در هر کشوری گروههای سیاسی و احزاب موجود درقوام یافتن و تعیین خطوط سیاست های داخلی و خارجی آن، سهم قابل توجهی دارند چنین تشکیلاتی اغلب، گروههای سازمان یافته و منظمی هستند که برای کسب قدرت بوجود آمدهاند و منافع واهداف نیروهای اجتماعی گوناگون را تبین میکنند.
درواقع میتوان گفت هدف مستقیم احزاب بدست آوردن قدرت یا شرکت در اعمال آن است. احزاب درهر انتخابات، برای کسب آرای لازم دست به رقابت با یکدیگر میزنند.
احزاب سیاسی هم زمان با نظام های پارلمانی بوجود آمدهاند و بسط و گسترش آنها نیزبه صورت توامان صورت گرفته است. درکشورهای مختلف نظام های مختلف حزبی وجود دارد نظام های تک حزبی، دو حزبی و چند حزبی از نمونه های آن بشمار میروند.
مسلما تشکیل هریک از نظام های حزبی مختلف بستگی مستقیم به عوامل تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رژیم سیاسی یک کشور دارد و طبیعتا شناخت این احزاب نیزبه نوبه خود به آگاهی دقیق تری از وضعیت کامل آن کشور منجر خواهد شد. شناخت احزاب سیاسی در یک کشور، هم چنین به درک عمیق جریان های فکری حاکم بر آن جامعه کمک خواهدکرد و میتوان به این وسیله ریشهها و میزان عقب ماندگی یا توسعه یافتگی سیاسی آن کشور را مورد بررسی و سنجش قرار داد.
***تعریف حزب و وظایف آن در فرهنک های علوم سیاسی حزب "یک تشکیلات سیاسی است که از گروهی افراد هم فکر با هدف کسب قدرت تشکیل میشود".
احزاب سیاسی غالبا به وسیله یک فرد یا افراد شناخته شده که گروه موسس حزب راتشکیل میدهند بوجود میآید و مردم براساس شناختی که ازموسسین حزب دارند به آن میپیوندند.
برخی از احزاب براساس یک ایدئولوژی واعتقاد به یک مکتب سیاسی بوجود می آیند وبرخی احزاب نیز براثر یک جریان تاریخی یا در جریان یک مبارزه برای رسیدن به یک هدف معین شکل میگیرند.
شکل واقعی حزب بر اساس خواست، ایمان و اعتقاد افراد آن به اصلاح و حفظ نظام اجتماعی، حفظ سرحدات و دفاع از منافع ملی و انتقاد از حکومت استوار است. بنابراین افکار و افعال اعضا حزب نیز در چارچوب قواعد ثابت تعریف می شود.
از مهمترین وظایف احزاب این است که حزب باید حقوق مردم از جمله آزادی های اجتماعی را پی گیری کند.
باآوردن نام حزب تصور میشود که باید یک تشکل تماما سیاسی باشد،اما در واقع نه تنها منشا تشکیل آن، بلکه نتیجه کارکرد و اعمال احزاب با ابعاد گسترده اقتصادی همراه است. بنابراین جهت گیری های احزاب سیاسی در جهت گیری های اقتصادی نیز تاثیر تعیینکننده ای دارد.براین اساس در بیشتر کشورهای دنیا، گروه های حزبی که در انتخابات رقابت میکنند، پیش از انتخابات بایستی به وضوح دیدگاه های اقتصادی خود را مشخص کننداز جمله این که پیش بینی آنها از رشد اقتصادی چیست و برای عملیاتی کردن رشد و توسعه اقتصادی چه برنامه ای دارند.
***احزاب و پاسخگو بودن آن در برابر مردم در بسیاری از کشورهای جهان،احزاب و تشکیلات شناسنامه داری، وجود دارند که قبل از هر انتخابات با برنامههایی که به مردم ارائه میدهند، مردم را با باورها،اصول و مهم تر از همه با برنامه های خود آشنا میسازند و این مردم هستند که بر اساس خواست و مطالبات خود،آنها را قبول یا رد میکنند.
احزاب پیروز و منتخب نیز مسئولیت مستقیم پاسخگویی به مردم را دارند و پس از طی دوره تصدی خود باید با آمار و ارقام دقیق و روشن توضیح دهند که کدام یک از وعده های آنان محقق شده و کدامیک نشده است.
اینجاست که، رایدهندگان با ارزیابی عملکرد هر حزب به سهولت میتوانند به نتیجه برسند که آیا حزب مذکور شایستگی ادامه حکمرانی را دارد یا باید جای خود را به دیگری بسپارد.
***منازعات سیاسی احزاب در کشورهایی که درآنها تحزب نهادینه شده است، رقابت و برخورد آرا و عقاید به شکل منازعه و نفی رقیب وجود ندارد بلکه وجود احزاب،ابزاری برای افزایش آگاهی و قدرت انتخاب مردم تلقی میشود.
تضارب آرا و عقاید در بین احزاب اگر به طور صحیح، اصولی و مطابق قانون صورت گیرد، هر چقدر هم که تند باشد، همواره به سود کشور و نظام است.
اما چنانچه درمنازعات سیاسی،احزاب یکدیگر را متهم به انواع فساد مالی و اخلاقی و غیره کنند، بدون تردید، نه تنها موجب رشد فکری جامعه نمیشوند بلکه مردم را از فضای سیاسی کشور دور میسازند و آنها را میرانند.
در صورت شدت گرفتن اتهام ها،مردم به این نتیجه میرساند که همه بازیگران سیاسی و جناح های قدرت فاسدند بنابراین تمایلی به مشارکت در این بازی سیاسی نخواهند داشت.
احزاب میتوانند ضمن پرداختن به گفت وگوی انتقادی از منازعات سیاسی یعنی تخریب یکدیگر و خدشه به منافع، مصالح وامنیت ملی بپرهیزند.
بنابراین تا زمانی که احزاب از دیدگاه هایشان دفاع میکنند و برای آنها استدلال میآورند، مشکلی بوجود نخواهد آمد. احزاب میباید به عنوان بخشی از بازی قدرت بپذیرند که برای اثبات دیدگاه های خود به نفی دیدگاه های رقیب از راه متهم کردن آن، به انواع ناشایست نباید اقدام کنند.
***احزاب ودولت صاحب نظران سیاسی معتقدند چون احزاب از بطن جامعه برای دفاع از حقوق ملت برمی خیزند، نباید تحت نفوذ دولت قرارگیرند زیرا این حمایت باعث خدشه وارد کردن به رسالت اصلی آنها میشود. وابستگی احزاب به دولت منجر به این میشود که به عنوان ابزاری برای توجیه اعمال دولت درآیند و قادر به پاسخگویی به مردم نباشند.
***احزاب در ایران برگزاری انتخابات ، همواره مهمترین مقطع زمانی برای تشدید فعالیت های حزبی در ایران بوده است، به گونه ای که در فرآیندی متداول، در آستانه هر انتخابات ، تشکلها و ائتلاف های نوظهوری شکل گرفتهاند که فعالیت آنان تنها تا برگزاری انتخابات ادامه داشته و پس از آن در عمل فقط به یک نام بدل شده اند.
پیدایش و رشداحزاب و گروه های سیاسی به ویژه از سال ۱۳۷۶دوران ریاست جمهوری "سید محمد خاتمی "افزایش سریع و چشمگیری پیدا کرد به طوری که به تاسیس یک نهاد صنفی مخصوص احزاب، به نام "خانه احزاب ایران " منجر شد.
بر اساس آنچه که خانه احزاب ایران به تازگی اعلام کرده، در زمان حاضر، حدود ۳۸حزب سیاسی، ۲۱جمعیت و ۳۱انجمن عضو این نهاد هستند، اما به نظر نمی رسد که متناسب با این رشد عددی و کمی، ساختارها، شعبات و یا حتی اعضای این گروهها در سراسر کشور رشد یافته باشند. از این رو این احزاب هنوز نتوانستهاند سبب شوند حزب، به عنوان پایه و واحد زندگی سیاسی جامعه به رسمیت شناخته شود و مورد اقبال عمومی مردم قرارگیرند.
به نظر میرسد با توجه به اهمیت و جایگاه حزب در ساختارسیاسی جامعه و به خصوص نقش تعیینکننده آن در انتخابات ، باید به نحوه شکل گیری احزاب، تشکیلات و نحوه عملکرد آن در تربیت سیاسی جامعه اهمیت بیشتری داد و به بسترهای سیاسی ،بوجود آمده پس از انقلاب اسلامی برای شکل گیری احزاب، توجه ویژه مبذول داشت. |