سه دهه با یاد ابوذر زمان/ آیت الله طالقانی مردی از جنس قیام

 

حضرت آیت الله سید محمود طالقانی از جمله مجاهدانی است که در صداقت، ایمان و ایستادگی در مسیر اسلام و مبارزه علیه ظلم و جور زمانه و احیای تفکر اسلامی، به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) همانند ابوذر در صدر اسلام بود.


به گزارش خبرنگار مهر در کرج، آیت الله سید محمود علایی طالقانی از فعالان عرصه دین و سیاست بود، هر چند او در امور سیاسی مشهورتر است، اما آموزه ها و سابقه دینی وی بود که او را به عرصه سیاست کشاند. از همین رو هیچگاه در این عرصه کسوت دینی خود را رها نکرد و از پایگاه دین به مبارزه پرداخت.

آقا سید ابوالحسن، پدر آیت الله طالقانی در منش و سیره فرزند بسیار موثر بوده است. او از یاران آیت الله حسن مدرس بود و در اواخر دوران سردار سپهی رضاخان جلساتی علیه او برگزار می کرد. جلساتی که سرانجام به تعطیلی کشیده شد، اما آقا سید ابوالحسن همچنان ارتباطش را با مخالفان رضاشاه از جمله مدرس حفظ کرد و این ارتباط در دوران تبعید مدرس نیز از طریق نوشتن نامه بر روی کاغذ سیگار ادامه پیدا کرد. آقا سید ابوالحسن با وجود مراتب بالای علمی هیچ گاه از سهم امام (ع) ارتزاق نمی کرد و از طریق  ساعت سازی امرار معاش می کرد.

سیدمحمود در نزد چنین پدری در دو حوزه علم و عمل، آموخت و پس از طی تحصیلات ابتدایی به حوزه علمیه قم رفت. در مدارس رضویه و فیضیه این شهر در نزد استادانی چون آیات حجت کوه کمری و سید محمد تقی خوانساری تلمذ کرد. همچنین از سوی آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد یافت. پس از آن مدت کوتاهی در نجف اشرف رحل اقامت افکند و چندی از محضر آیت الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی بهره برد. پس از آن به تهران بازگشت و در سال 1317 در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم دینی پرداخت. 

طالقانی از همان دوره رضا شاه زندان را تجربه کرد. محکومیت حبس شش ماهه او در نتیجه دفاع وی از یک زن محجبه بود. فضای باز پس از شهریور 20 موجب شد که طالقانی در تاسیس کانون اسلام بکوشد. مجمعی که جوانان و قشرهای تحصیل کرده را با مبانی دینی آشنا می ساخت. مدتی هم در رادیو تهران برنامه های مذهبی اجرا کرد. بدین ترتیب حتی از ابزار مدرن روز برای ارتباط با اقشار گوناگون جامعه غافل نماند.

علاوه بر این فعالیتها در عرصه سیاسی با نهضت ملی شدن صنعت نفت همراه شد و به هنگام اختلاف مصدق و کاشانی، برای اتفاق و آشتی میان این دو تلاش فراوان کرد. هر چند که برخی از مخالفانش برای تخطئه این تلاشها و فرو کاهیدن از مقامش او را سید محمود واعظ خطاب کردند. اما آیت الله طالقانی تعلق ناپذیر بود و با هرگروه و جمعی که در مبارزه با رژیم بود، همدلی داشت. به طوری که نواب صفوی را به سال 1334 در منزلش مخفی کرد و به این دلیل چندی را در زندان سپری کرد.

همچنانکه پس از سقوط دولت مصدق در نهضت ملی مقاومت و سپس جبهه ملی حضور داشت. سرانجام به همراه دو دوست دیرینه اش، مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی، نهضت آزادی ایران را با سبقه مذهبی بنا نهاد. از سال 1340 تا 1342 سه بار بازداشت شد که در واپسین بار به ده سال زندان محکوم شد.

هر چند که در سال 1346 با عفو عمومی آزاد شد، اما از همان سال تا سال 50 دوبار تجربه زندان را از سر گذراند. سرانجام در سال 1350 با دستور ساواک به کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی تهران به زابل تبعید شد. اقدام مذکور با اعتراض علما از جمله آیت الله حاج شیخ احمد آشتیانی مواجه شد که منجر به تقلیل مدت تبعید و انتقال وی به بافت کرمان شد.

پس از اتمام تبعید برای چندمین باردر سال 54 دستگیر و به 10 سال زندان محکوم شد. با بحرانی شدن و ضعیت رژیم و فشار مجامع بین المللی در آزادی زندانیان سیاسی در هشتم آبان 1357 آزاد شد. با آزادی از زندان، منزلش به مرکز فعالیتهای انقلابی تبدیل شد و در برپایی راهپیمایی تاسوعا - عاشورا که به منزله رفراندوم خیابانی برای تغییر رژیم بود، نقش کلیدی داشت.

آیت الله طالقانی فعالیت سیاسی خود را تنها به فعالیتهای حزبی و گروهی و محروم نساخته بود، بلکه برای آگاه ساختن توده ها و قشر جوان اهمیتی  بسزا قائل بود. او اگر در نظر مخالفانش سید محمود واعظ بود، اما او از این وعظ و خطابه در مسجد هدایت برای کادر سازی نیروهای مبارز بهره می برد به طوری که بارها ممنوع المنبر شد. گزارشهای ساواک حکایت از آن داشت که مسجد هدایت بر اثر مساعی آیت الله طالقانی "به پایگاهی جهت اجتماع و فعالیت عناصر وابسته به جناحهای مخالف" در آمده است.

ساواک خود به ناتوانی خویش در مقابل وی معترف بود: "اغلب اوقات در مسجد حضور دارد. مخصوصا هنگامی که جمعیت زیاد باشد، هوس منبر رفتن پیدا می کند. از دادن تعهد امتناع می نماید و هر وقت این موضوع را با او درمیان می گذارند با تغیر جواب می دهد کتبا به من ابلاغ کنید" . دیگر آن که به صورت ایستاده یا نشسته به ایراد سخنرانی و تفسیر قرآن می پرداخت تا محملی برای گریز از ممنوع المنبر بودن باشد. 

در آن روزگار که تدریس و تفسیر قرآن به عنوان درسی در رده های پایین حوزه محسوب می شد، با نگاهی نو به تفسیر قرآن همت گماشت و از این طریق نیروهای مذهبی را به بازخوانی آموزه های دینی شان فراخواند. در دوران زندان نیز از این تلاش بازنایستاد و مهمترین اثر خود را در این باره به نام " پرتوی از قرآن " به رشته تحریر در آورد.

"پرتوی از قرآن" ضمن زبان ساده اش نگاهی نوین و علمی به آیات الهی داشت. علاوه بر این، آیت الله طالقانی دید خاصی به نهج البلاغه داشت. شاید بتوان این امر را ناشی از الگو سازی وی از نظریات حضرت علی (ع) به عنوان یگانه حکومت ائمه شیعه در طول تاریخ دانست. نکته ای که در ترجمه جلد اول کتاب امام علی (ع) نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود هم می توان لحاظ کرد.

همچنین وی دردوران کناره گیری بسیاری از علمای دینی از سیاست کتاب فراموش شده "تنبیه الامه و تنزیه المله" علامه محمد حسین نائینی را با مقدمه ای مفصل منتشر کرد، کتابی که در اندیشه سیاسی شیعه گامی مهم محسوب می شود.

بهمن 57 برهه ای دیگر از زندگی آیت الله طالقانی را رقم زد. آیت الله طالقانی بر خلاف آنچه برخی از گروهها می کوشیدند او را در مقابل رهبری نهضت، امام خمینی قرار دهند، در شورای انقلاب به ریاست آیت الله مطهری، شاگرد برجسته رهبر فقید انقلاب حضور یافت و حتی به حکم امام خمینی امامت جمعه شهر تهران را بر عهده گرفت.

منصبی که او را دیگر بار در ارتباط مستقیم با توده ها قرار داد. او در تاسیس نظام نه تنها بر ارتباط مستقیم حاکمان با توده ها تاکید داشت، بلکه با پیشنهاد ایجاد شوراها بر واگذاری امور به مردم صحه می گذاشت. طالقانی بر اساس همان آموزه های دینی نه به طبقاتی کردن جامعه می اندیشید و نه به دموکراسی نخبه گرا تکیه داشت.

بی جهت نبود که به عنوان نماینده مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی هیچگاه بر صندلیهای قرمز مجلس سنای سابق تکیه نزد که او آن صندلیها را جایگاه کسانی می دانست که به خاطر قائل شدن حق و امتیاز ویژه برای خود به سرکوب مردم دست یازیدند.

سرانجام آیت الله طالقانی پس از سالها مجاهدت و تحمل سختی های فراوان در نخستین ساعات روز 19 شهریور 1358 دار فانی را وداع گفت. او در حالی از دنیا رفت که نظام نوپای جمهوری اسلامی دوران تاسیس خود را طی می کرد و در این راه به طالقانی سخت نیازمند بود. نیازی که با میراث طالقانی در ارتباط با توده ها، باز خوانی آموزه های دینی و واگذاری امور به مردم  تا حدودی مرتفع می شد.

و امروز سالروز آن مرد بزرگ است، مردی از جنس علم و درد و قیام و انقلاب و آزادگی با تباری از سوی رادمردان بزرگ عرصه تاریخ بشریت. یادش همواره گرامی باد.