چهاردهم مرداد ماه سالروز صدور فرمان مشروطیت است . در این روز مظفرالدین شاه با صدورفرمانی درسال ۱۲۸۵سرانجام به مشروطه شدن سلطنت در ایران گردن نهاد.
دستور مظفرالدین شاه قاجار برای تشکیل "مجلس شورای ملی" در واقع نقطه عطف جنبشی بود که تحت عنوان "انقلاب مشروطه" ازحدود سال ۱۲۸۴تا۱۲۹۰ در ایران به راه افتاد.
در اواسط قرن نوزدهم میلادی گسترش ارتباط میان ایران و کشورهای غربی، اندیشه اصلاح طلبی را در میان نخبگان ایرانی بوجود آورد.
اقدامات بزرگانی همچون قائم مقام، امیرکبیر یا سپهسالار عملا باب تغییرات نوگرایانه را در ایران باز کرده بود.
از این گذشته در این زمان جنبش های مشروطه خواهی، ملت گرایی و استقلال جویی در اروپای نیمه دوم سده ۱۹به اوج خودرسید.این جنبشها ملت های گوناگونی را درگیر کرد.
این نکته که همه این جنبشها به همراه انقلاب ۱۹۰۵روسیه بر انقلابیون مشروطه خواه ایرانی تاثیرات شگرفی داشته است، تقریبا مورد اتفاق نظر همه محققین برجسته تاریخ مشروطیت است.
بیشتر تجددخواهان ایرانی مانند طالبوف ومستشارالدوله ایجادتغییرات در چارچوب دین را درایران امری ممکن دانسته و به دنبال راهی برای توجیه اصلاحات در بستر اسلام بودند.
از عوامل دیگر انقلاب مشروطیت در ایران، تاثیرات قیام های مردمی علیه امتیازاتی ننگین حکومتی به کشورهای خارجی بود. خصوصا قیام تنباکو که به مردم آموخت در برابر قدرت حاکمه شاه و دربار قیام کنند و از گونه ای موفقیت برخوردار باشند و علما که رهبران مردم بودند، کشف کردند که می توانند نقش موثری بین حکومت و مردم داشته باشند و کاری به نفع مردم و ضد سلطنت انجام دهند.
در واقع مخالفت باواگذاری امتیاز تجارت تنباکو به بیگانگان بستری شدتا برای نخستین بار تجدد خواهان و روحانیون با همراهی مردم در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی قیام کنند. ائتلافی که به شکلی دیگر و حدود یک دهه بعد در جنبش مشروطه ایران خود نمایی کرد .
در سال های آغازین قرن بیستم میلادی، "اقتصاد قاجاری"، اقتصادی در هم شکسته بود. خزانه دربار قاجار خالی و دولت مرکزی توانایی برخورد با نا آرامی های محلی در گوشه کنار کشور را نداشت.
بازرگانان در شهرهای بزرگ کشور، به ویژه به سیاست های گمرکی کشورمعترض بودند.
در اسفند ماه ۱۲۸۳عکسی از رییس گمرکات ایران، "مسیو نوز بلژیکی" منتشر شد که در آن عبا و عمامه بر تن کرده بود. اینجا بود که اعتراض ها بالا گرفت، مردم و روحانیون اقدام نوز را توهین آمیز خوانده و خواستار استعفای او شدند.
ناآرامیها و اوضاع نابسامان اقتصادی همچنان ادامه یافت تا سرانجام در پاییز ۱۲۸۴گران شدن قند موج جدیدی در جنبش مشروطه به راه انداخت.
هنگامی که علاءالدوله حاکم تهران دو تن از تجار مشهور تهران را به جرم گرانی قند به فلک بست، اعتراضها ابعاد تازه ای پیدا کرد.
متعاقب این حادثه مردم به سرعت بازار تهران را تعطیل و با حمایت علما آیت الله بهبهانی و طباطبایی در مسجدشاه جمع شدند.
در این زمان از خواسته اصلی مردم عزل علاء الدوله حاکم تهران بود.
با سخنرانی حاج جمالالدین واعظ اصفهانی تظاهرات مردم به خشونت گرایش یافت.
چند روز بعد ازاین حوادث، آیت الله طباطبایی و بهبهانی باتعداد زیادی از طلبهها و طرفدارانشان به نشانه اعتراض در مرقد حضرت عبدالعظیم بست نشستند. این حرکت در تاریخ مشروطه به "هجرت صغری" معروف شد.
جالب اینکه دراین حرکت بازاریان وتجار و حتی برخی درباریان ناراضی نقش قابل توجهی یافته و با حمایت مالی از این حرکت خواهان ادمه جنبش شدند.