دو انقلاب پابرجا

اظهارات، سکنات و ظواهر "دانیل اورتگا" رئیس جمهوری "نیکاراگوئه " در طی سفر دو روزه خود به ایران و استقبال گرمی که از وی به عمل آمد نشان داد که دوانقلاب اسلامی (ایران ) و ساندنیستی ( نیکاراگوئه ) سال ‪۱۹۷۹‬میلادی بعد از گذشت نزدیک به ‪۳۰‬سال همچنان زنده و پابرجا مانده و به سمت اهداف موردنظر خود در حرکتند.

بررسی سیر حرکت این دو انقلاب از ابتدا تاکنون نشان می‌دهد که گرچه خاستگاه و ایدئولوژی این دو انقلاب متفاوت از یکدیگر است
ولی هردو اهداف مشترکی را دنبال کرده و با اتخاذ شیوه‌ها و سیاستهای مشابه به دستاوردهای نسبتا یکسانی نیز دست یافته اند.

مهم‌ترین وجه مشترک انقلاب اسلامی ایران و انقلاب ساندنیستی
نیکاراگوئه که باعث نزدیکی و دوستی شدید دولتهای این دو کشور بعد از گذشت سه دهه از عمر این انقلاب‌ها شده است، قطعا داشتن دشمنی مشترک به نام ایالات متحده آمریکاست.

از ‪۳۰‬سال پیش که شعار "مرگ برآمریکا" هم زمان در "تهران "و
"ماناگوا" طنین انداز شد، به رغم آنکه از سویی واکنش‌ها و اقدامات خصمانه "کاخ سفید" را علیه این دو کشور برانگیخت،اما قلب های
انقلابیون این دو کشور را به رغم فاصله بسیار طولانی به یکدیگر
بسیار نزدیک کرد.

دانیل اورتگا در سال ‪۱۹۷۹‬میلادی به عنوان جوان‌ترین رهبر یک
انقلاب ضدآمریکایی در آمریکای مرکزی، نیکاراگوئه را که تاآن
زمان به حیاط خلوت دولتمردان کاخ سفید شهرت داشت، از سلطه رژیم سراپا وابسته به آمریکا نجات داد.

او که رهبری ساندنیست‌ها را برعهده داشت با حمایت قشرهای فقیر و زحمت کش نیکاراگوئه انقلاب مردمی ‪ ۱۹۷۹‬را به پیروزی رساند و حکومت "آناستازیو سوموزا" دیکتاتور مورد حمایت آمریکا را سرنگون ساخت .

وی به همراه ساندنیست های تشکیل‌دهنده دولت بیش از یک دهه یعنی تا سال ‪۱۹۹۰‬میلادی در مقابل فشارهای همه جانبه آمریکا مقاومت
کرد.

مدت زیادی از سالهای نخست انقلاب ضد آمریکایی نیکاراگوئه صرف خنثی کردن توطئه های آمریکا و مبارزه با شورشیان "کنترا" شد که
بطور مستقیم از سوی آمریکا تجهیز و تسلیح می‌شدند.

نیکاراگوئه در دوران ساندنیست‌ها هم چنین شاهد تحریم های اقتصادی وضع شده از سوی واشینگتن بود و پی آمد های آن را به سختی تحمل کرد ولی سرانجام در مقابل دسیسه های آمریکا ناچار به عقب نشینی شد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ‪ ۱۹۹۰‬میلادی غرب بازی جدیدی را در مقابل اورتگا آغاز نمود و در مقابل وی رقیبی قرارداد که قول هرگونه بهبود اوضاع اقتصادی و رفاه و امنیت را به مردم می‌داد.

اورتگا در برابر رقیب غربگرای خود که به شدت با دلارهای آمریکایی تغذیه و از سوی واشینگتن حمایت می‌شد شکست خورد و قدرت را به این سر سپرده کاخ سفید واگذار کرد.

سالها بعد او باردیگر به صحنه سیاست بازگشت و با شعار "مبارزه با فقر" به پیروزی رسید.

بازگشت پیروزمندانه اورتگا به عرصه قدرت در نیکاراگوئه بعد
از ‪۱۶‬سال یعنی پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ‪۲۰۰۶‬میلادی، نشانه ای بارز از توفیق ساندنیستها در بنیان گذاری ارزشهای
انقلابی در نیکاراگوئه و پوشالی بودن دولتهایی است که تحت حمایت کاخ سفید در این ‪۱۶‬سال در این کشور به قدرت رسیده بودند.

مهم‌ترین پیام حذف مسالمت آمیز و قانونی یک رهبر انقلاب و بازگشت مجدد وی به قدرت ، چیزی نیست جز سرافکندگی و شرمساری برای کسانی که انقلاب ساندنیستی را شورش مشتی مارکسیست وابسته به کمونیسم
بین‌الملل می‌دانستند و ساندنیستها را افرادی سرکش، ضدقانون و
دیکتاتور معرفی می‌کردند.

همتایان انقلابی اورتگا در ایران نیز گرچه دهه اول انقلاب خود را مانند ساندنیستها برای مقابله با توطئه های ریز و درشت کاخ سفید بسرکردند و هشت سال از این مدت را نیز درگیر جنگ تحمیلی عراق با تحریک و حمایت همه جانبه آمریکا بودند، اما هرگز از پی گیری اهداف اعلام شده انقلاب اسلامی دست برنداشتند.

برگزاری متوالی انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و
شوراهای اسلامی شهر و روستا در دو دهه اخیر در ایران و دست به
دست گشتن قدرت درمیان افراد و جناحهای مختلف نه تنها به کم رنگ شدن و تضعیف صبغه انقلابی نظام منبعث از انقلاب اسلامی ‪ ۱۹۷۹‬میلادی (‪ ۱۳۵۷‬شمسی )در ایران منجر نشد، بلکه در تازه‌ترین دور انتخابات ریاست جمهوری که یک سال قبل از بازگشت مجدد اورتگا به قدرت
برگزارشد، ملت ایران فردی را به مسند ریاست جمهوری برگزید که
شعارهای اولیه انقلاب را سرلوحه برنامه های خود قرار داده است .

سران هر دو کشور انقلابی نیز به خوبی نشان داده‌اند که واشینگتن هرگز نمی‌تواند مانع اتحاد آنها با دیگر سران ضد آمریکایی در جهان شود.

پیوند نه تنها دستها بلکه دلهای رهبران ایران و نیکاراگوئه بعد از گذشت سالها از انقلاب ضدآمریکایی آنها و تکرار همان شعارهای اولیه انقلاب حتی با شدت بیشتر از آن زمان، قطعا برای کاخ سفیدنشینان
که با صرف میلیاردها دلار هزینه،سالها برای نابودی این دو انقلاب تلاش کردند، تندترین و کوبنده‌ترین پیام بشمار می‌رود و جز
شرمساری و سرافکندگی دستاورددیگری
ندارد.