر با برکتش پس از نماز صبح در مسجد فرمود: بازگشت همه به سوی خداوند است، نزدیک است که فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت کنم.
ایشان فرمودند: "من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم کتاب خدا و عترتم و این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار میکنید".
آنگاه پیامبر گرامی (ص) با زحمت به سوی خانهاش به راه افتاد، مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه کردند و چند روز بعد بیماری پیامبر(ص) شدت یافت و هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
امام حسن (ع) فرزند امیرمومنان علی (ع) و مادرش مهتر زنان،فاطمه زهرا (س)، دختر پیامبر خدا(ص) است.
امام حسن (ع) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شد، وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنایت کرد، به امر خدا و طبق وصیت پدر بزرگوارش، به امامت رسید، ۱۰سال امامت و نزدیک به ۶ماه خلافت کرد و به اداره امور مسلمین پرداخت.
دراین مدت، معاویه که دشمن سرسخت حضرت علی (ع) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت) جنگیده بود، به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع) بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد.
امام حسن مجتبی (ع)، این سید جوانان اهل بهشت، این خلق نیکوی محمدی، در سال ۵۹هجری و سن ۴۷سالگی با جگری تفتیده از نامهربانی دشمن خانگیاش، به عرش بیکران خدا پر کشید.
از امالی شیخ (ره) نقل شده که امام مجتبی (ع) به برادرش امام حسین(ع) وصیت کرد که مرا کنار رسول خدا دفن کن که من به او و خانه او شایسته تر از دیگران هستم ...
... و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تو را به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده و قرابتی که با رسول خدا داری سوگند میدهم که اجازه ندهی در این راه خونی ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را دیدار کنیم و شکایت خود به نزد او بریم و آنچه از این مردم پس از وی بر سر ما رفته برای او نقل کنیم..."، این را فرمود و از دنیا رفت، درود خدا بر او باد.
کاش جانم بود قابل تا فدایت میشدم، کاش دستم میگرفتی خاک پایت میشدم.
۲۸صفر سالروز رحلت جانگداز پیامبر اعظم(ص) و شهادت امام مجتبی(ع) بر عموم مسلمانان جهان و پیروان حضرتش تسلیت باد.
از : فریبا بابائی - ایرنا |