تحلیل / "اسراییل" روی خط زوال

یکی از اصلی ترین سیاستهای رژیم صهیونیستی ، حفظ وحدت و توسعه جامعه یهودی در سرزمین های اشغالی فلسطین است اما معطوف شدن یک جانبه به تحولات منطقه بویژه سرکوب انتفاضه سبب شده تا آنها در عرصه داخلی با چالشهای بسیاری مواجه گردند.
یکی از اصلی ترین سیاستهای رژیم صهیونیستی ، حفظ وحدت و توسعه جامعه یهودی در سرزمین های اشغالی فلسطین است. معطوف شدن یک جانبه تحولات منطقه بویژه سرکوب انتفاضه سبب شده تا آنها در عرصه داخلی با چالشهای بسیاری مواجه گردند. چنانکه بسیاری از کارشناسان علل نابودی رژیم صهیونیستی را نه بدلیل تحولات منطقه ، بلکه به دلیل مشکلات داخلی را دور از ذهن نمی دانند. با توجه به تحولات داخلی مهمترین عناصر تاثیر گذار در فروپاشی درونی این رژیم در چند بخش قابل بررسی است : 1)فساد در نهاد های حکومتی: در حالی که دستگاههای اطلاعاتی غرب ، رژیم صهیونیستی را تنها دموکراسی خاورمیانه معرفی می کنند ، بسیاری از محققان صهیونیست معتقدند که فساد به حدی در نهادهای حکومتی این رژیم نفوذ کرده که گروههای سازمان یافته مجرمین ،‌جزء لاینفکی از اعضاء احزاب و حکومت شده انداند . رسوایی پولشویی در تعداد زیادی از بانکهای رژیم صهیونیستی که تعداد زیادی از مسئولان حکومتی در آن دخیل می باشند ، از نمونه های بارز این فساد است. از سوی دیگر یکی از موارد نفوذ فساد در احزاب صهیونیستی به خرید و فروش رسمی آراء اعضاء پارلمان معطوف شده است . در این چارچوب معمولا پیش از رای گیری ، عده ای از نفوذ فراوان در میان اعضای حزب برخوردارند ، با ارائه پول آرای سایر افراد را خریداری می کنند . بر اساس گزارشات منتشره بیش از 10 درصد نمایندگان "کنسیت " دارای پرونده فساد مالی می باشند . بر اساس نظر سنجی های بعمل آمده بیش از 82 درصد جامعه صهیونیستی رهبران خود را فاسد می دانند. 2)بحران سیاسی : هرچند رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده تا وحدت و انسجام داخلی خود را به نمایش گذارد اما روند تحولات سیاسی حکایت از واقعیتی دیگر دارد . روند انتخابات این رژیم را می توان دلیل آشکاری بر این بحران دانست . اولا عدم استقبال عمومی از حضور در پای صندوق های رای که به گفته ناظران کمتر از20 در صد را شامل می شد. ثانیا تقسیم شدن آراء میان احزاب گوناگون که اولمرت را مجبور به تشکیل دولت ائتلافی نمود . ثالثا اختلافات شدید در دیدگاه ها و نظرات احزاب که آنها را به تقابل مستقیم وا داشت بخش کوچکی از بحران سیاسی حاکم بر این رژیم می باشد . یکی از ابعاد مشکلات داخلی صهیونیستها در تحولات اجتماعی و افکار عمومی جامعه صهیونیستی مشاهده می شود . افزایش روز افزون جرم و جنایت ،‌خود کشی ، کوچ صهیونیستها به سایر کشورها ( در حالی که تل آویو با دادن امتیازات و مشوق های بسیار سعی در جذب یهودیان به سرزمین های اشغالی فلسطین را دارد ، اما عمل کرد جامعه روندی معکوس را نشان می دهد ) بحران شدید اقتصادی خودداری جوانان از حضور در ارتش، افزایش خشونت و فساد اخلاقی در میان نظامیان (براساس آمار ارائه شده، صرفاً 10 درصد دختران در ارتش در سمت های بهداری و اداری به کار گرفته شده اند و سایر در امور مرزی و بازرسی به کار گرفته شده اند. این امر فشارهای روحی و روانی و فساد اخلاقی را در آنها افزایش داده است.) روند رو به رشد تجارت زنان به اراضی اشغالی تنها بخش هایی از مشکلات اجتماعی حاکم بر جامعه اسراییلی است. براساس آنچه ذکر شد، به صراحت می توان گفت که امروز جامعه صهیونیستی با بحران های شدید داخلی مواجه است که روند فروپاشی آن را از درون تسریع می نماید. التبه باید در نظر داشت که رژیم صهیونیستی با در پیش گرفتن اقداماتی سعی در حل این بحران ها و بعضاً سرپوش نهادن بر آنها دارند. تشدید تدابیر امنیتی، افزایش جنایات در اراضی اشغالی، در پیش گرفتن سیاست های خصمانه در قبال دولت و ملت فلسطین، ایجاد دشمن خارجی برای وحدت داخلی (سیاست سپر بحران) که بخش اصلی آن را ایران تشکیل می دهد، جذب کمک های خارجی به ویژه از اروپا و آمریکا، محدود سازی حضور تجار در اراضی اشغالی و بر عهده گیری این روند به دست صهیونیست ها و... از جمله این تحرکات می باشد. بر این اساس در شرایط کنونی که رژیم اشغالگر قدس روند رو به زوال را در پیش دارد، جا دارد تا ملت فلسطین و جهان اسلام با حفظ وحدت و حمایت از دولت جدید فلسطین برای افزایش مشکلات رژیم صهیونیستی تلاش نمایند. به عبارت دیگر آنها با حفظ وحدت ،استمرار انتفاضه و معطوف داشتن رژیم صهیونیستی به تحولات منطقه، می توانند ، اولاً شرایط را برای انزجار بیشتر جامعه صهیونیستی از دولتمردانشان ثانیاً تشدید بحران های کنونی به ویژه درامور اقتصادی و سیاسی، راه را برای پایان دادن به جنایات رژیم صهیونیستی و تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شریف فراهم آورند.