بازگشت به مدار "ولایت" ، حرکت در "خط رهبری"

 

ماجرای استیضاح وزیر کشور، با تمام فراز و فرودها و تلخی و شیرینهایش به آخر خط رسید و اکنون دیگر زمان وحدت و همدلی دوباره اصولگرایان فرا رسیده است.


اخبار موثق حکایت از آن دارند که دشمنان حرکت اصیل اصولگرایی ،القاء شکاف و چند پارگی در میان اصولگرایان را دنبال می کنند . امروز مستندات غیر قابل انکاری موجود است که از تلاش بی وقفه جریانات متخاصم با اصول و آرمانهای انقلاب برای به شکست کشانیدن نهضت نوپای باز گشت به اصول متعالی صدر انقلاب اسلامی پرده برمی دارد.
دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی - که گاهی اوقات پوستین وارونه اصولگرایی را نیز بر تن می کنند - به این نتیجه قطعی رسیده اند که احتمال از میان برداشتن قدرت نوپای اصولگرایان از طریق تقابل بیرونی وجود ندارد از این رو "تضعیف بنیه اصولگرایان" را به عنوان یک مرحله میانی برای شکست انقلاب ، هدفگذاری نموده اند. از این رو ؛ انتظار عاقلانه ای که از تمامی طرفهای ماجرای اخیر استیضاح وزیر کشور می رود آن است که با بستن این پرونده در همین جا ،چشم فتنه را کور کرده و نقشه فتنه انگیزان مبنی بر القاء شکاف میان اصولگرایان را نقش برآب سازند، هر چند که بازخوانی این ماجرا از ابتدا تا کنون و شناخت نقش پاره ای "اصولگرانمایان" در شکل گیری و تعمیق این بحران ، موضوعی است که باید در دستور کار محافل اصولگرا قرار گیرد تا نقش محافل و جمعیت ها و سایت های فتنه انگیزی که با تابلوی اصولگرایی ، بر پروژه های اختلاف افکنانه خود سرپوش نهاد ه اند روشن و از فتنه انگیزی های آتی آنان ممانعت به عمل آید.
تجربه تاریخی اصولگرایان به عنوان جریان اصیل نیروهای انقلاب اسلامی از ابتدای نهضت تا کنون ، حکایت از آن دارد که چه در زمان رهبری امام خمینی(ره) و چه در دوران زعامت آیت الله خامنه ای، توفیق اصولگرایی نسبتی مستقیم با میزان تبعیت اصولگرایان از "خط رهبری" داشته است. بازخوانی روند رو به کمال جریان اصولگرایی حکایت از آن دارد که این جریان در نقاطی لطمه و ثلمه و خسارت را پذیرا شده است که از "خط رهبری" عدول و با معیارهای معمول سیاست ورزی به تمشیت امور پرداخته است.
نیروهای معتقد به انقلاب و نظام اسلامی، مشترکات اساسی و مبنایی فراوانی دارند که آنان را به وحدت می رساند. وحدت در عین کثرت سلیقه ها و ذائقه ها که گریزی از آن نیست و همین سلیقه ها و دیدگاه های متفاوت، در صورت استفاده صحیح از آن، موجب پویایی و نشاط بیشتر در کشور شده و پیشرفت کشور را شتاب می بخشد. در ماه های گذشته شاهد نوعی رقابت ناسالم میان جریان های سیاسی و احزاب و گروه هایی بود که خود را در دسته نیروهای وفادار به انقلاب و نظام اسلامی تعریف می کنند. تخریب دولت و سیاه نمایی اوضاع کشور در مسائل داخلی و خارجی، جلوه های برجسته این نوع رقابت ناسالم به شمار می آید. رقابتهایی که تداوم آن، تفرقه و اختلافات خسارت بار در میان نیروهای انقلاب را به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی که به هر دلیلی ممکن است وحدت نیروهای انقلاب خدشه دار گردد، شاخص "خط رهبری"، مهمترین محور برای وفاق و همدلی نیروهای انقلاب با هر جایگاه و هر سلیقه ای خواهد بود. وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی ، دولت نهم را از حیث جهت گیری ها و سیاست های اجرایی تایید می کنند و مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند، دلیلی ندارد یک جریان سیاسی، یک حزب و جمعیت سیاسی و یا یک شخصیت برجسته سیاسی که متاسفانه تابلوی اصولگرایی را نیز بر دوش می کشد ، نسبت به این جهت گیری ها و سیاستها و عملکردهای دولت ابراز نارضایتی کرده و علیه آن موضع گیری نماید. رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکنون در چندین نوبت با صراحت دولت نهم را مورد حمایت خاص قرار داده و درست در زمانی که حرکتهای تخریبی علیه دولت در حال اوج گیری بود ،حمایت قاطع خود از دولت را اعلام فرمودند. مقام معظم رهبری، کار و تلاش، هم گفتمانی با امام (ره) و شعارهای انقلاب اسلامی و مردمی بودن دولت نهم را به عنوان سه خصوصیت ممتاز این دولت دانسته و اعلام فرمودند این ویژگی ها موجب می شود که انسان قدردان این دولت باشد و فرمودند دیگران هم وظیفه دارند که قدردان دولت بوده و از آن حمایت کنند. رهبر فرزانه انقلاب پس از اعلام حمایت قاطع از دولت، تصریح کردند که حمایت از دولت، به معنی چشم بستن بر ضعفهای دولت نیست اما معظم له با طرح چنین نگرشی و تبیین مرز تخریب و انتقاد، نحوه تعامل مثبت و سازنده میان نیروهای انقلاب از هر حزب و گروه سیاسی اعم از آنان که در قدرت سیاسی هستند و یا آنان که در خارج از قدرت می باشند را مشخص فرمودند. رهبر معظم انقلاب در مرزبندی انتقاد و تخریب خاطرنشان کردند انتقاد، ارزش یابی منصفانه و کارشناسانه است که با نظر خیرخواهی انجام می شود و در آن نقاط مثبت و منفی در کنار هم مورد توجه قرار می گیرد . معظم له انتقاد را خدمت و تخریب را خیانت به نظام و کشور دانستند و با ابراز تاسف شدید از تخریب دولت نهم تحت عنوان انتقاد، فرمودند: «انکار امتیازات و نقاط مثبت، برجسته کردن ضعفها و بدگویی مستمر، تخریب است نه انتقاد.»
هر چند که به دنبال این رهنمود رهبر معظم انقلاب، فعالان سیاسی از طیف های مختلف، بر فصل الخطاب بودن بیانات رهبری تاکید کردند و این سخنان را راهبردی و مایه آرامش بیشتر در صحنه سیاسی کشور و جلوگیری از توطئه اختلاف افکنی دشمنان ارزیابی کردند ، با این حال طی هفته های اخیر برخی اصولگرانمایان سخنانی را علیه دولت بر زبان آوردند که تنها از سخنان آنان ، عدم اعتقاد و باور به فرامین رهبری را می توان نتیجه گرفت. برخی اصولگرانمایانی که اتفاقا خود را اصولگراتر از بقیه می پندارند، فراموش کرده اند که حداقل نقش ولایت فقیه در نظام اسلامی حفظ وحدت در میان آحاد جامعه اسلامی است در همین رابطه حضرت زهرا (س) در مورد نقش ولایت در جامعه اسلامی می فرمایند: «و جعلها نظاما للامه» و این بدان معناست که خداوند امام و مقام ولایت را برای انتظام و وحدت در میان امت قرار داد.
اگر «فصل الخطاب بودن بیانات رهبری» در جریان اصولگرا نهادینه گردد و همه نیروهای معتقد به انقلاب بر اساس آن عمل کنند، بدیهی است که اختلاف سلیقه ها و ذائقه ها نه تنها مشکل ساز نمی شود، بلکه موجب رشد و پویایی جامعه نیز می گردد. اما بدیهی است که نمی توان ادعای وفاداری به انقلاب، نظام اسلامی، امام و رهبری را داشت ولی در عمل سخنان، مواضع و دیدگاههای مقام ولایت در موضوعات مختلف سیاسی را در اتخاذ مواضع و بیان نقطه نظرات نادیده انگاشت.پس چاره کار تنها بازگشت به مدار "ولایت" و حرکت در "خط رهبری" است و فراموش نکنیم که پیش از این رهبر فزانه مان خطاب به نمایندگان مجلس هشتم فرموده بودند:
« در اوج اعمال وظایف نظارتی مجلس، باید کاملاً مراقب و هوشیار بود که این امر، به وسیله‌ای برای معارضه قوا تبدیل نشود.دو عنصر نظارت و همکاری صمیمانه، در تعامل با قوای دیگر، باید دو بخش تفکیک ناپذیر باشند . مسئولیت نظارتی مجلس هرگز نباید به دست اهمال سپرده شود. اما هرگز هم نباید نظارت مجلس به معنای رقابت با دولت و نشنیدن نیازها و ضرورت‌ها و تنگناهای آن شمرده شود... شما نمایندگان ملتی مؤمن و شجاع و با اراده‌اید. این ملت با این ویژگی‌ها توانسته است از گردنه‌های دشوار عبور کند و بسی موانع طبیعی یا ساخته‌ی دشمن را پشت‌سر گذارد. اندیشه و عمل شما باید در همین جهت به کار افتد. دشمنان پرکینه و زیان طلب، اکنون در چندین جبهه از ملت ایران شکست خورده‌اند و ملت ایران بر ثبات و اقتدار و استقلال خود در برابر آن افزوده است. امروز آنان خود براین حقیقت معترفند شما باید در کنار دولت انقلابی و مؤمن پیشاهنگ این حرکت شجاعانه و مدبرانه باشید؛ دنیا از همه‌ی شما سخن واحدی بشنود و تبلور عزم ملی را در حرف و عمل شما ببیند... محور کار و عمل در کشور و نماد داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی، عمدتاً قوه‌ی مجریه است. همه باید به آن کمک کنند و هرگاه دولتی با نشاط بیشتر و همت بالاتر و ارزشگرایی قویتر در صحنه است این کمک باید مضاعف گردد...ایجاد اختلاف میان قوا و رخنه در بافت یکپارچه مجموعه قوای سه‌گانه که فرماندهی کل کشور را برعهده دارند، از آرزوهای بزرگ و دیرینه دشمنان اسلام و ملت ایران است که گاه علناً و هم‌اکنون به‌طور غیرعلنی اما کاملاً جدی پیگیری می‌شود و باید مراقب آن بود.» /ایرنا/