ماندگارهایی از مسافر خرداد
رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره ) طی مبارزات خود در دوران طاغوت و پس از پیروزی انقلاب همواره خود را نه در مقام یک رهبر و یا حاکم بلکه به عنوان "خدمتگزار" و "خادم " می خواندند.

ایشان تاکید داشتند که: "اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر، رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است، اسلام ما را موظف کرده که خدمت کنیم."
آن روحانی وارسته و بزرگوار به رغم آن که در طی انجام رسالت تاریخی و دینی خود، جهان و جهانیان را تحت الشعاع اراده و ایمان خود قرار داده بود، لحظه ای جدا از مردم و مشغول به خود نشد.

در آستانه هیجدهمین سالگرد ارتحال آن عزیز سفر کرده فرازهایی از سخنان نغز و کلام دلنشین روح خدا را مرور می‌کنیم :

* در اسلام و پیش من رهبری مطرح نیست، برادری مطرح است.


* من با مردم ایران برادر هستم و خود را خادم و سرباز آنان می‌دانم.


* من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه را می‌خواهم. من از بیرون آمده ام که خدمت به شما بکنم. من خادم شما هستم، من خادم ملت شما هستم.


* من آمده ام تا پیوند خدمتگزاری خودم را به شما عزیزان عرضه کنم، که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم، خدمتگزار ملتهای اسلامی، خدمتگزار ملت بزرک ایران، خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیان، خدمتگزار همه قشرهای کشور و همه قشرهای کشورهای اسلامی و همه مستضعفین جهان.


* این جانب که یک نفر از خدمتگزاران علمای اعلام و ملت اسلام هستم، در مواقع خطیر و برای مصالح بزرک اسلامی، حاضرم برای کوچکترین افراد تواضع و کوچکی کنم، تا چه رسد به علمای اعلام و مراجع عظام- کثرالله امثالهم-.


* من دعا گوی همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت و من امیدوارم که بتوانم این خدمتم را تمام کنم، و فرصت پیدا بکنم که این خدمت را تمام بکنم.


* خمینی دست یکایک شما را می‌بوسد و به یکایک شما احترام می‌گذارد و یکایک شما را رهبر خودش می‌داند، که بارها گفته ام من با شما یکی هستم.


* من آمده ام که بزرگواری شما را حفظ کنم من آمده ام که دشمن های شما را زمین بزنم.


* من احتیاج به کمک مالی ندارم. من با شاه، با یک قلم و چند صفحه کاغذ مبارزه می‌کنم و اگر یک وقت محتاج به کمکی باشم ملت من به من کمک خواهد کرد.


* پیش من مکان معینی مطرح نیست، عمل به تکلیف الهی مطرح است، مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است.


* برای من مکان مطرح نیست، آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است، هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد، آن جا خواهم بود.


* من اکنون قلب خود را برای سرنیزه های مامورین شما حاضر کرده ام، ولی برای قبول زورگویی‌ها و خضوع در مقابل جبارهای شما حاضر نخواهم کرد.


* من برای چند روز زندگی با عار و ننک ارزشی قائل نیستم.


* خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد.


* اگر خمینی هم با شما سازش کند، ملت اسلام با شما سازش نمی‌کند.


* ملت ایران باید بداند که من در کنار آنان، تا آخرین نفس برای حفظ قوانین اسلام و مصالح مملکت به مبارزه خود ادامه می‌دهم.


* خدا می‌داند که شخصا برای خود ذره ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم.

اگر تخلفی از من هم سر زد، مهیای مواخذه ام.


* امیدوارم که خمینی از راه مستقیم اسلام، که مبارزه با قدرتهای ستمگر است هیچ گاه منحرف نشود.


* آنهایی که شناخته اند، می‌دانند که من آنی که باید انجام بدهم تحت تاثیر واقع نمی‌شوم، انجام می‌دهم.


* من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس، در هر مرتبه ای که باشد عقد اخوت نبسته ام، چهار چوب دوستی من، در درستی راه هر فرد نهفته است.


* من اعلام می‌کنم که هر کس به من نسبت بدهد مطلبی را که بر خلاف دستورات اسلامی است، دروغ گفته است.


* اگر من یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‌کند که یک حرفی بزنم می زنم ودنبالش راه می‌افتم و از هیچ چیز نمی‌ترسم- بحمد الله تعالی-، والله تا حالا نترسیده ام، آن روز هم که می‌بردندم، آنها می‌ترسیدند، من آنها را تسلیت می‌دادم که نترسید.


* من از آن آدمها نیستم که یک حکمی اگر کردم، بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود، من راه می‌افتم دنبالش.


* من پاپ نیستم که فقط روزهای یک شنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.


* این که من دست از کار خودم برداشتم(که طلبگی بود) و آمدم این جا، برای این است که ما یک حکومت صالح نداشتیم، و یک قدرت صالحه در کار نبود.


* من دست برادری دراز می‌کنم به تمام ملتهای اسلام، به تمام مسلمین دنیا،در شرق و غرب عالم هر چه مسلم هستند.


* من دست عموم ملت اسلام و آزادیخواهان جهان را، در راه قطع ریشه استعمار و استعمارگران، استقلال ممالک اسلامی و گسستن زنجیر های اسارت، می‌فشارم.


* من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند، و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچه های آزادی و کمال نثار می‌کنم.


* من در این آخر عمر، متواضعانه دست خود را به طرف تمام گروهها,ییج که برای بر پایی اسلام و احکام آن، که تنها راه سعادت و ضامن استقلال و آزادی ایران از استعمار نو و کهنه است، کوشش و فداکاری می‌کنند دراز می کنم و از همه استمداد می‌نمایم.


* این جانب با تمام طاقت، در حصول وحدت همه اقشار ملت مسلمان کوشش کرده و می‌کنم.


* من به شما ملت ایران سفارش می‌کنم که اگر در روزنامه ای، در مطبوعاتی، در جای دیگری به من سب بکنند، فحش بدهند، کسی حق ندارد که یک کلمه بگوید.

من تحریم کردم بر شما جوابگویی را. برای اینکه توطئه است، توطئه‌ها را با سکوت خنثی کنید و اگر چنانچه توطئه زیاد باشد با مشت خنثی می‌کنیم.


* من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیان محشورم گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام.


* خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام، و در انتظار فوز عظیم شهادتم.


* من وقتی مطالعه روحیه مردان و زنان "جوان از دست داده" را می‌کنم که شجاعانه در مقابل مصائب ایستادگی کرده و می‌کنند، برای خود احساس شرمندگی می کنم.


* هم برادرهای ما و هم خواهرهای ما، همه سربازهای اسلام هستیم. و من امیدوارم که در آن کتابی که بناست اسم سربازها را بنویسند، اسم ماها را هم به نام سرباز بنویسند.


* من امیدوارم به فوز "احدی الحسنیین" نایل شوم: یا پیشرفت مقصود و اقامه عدل و حق، یا شهادت در راه آن که راه حق است.


* قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنهاهم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است،ادامه می‌دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سر سپردگانی که
بر ستم و ظلم خویش اصرار می‌نمایند سلب خواهد کرد.


* هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیو سیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلی الله علیه و آله -و پیروان ابراهیم حنیف، ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد.


* نهضت ما قائم به شخص نیست، نهضت ما همگانی است، همه ملت رهبرند، همه بیدار شده اند.