آیتالله علیاکبرهاشمی رفسنجانی: آن روزها آن قدر شلوغ بود و تراکم جمعیت زیاد که ما فرصت نداشتیم به ملاقات امام برویم . روز ۱۳بهمن امام سراغ من را گرفتته بودند و به همین دلیل با این که گرفتار بودم و کارها فوری بود،رفتم خدمت امام .
بعد از سالها دوری ، در مدرسه علوی خدمت امام رسیدم . امام خیلی بشاش و پر نیرو و پر توان بودند و به نظر من خیلی سالم تر از موقعی بودند که من ایشان را در نجف دیده بودم.
آنچه که برای من مهم و سازنده بود، همان روحیه بسیار قوی امام بود.
امام وارد کشوری شده بودند که حکومت ، ارتش ، پلیس و نیروهای اجرایی آن کار شکنی میکردند و موج عظیم مردم هم درمیان بود و همه کار تعطیل شدهبود.
با اینکه ۱۴-۱۳سال از کشور دور بودند، بعد از ورود به ایران احساس نگرانی نمیکردند . گویی میدانستند که دولت را بیرون میکنند و حکومت اسلامی را تشکیل میدهند.
با خیال راحت و بدون مراعات اصول ایمنی در اتاقی که اطرافش شیشه ای بود با مردم ملاقات میکردند و حضور مردم هم هیچ کنترلی نداشت.
یعنی کسی دم در نبود که بتواند موج جمعیت را کنترل کند. هرکس می توانست خودش را به امام برساند . روحیه شهامت و تسلط امام در برخورد با مسایل برای من خیلی جالب بود.
از نخستین اقدامات امام ، صدور دستور تشکیل نخستین دولت انقلاب بود.
البته مقدمات این کار ، قبل از ورود امام به ایران ترتیب داده شده بود.
مرحوم استاد شهید مطهری ، شهید بهشتی و بعضی از دوستان دیگر که از سفر پاریس برگشتند ، گفتند که امام دستور تشکیل شورای انقلاب رادادهاند و گفتهاند که ما شش ۰هفت نفر ( یعنی مطهری ، بهشتی ، باهنر ، موسوی اردبیلی ، آقای خامنهای و من ، فکر میکنم آقای مهدوی هم بودند ) بنشینیم و مشورت کنیم و به اتفاق نظر، افرادی را برای تشکیل کابینه پیدا کنیم .
آن موقع حتی اسم شورای انقلاب یا دولت یا چیز دیگری مشخص نشده بود.
توافق خیلی مشکل بود ، بایستی ۱۰تا ۱۵نفر با شرایطی که امام گفتهبودند، پیدا میکردیم.
به هر حال با همکاری و همفکری توانستیم عدهای را پیدا کنیم و و اسامی آنان را برای امام به پاریس فرستادیم.
بدین ترتیب یکی یکی افراد را پیدا میکردیم و اگر همه موافق بودند به امام اطلاع میدادیم و ایشان تصویب میکردند.
امام که تشریف آوردند ، صحبت تعییین کابینه شد . امام به شورای انقلاب دستور دادند که بروند کابینه را معین کنند و قید هم کردند : "کابینه غیر معمم باشد".
نخستین کابینه جمهوری اسلامی ترکیبی از نهضت آزادی ، جبهه ملی و گروههای کوچک بود. زیرا ما در شناسایی افراد کابینه، معاونان،استانداران ، مدیر کلها و به طور کلی شخصیتهای درجه اول مشکل اجرایی داشتیم .
اما آن گروههای سیاسی تشکیلات کوچکی داشتند و افرادی را میشناختند.
همان گروههای کوچک ، این امکان را داشتند که بتوانند در مواقعی که سرعت عمل لازم بود ، این مسوولیت را به عهده بگیرند.
معلوم بود که مهندس بازرگان باید در راس کابینه میبود . امام قید کردند که : "مهندس بازرگان به طور شخصی نه به عنوان نهضت آزادی ، هر کس از افراد میآیند به طور منفرد باشد".
البته وقتی مهندس بازرگان حکم گرفت ، بنا شد که اعضای کابینه را خود مشخص کند . ولی از روز اول قرار شد که هر کس عضو کابینه میشود ، عضو شورای انقلاب نباشد . به همین دلیل بعضی از افرادی که عضور شورای انقلاب بودند ، از عضویت شورای انقلاب کنار رفتند تا عضو کابینه شوند ، از جمله خود مهندس بازرگان ، این شد که ترکیب کابینه اول مشخص شد.
پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی من خدمت امام رسیدم و عرض کردم که اگر چند ماه قبل این حزب را تشکیل داده بودیم الان برای تشکیل کابینه و انتخاب مسوولان اجرایی کشور دچار مشکل نبودیم و وضع هم به این صورت نبود، ایشان هم تایید کردند . |