علی (ع) که اولین روز بعثت به اسلام گروید، زندگی گهربار خود را وقف این مکتب انسان ساز کرد و جز رضایت خالق چیزی در نظر نداشت.
او برای رهایی انسان و انسانیت از یوغ کفر، شرک، نفاق، ظلمت و جهل، لحظه لحظه زندگی پرارزش و پرافتخار خویش را وقف کرد.
شیر روز و راهب شب که در مصاف با کفار، مشرکین و منافقین، تیغ تیزش کارساز بود، در عبادت و عبودیت خالق آن چنان از خود بیخود میشد که هر انسان متفکری در شگفت میشود که چگونه تن خاکی، قادراست این روح بزرگ و توانا و بیهمتا را در خود جای دهد.
امروز و امشب و پس از ضربت خوردن، علی(ع) در بستر مرگ است و اما هم چنان در مقابل معشوقش به نماز عشق ایستاده است.
عاشق امشب به وصل معشوق میرسد و مرید به مرادش میپیوندد.
مگر نه این که مرید همواره به دنبال مراد است ، پس این همه تحمل دوری برای چیست ؟ اما عشق را هرگز مرزی نیست و زمان در حجله عاشقی معنا ندارد، از همین روست که علی(ع) برای رسیدن به صبح آن همه بیتاب است .
کجا الفاظ و تعابیر گنجایش این معنا را دارد، معنایی که ابعادش از زمان و مکان خارج است .
یا علی ! تو امشب به حجله عشق میروی و ما میمانیم و این همه پلیدی و عداوت و بیعدالتی .
یا علی ! میادین جهاد پس از این که شمشیر بران خود را میانشان رها کردی، چگونه تو را مینگرند؟
یا علی ! چگونه دنیا را به اهلش سپردی، در حالی که خود از نااهلی دنیاپرستان آگاه بودی ؟
یا علی ! چگونه ترک میکنی شیعیانت را در حالی که میدانی چگونه ناملایمات این دنیای فانی همچون طوفان بر خانه هایشان میکوبد و دل هایشان به دایره تردید گرفتار میشود.
یا علی ! گفتی که برای انسان ، در دنیا زیوری نیکوتر از گوهر فضیلت نیست که بایستی به رشته تقوا بکشد و به گردن آویزد، تا در زندگی مایه آسایش وجدان و پس از مرگ ، حجت برخورداری از رحمت رحمان شود.
و انسان را هشدار دادی; آنگاه که دنیا در برابرت سرتعظیم فرود آورد و تمام جبروتش را به پایت ریزد ،گامهایت به سوی دورترین دورها روانه شود که نه گردبادهای سهمگین لرزاند و از جای بدرش آورد و نه لیزی لغزشگاه ها به بازی خزاندش .
شنیدم که میگفتی، "سوگند به خدا که نوزدهم رمضان یگانه روزی نبود که در آن، رخت برای سفر دراز بستم..."
امشب بندهای با خدا راز و نیاز میکند و طرف معاملهاش خود خداست.
امشب گامهای در کوچه و پس کوچههای عاشقی و سرگردانی برداشته میشوند.
امشب لبها زمزمه میکند، "من به امید عطای تو گنه کارشدم... " دانههای تسبیح همه ذکر، سجادهها همه حاجت، زبانها همه سکوت و شرمندگی از این همه مظلومیت .
آری امشب شب وصل است ، وصل علی ! امشب شب قدر است، به میزان قدرعلی ! امشب شب حضور، شب نور علی نور، شب سوگ و سکوت، شبی که فضیلتش از هزار ماه عبادت برتر است، شبی که ملائک از نزدیک نظاره گرند که چگونه انسان کاملی در محراب عشق به اوج میرسد.
علی جان، کی ز یادم برود "فزت و رب کعبه" گفتنت را ، کی از یادم برود صورت غرق به خونت را و کی از ذهنم نقش بربندد، مظلومیتت آن گونه که به اهل دنیا فریادش کردی که ، " والله از من مظلوم تر در دنیا نیست ." به گرد نخلهای کوفه در دل شب گشتیم به امیدی که ببینیم رخ زیبایت که هر شب محو ذات خالق یکتا بودی، اما اینک ما ماندهایم و سوگ و غم تنهایی تو.
علی جان میدانم که برای اعتلای پرچم درخشنده مکتب اسلام ،از آن روز که محمد (ص) گرد خاک پر برکت "حرا" را بر تو افشاند، آن را توتیای دیده ساختی.
علی جان، دنیا را با زهد و بهره اندک برگرفتی، چون میدانستی که سایه اش دیر نپاید و عزت و اقتدارش بسر آید.
دنیا گذرگاه است و انسان آهسته آهسته روان به سوی آرامگاه و سرانجامش منزلگه باریتعالی و خوشا بر کسی که امشب با چشمی گریان با ذکر "یا علی یاعلی " به این منزلگه میرود.
* سخن آخر
امشب همه چشمان شیعیان علی (ع) گریان است . گریان از فراق او و از مظلومیتش. مریدش باشیم و قدرش بدانیم. او را که قرآن ناطق است بخوانیم و به گفتارش عمل کنیم .
امشب شب بیست و یکم ماه رمضان است . شب قدر و شب شهادت علی (ع). از بزرگان نقل شده است که "ماه رمضان قطعهای از بهشت است " و خداوند به ما دراین ماه فرصت میدهد تا بر سفرهای بنشینیم و متنعم شویم .
امشب هم شبی دیگر از لیالی قدر است. همان شبی که منتظرش بودیم و لحظه شماری میکردیم تا بیاید، یک شب آن تا صبح افضل از هزار ماه است. گویند در واقع این شبها کلید اصلاح همه امور است کما این که همه حرکتهای ما از همین جا آغاز میشود.
خوشا به حال کسانی که ارزش این لیالی را بدانند و از آنها فیض اکمل ببرند و خود را بیمه شهید این شبها گردانند. //از:علی اکبر قزوینیان