بازخوانی معجزه الهی در صحرای طبس!

 

شن‌های صحرا، سربازان بی نام و نشان خدا بودند؛ سربازان گمنام خدا! سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شده بود و شن‌ها مامور خدا بودند...


صحرای طبس هیچگاه خاطره سحرگاه پنجم اردیبهشت ماه 1359 را از یاد نمی برد.

چند ساعتی تا طلوع آفتاب مانده بود و نماینده شیطان بزرگ، ژنرال جونز، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا امروز را مناسب ترین زمان آغاز عملیات دلتا اعلام کرده بود.

نیروهای آمریکایی با هدف آزاد کردن گروگان های این کشور که در لانه جاسوسی آمریکا در تهران تحت مراقبت بودند، با چرخ بال هایشان در صحرای طبس فرود آمدند.

این نیروها که در میان آنان افسران حکومت پهلوی و افراد وابسته به ساواک نیز حضور داشتند، قرار بود از طبس با چرخ بال به سوی تهران حرکت کرده و در ورزشگاه امجدیه آن زمان فرود آیند و سپس با لباس مبدل، به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و جاسوسان خود را آزاد کنند.

اما شن های صحرای طبس که انگار سربازان گمنامی بودند که از سوی خدا آموزش دیده بودند، بیش از این برنتافتند و نتوانستند شاهد دیدن فتنه ای جدید از سوی ایادی استکبار و شیطان صفت آمریکا بر ضد ملت قهرمان ایران باشند.

در جریان طوفان شن 132 نیروی نظامی آمریکایی، هشت چرخ بال و سه هواپیمای
باربری هرکولس C-130  پس از استقرار در طبس از ادامه مأموریت شیطانی خود بازماندند.

دستگاه هیدرولیک یکی از چرخ بال ها از کار افتاد، چرخ بال دیگر بر اثر طوفان شن و عدم دید کافی به هنگام جا به جایی، با یکی از هواپیماهای هرکولس برخورد کرده و هر دو وسیله نقلیه آتش گرفت و در نتیجه هشت تن از نظامیان در شعله های آتش سوختند.

برژیسنکی حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلی کوپتر آمریکایی چنین توصیف کرده است: «وی بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت، با شنیدن این خبر، به مانند مار زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمام صورت او آشکار شد و به اطرافیانش بد و بی راه می گفت.»

این حادثه پس از اقدام کاخ سفید مبنی بر بلوکه کردن دارایی های ایران در بانک های امریکا، تحریم اقتصادی ایران و اعلام قطع رابطه سیاسی واشنگتن با جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت که یکی از بزرگ ترین رسوایی های نظامی – سیاسی کاخ سفید در برابر انقلاب اسلامی ایران به شمار می آید.

پس از آن، جاسوسان آمریکایی از سوی دانشجویان پیرو خط امام در چند دسته به نقاط مختلف کشور برده شدند و شش ماه در اختیار دانشجویان بودند تا دسترسی به آنان میسر نباشد.

عذاب الهی پیش بینی نشده بود!

برژینسکی در مورد چگونگی انجام این عملیات می نویسد: «طرح عملیات که پس از هفته ها بررسی و تحلیل، تهیه شده بود، جمعاً دو روز (از 24 تا 26 آوریل1980 برابر با 4 تا 6 اردیبهشت 1359) به طول می انجامید.

در شب اول، هشت هلی کوپتر و سه هواپیمای سی - 130 در عمق خاک ایران در وسط بیابان فرود می آمدند و هلی کوپترها پس از سوخت گیری، شبانه به نقطه ای در نزدیکی تهران پرواز می کردند و تمام روز را در انتظار فرا رسیدن شب در این نقطه توقف می کردند.

حمله به سوی سفارت که محل نگهداری گروگان ها بود، در شب دوم با وسایل نقلیه ای که قبلاً تدارک شده بود، انجام می گرفت و یک گروه جداگانه هم برای نجات بروس لینکن، کاردار سفارت و دو تن از همکارانش به محل وزارت خارجه ایران می رفتند.

برنامه دقیقی برای ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگان ها پیش بینی شده بود و گروگان ها پس از رهایی و شاید به همراه چند اسیر از اشغال کنندگان سفارت به استادیومی که در نزدیکی سفارت قرار داشت، منتقل می شدند و به وسیله هلی کوپتر به یک فرودگاه مجاور پرواز می کردند.

قرار بود این فرودگاه شبانه به وسیله یک گروه کماندویی اشغال شود و گروگان ها و کماندوها با هواپیماهای مستقر در فرودگاه به پرواز در آیند، تمام مراحل عملیات در تاریکی شب پیش بینی شده بود و با تمرین های مکرر برای این عملیات، به وسیله گروه ورزیده ای که داوطلب انجام این مأموریت شده بودند، همه ما به نتیجه آن امیدوار بودیم.»

اصل غافلگیری

دولت تجاوزگر آمریکا در رابطه با چنین مأموریتی متجاوز از پنج ماه تمام در صحراهای آریزونا تعلیمات پیچیده و فشرده ای را به کماندوهای خود داده بود و از پیچیده ترین تکنیک های نظامی اعم از تسلیحات نظامی و دفاعی تا صنایع مدرن هواپیمایی استفاده کرده و بودجه نامحدودی را برای این عملیات اختصاص داده بود.

سازمان هواشناسی آمریکا نیز وضع جوی ایران، بخصوص در منطقه فرود در صحرای طبس را کاملاً مورد پیش بینی علمی قرار داده بود و به سبب اینکه هوای آن شب مهتابی بود، ورود هر نوع هوای غیرمطلوب و وقوع طوفان را بعید می دانست.

واقعه طبس، ضمن فراهم آوردن اتحاد و یکپارچگی بیشتر نیروهای انقلابی ایران، حقانیت انقلاب اسلامی را در جامعه بین المللی به اثبات رسانید.

در جریان این حادثه، چهره دشمن واقعی انقلاب بیش از هر زمانی نمایان تر و الهی بودن انقلاب نیز برای جهانیان روشن شد، در حقیقت خداوند متعالی با طوفان شن، پرده دیگری از چهره زشت حاکمان واشنگتن را برداشت و تجاوز آشکار و مغایر با قوانین و موازین بین المللی آنان را به نمایش گذاشت.

مانورهای احمقانه کارتر

به دنبال تجاوز نافرجام کماندوهای آمریکا در طبس، حضرت امام خمینی (ره) رهبر بزرگ ترین انقلاب ضد آمریکایی با صدور پیامی فرمود: «اشتباه کارتر در آن است که گمان می کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه، می تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری رویگردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است، منصرف کند؛ کارتر نفهمیده با چه ملتی روبروست و با چه مکتبی بازی می کند، ملت ما، ملت خون و مکتب جهاد است؛ حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است.»

تحقیر تاریخی آمریکایی ها

واقعه شکست آمریکا در طبس، آن قدر مهم و سرنوشت ساز بود که حتی مشهورترین چهره های سیاسی را در آمریکا وادار به اعتراف به شکست کرد به عنوان نمونه برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، احساس ناامیدی ملی را در آمریکا، از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس می داند و می گوید: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت.»

ویلیام سولیوان، سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه، با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد می کند و می نویسد: «روش سست و بی قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد.»

یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز می نویسد: «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند، تا مدت ها آنها را رها نخواهد کرد، بویژه به این دلیل که این شکست، ضربه دوباره ای به احساس آنهایی بود که شدیدا به فناوری معتقدند و به آن ایمان دارند، از کار افتادن سه بالگرد در میان بادهای شنی بیابان، ضربه بسیار سنگینی بوده است.»

شن ها مامور خدا بودند

حضرت امام خمینی (ره) در پی شکست آمریکا در طبس، در پیام کوبنده ای چنین فرمودند: «کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه، حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند؛ کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده است و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است، اکنون که شیطان بزرگ دست به کار احمقانه زده است، ملت شریف ایران باید برای خدای تبارک و تعالی با تمام توان خود و با اتکا به قدرت خدای متعال مهیا شوند و آماده نبرد با دشمنان خود گردد.»

ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرمودند: «نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟ نباید بیدار شوند؟ کی این هلیکوپتر آقای کارتر را که می خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن ها ساقط کردند، شن ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست؛ این شن ها همه مأمورند؛ تجربه بکنند باز.»

اقدامات خصمانه دشمنان انقلاب در پرتو عنایت خداوند بی ثمر می ماند

اهمیت واقعه طبس در این نبود که آمریکایی ها برای نخستین بار آشکارا در داخل خاک ایران نیرو پیاده کردند؛ زیرا این واقعه، نمونه کوچکی از تجاوز آمریکایی ها را در کشورهای مختلف جهان نشان می دهد، اهمیت واقعه صحرای طبس در این بود که وقتی نظامی مردمی و اسلامی مورد عنایات باری تعالی باشد، حتی عواملی مانند ریگ ها و گرد و غبار بیابان هم می توانند ماشین جنگی قدرتمندترین کشور جهان را در هم بکوبد و منهدم سازد.

از آن پس، تصمیمات و اقدامات خصمانه آمریکا و دشمنان انقلاب در پرتو عنایت خداوند بی ثمر می ماند و کاروان پر خروش انقلاب، همچنان با حضور توفنده ملت سرافراز در کنار رهبر دوراندیش و شجاع خود، به حرکت سرنوشت ساز و امیدبخشش ادامه می دهد.