کرمان، دیاری کهن با مردمانی سخت کوش و صبور همواره از ناملایمات تاریخی و حوادث طبیعی با سرافرازی قد برافراشته و همچنان با عزت و بزرگی در راه پیشرفت و آبادانی گام برمیدارند.
"ژان اوبن" یکی از معروفترین شرق شناسان فرانسوی معتقد است هر کس تاریخ کرمان را به درستی بخواند مانند آن است که تاریخ همه جهان را خوانده باشد.
"محمدعلی گلابزاده" در کتاب "کرمان پگاه هستی" مینویسد: "از آن روز که اسکندر از راه سیستان و از گذر گدروزیا یا همان جیرفت امروز به کرمان آمد و به شکرانه رهایی تعدادی از سربازانش که در کویر، اسیر طوفان شده بودند، آنها را آزاد گذاشت تا هر چه میخواهند انجام دهند و پس از آن تا حمله مغولها، غزها، محمد افغان، نادر و بالاخره آقامحمدخان همه و همه از نجابت این مردم سوء استفاده کرده و از هیچ رذالتی فروگذار نکردند".
وی همچنین میافزاید: "با این همه مردم کرمان همچون صخرهای شکستناپذیر تمامی این سختیها را تحمل کرده و شدائد روزگار را به سخره گرفتند تا آنجا که نام کرمان و کرمانی با خط روشن آفتاب، برپیشانی تاریخ رقم خورد".
"عبدالحسین سعیدیان" در کتاب سرزمین و مردم ایران مینویسد: "در کتیبه شاهان هخامنشی از کرمان به نام کارمانیا یاد شده و در کتاب کارنامه اردشیر بابکان نوشته شده که از جویبارهای آن شیر جاری است، کرمان گواشیر نیز نام داشت آوردهاند که گشتاسب شهر کرمان را ساخت و آتشکدههایی در این شهر بنا نمود بعضی عقیده دارند کرمان بناهایی از اردشیر بابکان میباشد که هنوز آثار دو قلعه (دختر و اردشیر) از عهد اردشیر باقی است و گروهی نیز بهرام گور را بانی شهر کرمان میدانند".
وی با اشاره به اینکه کرمان همواره مهد تمدن و فرهنگ بوده است مینویسد:
"آنچه از منابع تاریخی بر میآید کرمان از بناهای روزگار ساسانیان میباشد".
"کرمان در روزگار صفویه اهمیت فراوان یافت و در حمله افغانها به این شهر آسیب فراوان دید، نادر شاه کرمان را از شر افغانها نجات داد و در روزگار زندیه کرمان از اهمیت خاصی برخوردار بود".
"کرمان تا قبل از پناهنده شدن لطفعلیخان زند و حمله آقامحمدخان قاجار شهری آباد و دارای قناتهای متعدد بود که در مسیر آنها درختهای بسیار کاشته بودند اما چون آقامحمدخان قاجار کرمان را محاصره کرد قناتها را پر و درختان را قطع و قتل عامهای وحشیانه کرد، مردم بسیاری را کور و بسیاری از آثار تاریخی را ویران ساخت."
به رغم مصیبتها و سختیهایی که در طول تاریخ بر این دیار کهن رفته است اما این سرزمین همواره مفاخر و بزرگانی را در دامان خود پرورانده است که وجود هر یک به عنوان عزت و افتخار یک ملت کافی است.
خواجوی کرمانی، افضل کرمانی، عماد فقیه کرمانی، ابوحامد کرمانی، شاه شجاع کرمانی، شاه نعمتالله ولی، فواد کرمانی، حیاتی کرمانی، ملابمانعلی راجی ملقب به فروسی ثانی، احمد بهمنیار، دکتر احمد ناظرزاده کرمانی و دکتر ابراهیم باستانی پاریزی از جمله بزرگان شعر و ادب و فرهنگ این دیار هستند.
در دانش ریاضی، چهره نامداری چون ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی که در قرن سوم هجری برای نخستین مرتبه مسئله معادلات سه مجهولی را مطرح ساخت و همچنین عباس ریاضی کرمانی استاد برجسته نجوم و ریاضی عصر حاضر از مفاخر این رشته بشمار میروند.
در عرصه سیاست، بزرگانی چون میرزاآقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی آزادیخواهانی که به دست محمدعلی شاه در تبریز به شهادت رسیدند و میرزا رضا کرمانی که با قتل ناصرالدین شاه شهامت و ایثار مردم این دیار را به تماشا گذاشت و نیز آزادیخواهان دیگری چون مجدالاسلام کرمانی و ناظمالاسلام کرمانی و همچنین شهید محمد جواد باهنر و آیت الله هاشمی رفسنجانی از این دیار برخاستند.
در عرصه هنر، بزرگ مرد عرصه موسیقی ایران روحالله خالقی و استاد علی اکبر صنعتی نقاش و مجسمه ساز عصر حاضر سرآمد دیگران بشمار میروند.
محمدعلی گلابزاده در کتاب "کرمان پگاه هستی" مینویسد: کرمان گنجینهای از فرهنگ و هنر است که ریشه در اعماق تاریخ دارد.
کاوشهای شهداد صنایع دستی گرانبهایی را عرضه کرد که قریب ۵هزار سال پیش از این مردم هنرآفرین این خطه بعنوان تحفه کرمان به جهان عرضه میکردند.
وی مینویسد: "ارزشمندترین این کشفیات درفش ۵هزار سالهای است که هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
کاوشهای اخیر جیرفت نیز آثاری را عرضه کرد که روند تاریخی جهان را دگرگون ساخت و از تمدنی چندین هزار ساله سخن به میان آورد.
قرنها پیش از این نیز پارچههای بافت راین کرمان به کشورهایی چون مصر و هندوستان صادر میشد و قالی کرمان از زمانهای دور زینت بخش کاخ شاهان و بزرگان روزگار بود"./ایرنا