پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

رضایی:من هیچگاه به امام درباره پایان جنگ نامه ننوشته بودم

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با بیان این که یکی از دلایلی که حضرت امام در مورد پایان جنگ تصمیم گرفتند، نامه‌ای بود که من به آقای هاشمی نوشته بودم، افزود: البته من هیچ‌گاه به امام نامه ننوشته بودم.

به گزارش خبرگزاری فارس محسن رضایی در گفت‌وگو با سایت بازتاب که پیش از این انجام شده و در روزهای اخیر نیز مجددا منتشر شده است در پاسخ به این سئوال که «آقای هاشمی رفسنجانی پذیرش قطعنامه را به دلایلی همچون خستگی نیروهای نظامی، نامه وزرای اقتصاد و رئیس بانک مرکزی مبنی بر ناتوانی تأمین هزینه‌های جنگ و نامه شما به عنوان فرمانده سپاه مبنی بر ضرورت تأمین تداکارت برای ادامه جنگ و سه سال وقت برای بازسازی نیروها مربوط کرده، البته آقای هاشمی گفته‌اند مردم حاضر بودند اگر امام می‌خواست ریاضت بکشند ولی نامه آقای رضایی پذیرش قطعنامه را قطعی کرد در حالی که شما در مطالبی که گفتید، نگارش این نامه را با تغییر استراتژی‌ها مربوط دانستید نه پذیرش قطعنامه 598» گفت: به هر حال نمی‌دانم برداشت آقای هاشمی چه بوده است اما این بحث معروفی بین فرماندهان و آقای هاشمی بود. فرماندهان به ویژه پس از عملیات خیبر، می‌گفتند استراتژی سیاسی نتیجه‌ای ندارد و اجازه بدهید برنامه‌ای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام کنیم. هیچ‌گاه مسئولان سیاسی و آقای هاشمی این را نپذیرفتند.
وی با اشاره به این که یک روز آقای هاشمی گفتند ما حتی نمی‌توانیم بند پوتین سربازان و بسیجی‌ها را فراهم کنیم، افزود: این تعبیر بیانگر این بود که هیچ‌گاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه می‌گفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد کشور تحمل این استراتژی را ندارد.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس اضافه کرد: بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادات فرماندهان را اگرچه برای انجام یک عملیات می‌پذیرفتند، ولی برای پایان دادن به جنگ رد می‌کردند. تنها موقعی که راضی شدند، در اواخر جنگ بود؛ زمانی که دیدند استراتژی سیاسی با شکست مواجه شده است ولو قطعنامه 598 هم دستاورد عملیات فاو و کربلای 5 بود. ولی آنها احساس می‌کردند همین 598 هم عملی نباشد.
رضایی با بیان این که در این موقع از ما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه می‌خواهید، خاطرنشان کرد:آن زمان سپاه نامه‌ای را برای آقای هاشمی‌رفسنجانی ـ نه امام ـ تنظیم کرد. زیرا امکانات کشور در اختیار مسئولان سیاسی کشور بود. در این نامه برای پیروزی در جنگ امکاناتی خواسته شده بود. آقای هاشمی هم این نامه و هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد و گفته بود که نظامیان این گونه می‌گویند و مسئولان سیاسی و اقتصادی هم می‌گویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید و امام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با پاسخ منفی به این سوال که آیا پیشنهاد پایان جنگ را به حضرت امام داده بودید؟ و با تاکید بر اینکه در حقیقت، آن نامه‌ای که من نوشته بودم، ارائه یک برنامه بلندمدت برای جنگ بود، خاطرنشان کرد: من در نامه‌ام نوشته بودم که ما جنگ را نباید برای یک عملیات برنامه‌ریزی کنیم، چرا که با این کار، جنگ به پایان نمی‌رسد. ما باید استراتژی داشته باشیم و یک مجموعه عملیات‌ها را برنامه‌ریزی کنیم و برای پنج سال آینده برنامه داشته باشیم. بعد آمدم برنامه‌ای را که برای این پنج سال می‌خواهیم، نوشتم و در حدود چهار و نیم میلیارد دلار نیز پیش‌بینی ارزی کرده بودیم که می‌بایست طی پنج سال به ما بدهند.
رضایی با بیان اینکه این مبلغ با توجه به درآمد 10 میلیارد دلاری کشور در سال 1366، کمتر از 20 درصد درآمد ما در پنج سال محسوب می‌شد، تصریح کرد: صدام چند برابر این درصد را به ارتشش تزریق می‌کرد. با این کار یک برنامه‌ریزی درازمدت کرده بودیم که جنگ را با پیروزی قطعی به پایان ببریم. قبلا گفته بودیم که حتی اگر همه امکانات را هم به ما ندهید، ما بالاخره می‌توانیم در جنگ پیروز شویم، ولی خسارت این پیروزی بالاست.
وی در پاسخ به این سوال که بقیه نامه‌ها هم چنین ماهیتی داشت که حضرت امام به جمع‌بندی خاصی برسند یا درواقع، پیشنهاد صلح یا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه هم در بین این پیشنهادها وجود داشت؟ گفت:نه، بیشتر نامه‌ها از جنبه دیگری بود. مثلا نامه آقای خاتمی، حکایت از آن داشت که بسیجی‌ها و مردم به جبهه نمی‌روند و ما در جبهه نیرو کم داریم. صحبت آقای میرحسین درباره این بود که اقتصاد کشور نمی‌تواند جنگ را تحمل کند.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه پیشنهاد صلح را خود شورای عالی دفاع به امام داد، افزود: مسئولان سیاسی به خدمت امام رفتند و حتی قبل از این‌که امام صلح را بپذیرد، به امام گفته بودند که شما اگر معذوریت در پذیرش صلح دارید، مثلا ما صلح را می‌پذیریم، بعد که پذیرفتیم، شما ما را کنار بگذارید و بگویید اینها بدون اجازه من این کار را کردند، ولی حالا چون این کار را کردند، من هم قبول دارم.
رضایی به نقل از اردبیلی ‌گفت: آنجا برخی دوستان پیش امام گریه کرده بودند که ارتش عراق آمده و ممکن است بیاید خرم‌آباد و آنجا را بگیرد و بیاید داخل عمق ایران و امام مقاومت می‌کرد.
وی افزود: امام پس از جلسه‌با سیاسیون فرموده بودند چرا شما بپذیرید. اگر قرار شد، خودم می‌پذیرم. یعنی بعد از این‌که امام این را به سیاسیون گفتند، امام نامه‌ای نوشت به سران کشور و پذیرش صلح را خودشان تقبل کردند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که چرا پس از آزادسازی خرمشهر عملیات‌ تداوم پیدا می‌کرد در حالی که به تعبیر شما در استراتژی سیاسی تنها هدف پیروزی در یک عملیات برای پایان جنگ و استفاده از ابزار دیپلماسی بود و چرا مرحله سیاسی این استراتژی هیچ‌گاه به اجرا درنیامد تا جنگ تداوم پیدا نکند؟ گفت: دو عامل در اینجا دخالت دارد یکی اینکه عراق و آمریکا و کشورهای عربی و غربی دست ایران را خوانده بودند و لذا در مواجهه با سیاستمداران ما می‌دانستند که قضیه چیست، هرچند امام می‌گفت ما جنگ را تا رفع فتنه ادامه می‌دهیم اما آنها می‌دانستند این حرف امام و رزمنده‌هاست که در حد یک شعار است. آنچه که آنها در عمل می‌دیدند «جنگ جنگ تا یک عملیات» بود.
رضایی در پاسخ به این سئوال که آیا پذیرش قطعنامه به علت نبود امکان ادامه عملیات‌ بود یا به خاطر تغییر استراتژی؟ گفت:تا پیش از قطعنامه تنها پیشنهادی که به ایران شد آتش‌بس بود؛ آتش‌بس هم یعنی جنگ نیمه‌ تمام.
وی با پاسخ مثبت به این سئوال که منظور از آتش‌بس یعنی طرفین در هر نقطه‌ای هستند بمانند و مذاکره کنند، تصریح کرد:مذاکرات می‌توانست 30 تا 40 سال ادامه یابد و در این مدت ایران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. این یک گزینه بود. گزینه دیگر این بود که ایران استراتژی سیاسی را در پیش بگیرد یعنی در پی یک عملیات به صلح دست یابد. گزینه سوم این بود که ایران با استراتژی نظامی تا سقوط صدام حرکت کند که یا به سقوط صدام منجر می‌شد یا دستیابی به یک پیروزی بزرگ.در حقیقت این گزینه پس از آزادسازی خرمشهر پیش روی ایران بود. آن چیزی که به آن عمل شد استراتژی دوم بود یعنی انجام یک عملیات برای کسب امتیازات سیاسی.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه این عملیات‌ منجر شد که ایران بتواند قطعنامه 598 را از دنیا بگیرد، افزود: در این قطعنامه برای نخستین بار پیشنهاد صلح و یک سری امتیازات از جمله بازگشت به مرزهای بین‌المللی، تعیین و پرداخت خسارت، به ایران داده شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.