جشن میلاد ، مظهر بزرگترین و پرشورترین شادی شیعیان است و این نوشتار مباحثی است کوتاه در جشن میلاد و تاریخچه آن و آداب شادیها از دیدگاه معصومان.
مقدمه:
----------
جشن میلاد ، مظهر بزرگترین و پرشورترین شادی شیعیان است و این نوشتار مباحثی است کوتاه در جشن میلاد و تاریخچه آن و آداب شادیها از دیدگاه معصومان.
نیمه شعبان، جشن میلاد امام زمان(ع)، جشن زنده شدن آرزوها و امیدها، جشن آمادگی برای شرکت در نهضتی بزرگ و انسانی است.
جشن میلاد جشنی توام با آگاهی، حرکتی مستمر و سازنده و زندگی بخش، و میثاق و همسویی با امام عصر(ع) است.
این روز، از شیرینترین، خجستهترین و بزرگترین اعیاد اسلامی است. امام خمینی(ره) فرمود:
<عید میلاد حضرت مهدی و بزرگترین عید برای مسلمین و بزرگترین عید برای بشر است.>1
و به فرمودهِ مقام معظم رهبری:
<روز ولادت حضرت مهدی(ع)، یک عید حقیقی برای همهِ افراد بشر و کسانی است که سختی کشید اند یا رنجی بردهاند یا اشکی ریختهاند و انتظاری کشیدهاند.>
روز ولادت حضرت مهدی(ع)، عید همه انسانهای پاک و آزادهِ عالم است. با مطالعه و کاوش در متون و فرهنگهای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که در طول تاریخ، از زمان غیبت صغری جشنهای میلاد برگزار میشد و مردم محیط کار و خانهِ خود را با چراغ تزیین میکردند.
امیران و پادشاهان برای این که به باورهای مردم احترام بگذارند و به این وسیله در میان تودههای مردم برای خودشان جایی باز کنند، در آیین شادمانی آنان سهیم میشدند، به نیازمندان هدیه میدادند، از خراج و مالیات صرف نظر میکردند و سهمیه خراج آنان را با برات رسید، میبخشیدند. و چون پرداخت جایزههای نقدی به عامّهِ مردم امکانپذیر نبود، برای روز و تاریخ آینده و هنگام برداشت محصول برات و چک به آنها میپرداختند. از این رو این شب، به شب برات معروف گردید.2 چه بسا مجرمانی که در زندانها به سر میبردند و امید داشتند که شب برات برسد و حکم آزادی آنان صادر شود. مستمندان نیز، چشم به خزانه و بیت المال حاکم داشتند تا به این مناسبت به نوایی برسند.
ابوریحان بیرونی میگوید:3
شب پانزدهم از ماه شعبان را شب برات خوانند.
برای چراغانی و مراسم شادی، از موم شمعهایی بزرگ، قطور و با دوام میساختند و فتیله آنها را با مواد رنگی میآغشتند که نور را رنگین سازد. این کار بیشتر جنبه تزیینی و تشریفاتی داشت و این نوع شمع را، <شمع براتی> میگفتند. این شمع که عموماً در چراغانی شب میلاد مورد استفاده قرار میگرفت، بسیار با دوام بود و از آغاز تا پایان شب، نور افشانی میکرد.4
مراسم ولادت حضرت مهدی (عج)
تاریخ نگاران دربارهِ مراسم ولادت آن حضرت به وسیله امام عسگری(ع) سخن به درازا گفتهاند.
آن حضرت بعد از ولادت با برکت فرزند گرامیش دستور دادند که مقدار زیادی نان و گوشت بخرند و میان فقیران شهر سامرا تقسیم کنند.5و نیز برای او هفتاد قوچ عقیقه کرد.6 و چهار تا از آنها را برای یکی از اصحاب خود به نام ابراهیم فرستاد و نامهای با درون مایهِ زیر به او نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم. این گوسفندها از فرزندم محمد مهدی(عج) است. خودت از آنها بخور و هر کس از شیعیان ما را دیدی، به او هم بخوران.7
شیعیان وقتی از ولادت آن حضرت با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را به سبب ولادت آن حضرت سرور و شادی فرا گرفت و دسته دسته خدمت امام عسگری میرسیدند و ولادت آن بزرگوار را به ایشان تبریک میگفتند. شاعران شعرهای بسیاری در این باره میسرودند و بدین وسیله، سرور و خوشحالی خود را آشکار میکردند.8
این روز بزرگ مظهر نشاط و شادی مسلمانان به ویژه شیعیان جهان است و از آنجا که این شادی برای اهلبیت و شیعه باید فرحش همسو با فرح و شادی آنان باشد، در این جا دربارهِ اصل شادی و آداب آن و نیز، سیرهِ معصومان در شادیها، سخن میگوییم.
ضرورت شادی
-----------------
یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان شادی و نشاط است.
شادی ضرورتی است که به زندگی معنا میدهد. شادی عاملی است برای نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی. شادی برای یک انسان سالم یک قاعده است. در پرتو شادی است که انسان میتواند خویش را بسازد، قلههای سلوک را چالاکانه بپیماید و در اجتماع نقش سازندهای داشته باشد. هر ملتی با توجه به دیدگاها و باورهایش، به گونهای متفاوت، شادی میکند. اسلام که دین فطری است و به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجه دارد، پیروان خود را به شادیهای مثبت و سازنده دعوت کرده است؛ شادیهایی که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد، همچون: شادی برای اطاعت خداوند9، انجام کارهای خیر10، کسب موفقیت، احیای ارزشها11، تحول معنوی12 و خدمت رسانی.
مردی خدمت امام جواد(ع) رسید، در حالی که شاد و مسرور بود. حضرت فرمود: چیست که تو را شاد میبینم؟ عرض کرد: یابن رسول الله از پدر بزرگوارت شنیدم که میفرمود: <بهترین روزی که سزاوار است بندهِ خدا در آن روز شاد باشد، روزی است که توفیق خدمت و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او شود و امروز من موّفق شدم، به ده نفر از برادران فقیر که از فلان شهر نزد من آمده بودند، بخشش نمایم؛ به همین جهت خوشحالم.
حضرت فرمود:
<به جان خودم سوگند! تو شایستهِ این شادی هستی، اگر آن انفاق و بخشش خود را به وسیلهِ منّت نابود نکرده باشی.13و در مقابل، برخی از شادیها را نهی کرده است. همچون شادیهای تمسخرآمیز14، شادی به زشتیها15، شادی بر لغزشهای دیگران16، شادی به گناه17، شادی در مصیبت مظلومان18 و شادیهای مستانه.19
قرآن ضمن بیان عذابهای دوزخیان میفرماید:<ذلکم بما کنتم تفرحون فی الارض بغیر الحقّ و بما کنتم تمرحون>20.این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید.
جالب این که در آخر آیه میفرماید: <بما کنتم تمرحون> که به معنای شادی به خاطر مطالب بیاساس یا شدّت فرح آمده است و شدتّ فرح معمولاً از گناه و فساد سر در میآورد.21این گونه شادیها پیامدهایی را به دنبال دارد که در نهایت، ندامت و حسرت را در پی دارد. در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میشود.
الف: جنگ و دعوا
شادیهای مستانه و افراطی، گاهی موجب تنش و برخودر با دیگران میشود، در نتیجه به جنگ و دعوا کشیده میشود. حضرت علی فرمود:<رُبّ طَرَبَ یَعُودُ بِالحَرب>22؛
چه بسا خوشی و شادی که به جنگ و دعوا منتهی میشود؛زیرا معمولاً در شادیهای افراطی و ناروا حرکاتی انجام میشود که آزادی، آسایش و امنیت دیگران را به خطر میاندازد. مانند: شراب خواری،پخش موسیقی و نوارهای مبتذل در بعضی از مجالس عروسی، جشن تولد و شب نشینیهاو...
ب : حادثهها و پیشامدهای ناگوار
از آنجا که شادیهای بیش از حد با احساسات منفی همراه است و امکان بروز هر گونه حادثهای وجود دارد، مانند: تصادفات رانندگی، موتور سوارانی که با نهایت سرعت و غرور پشت سر کاروانهای عروسی حرکت میکنند یا حوادثی که به خاطر آتش بازی، ترقّه بازی و نور افشانی در برخی از مجالس شادی صورت میگیرد.
ج - ذلّت و رسوایی
بعضی از شادیها به جهت همراه بودن با فساد و گناه، سرانجام به ذلّت و رسوایی شخص میانجامد. علی(ع) فرمود:<من تَلَذَّذَ بمعاصی اللّه اَورَثَهُ اللّه ذُلاًّ > 23
کسی که از گناهان و معاصی، لذت ببرد، خداوند او را ذلیل خواهد نمود.
د - هلاکت و سقوط
یکی از سنتهای الهی این است که هرگاه جامعهای به خوشگذرانی، عیّاشی و تن پروری روی آورد، دیر یا زود سقوط خواهد کرد.و در مقابل، جوامعی که میانهروی در معاش، تلاش و صرفه جویی در زندگی را شعار خود قرار میدهند، سربلند خواهند بود. دلیل این که ملت خوشگذران و عیاش، سرانجام سقوط خواهد کرد، این است که چنین ملتی به جای اینکه در راه بهبود و پرکردن شکاف اجتماعی تلاش کند و همه امکاناتش را در راه ساختن اجتماعی سربلند و مستقل به کار گیرد، در اندیشهِ به دست آوردن غذای مطبوع، رنگینتر و ارضای هر چه بیشتر غرایز و تمایلات افراطی است.
بدیهی است که این گونه سرگرمیها از یک سو، روح تحریک و تلاش را در جامعه میمیراند و از سوی دیگر، فساد اجتماعی را دامن میزند. در نتیجه جامعه را به سراشیبی سقوط میکشاند.
آدابشادی
---------------
شادیشرایط و آدابیدارد کهدر زیر بهبرخیاز آنها اشارهمیشود.
* الف. مجالسشادینباید همراهبا گناهباشد؛
امامصادق(ع) فرمود:< لا تسخطو اللهبرضا احدٍ منخلقهو لا تتقّربوا الیالنّاسبتباعد منالله؛>خداوند را بهغضبدر نیاورید بهخاطر رضایتو خشنودیاحدیاز مردمو نزدیکنشوید بهمردمبهوسیلهِدوریاز خدا.و نیز فرمود:<لا ینبغیللمؤمنانیجلسمجلساً یُعصیَ اللّهفیهو لا یَقدِر علیتغییره>24سزاوار نیستبرایمؤمندر مجلسیبنشیند کهمعصیتخدا در آنمیشود و نمیتواند جو مجلسرا عوضکند.و متأسفانه، گاهیشادیها آنچنانبا گناههمراهاستکهشادیبا گناهمساویمیشود.
* ب. با اذیتو آزار همراهنباشد؛
یکیاز شرایط شادیایناستکهبا اذیتو آزار دیگرانهمراهنباشد، متأسفانهامروز بسیاریاز شادیهایما با آزار دیگرانهمراهاست. مانند: بلند کردنصدایموسیقیو آهنگهایمبتذل، مزاحمتهایتلفنی، انفجارهایتفریحیدر شبها شادیو...پیامبر(ص) فرمود:<منآذیمؤمناً فقد آذانی>.کسیکهمؤمنیرا آزار دهد مرا آزار دادهاست.
هشامبنسالممیگوید: از امامصادق(ع) شنیدمکهمیفرمود:خداوند میفرماید: <لیأذنبحربمنّیمناذی عبدیالمؤمن>25
* ج. لهو نباشد؛
در آییناسلام، سرگرمیهایزیانبار و همهِعواملبازدارندهاز پیشرفتهایمعنوی، ممنوعاست. <موسیقیو غنا>یحرام، یکیاز سرگرمیهایزیانبار استکهآدمیرا از توجهبهخدا و آخرت باز میدارد. موسیقی، اثریهمچونالکلو افیون، در روحو روانانساندارد؛ یعنیبا رخوتیکهدر اعصابایجاد میکند، موجبمیشود کهانسانموّقتاً از واقعیتهایزندگیفاصلهبگیرد، لذا امامخمینیو مراجعدیگر نیز شنیدنو نواختنموسیقیرا حراممیدانند.26نیز، آیه اللهمکارممیفرماید:استفادهاز آهنگهاییکهمناسبمجالسلهو و فساد است، حراماستو بینموسیقیسنّتیو نوینو فرحانگیز و غیر آنفرقینیست.27
* د: میانهرویدر شادی؛
یکیاز آدابشادی، تعادلو میانهرویاست؛ یعنیآدمینباید مجسمهغمباشد و نهآنچنانبیدرد کهفقطبهفکر شادیخود باشد و بهغمدیگرانچشمببندد. چنانچهحاکمانهوسرانو پادشاهانخوشگذران، در دربار خود با استفادهاز افرادیبیشخصیتبهعنوان<دلقک، تلخکو ملیجک> بهتحقیر و استهزایدیگرانمیپرداختند تا ساعاتیرا در غفلتو بیخبریو شادیمستانهبگذرانند.
و امروز کمنیستند کسانیکهفقطبهشادیمیاندیشند، حتیروزهاییکهشایستهاستانسانمحزونباشد. مانند: ایاممحرّمو سوگواریشهادتمعصومینو در مقابل، عدهاینیز فقطبهدنبالغمو اندوههستند، حتیدر ایامشادیو اعیاد مذهبی. آنها فضایجشنرا غمگینمیسازند و میگویند کهشیعهعید ندارد، در حالیکهمجلسعزا جایخود را دارد و مجلسشادیجایخود را و دلیلیندارد کهما شادیها را تبدیلبهعزا کنیمو اینذهنیترا در نسلجوانجامعهایجاد کنیمکه<دین> مساویاستبا غمو اندوه.
همراهبا شادیهایمعصومین(ع)
-----------------------------------
لازمهِمحبتو دوستیاهلبیت(ع) و شیعهبودنایناستکهباید در تمامابعاد زندگیاز امامانمعصوم(ع) پیروینمود؛ چهدر مسایلاعتقادی، عبادی، سیاسیو اجتماعیو چهدر غمها و شادیها.علی(ع) فرمود:انظُرُوا اَهلَ بَیتِ نَبِیٍّکُم فَالزَمُوا سَمتَهُم وَ اتبِعُوا اَثَرَهُم فَلَن یُخرِجُوکُم مِن هُدًیوَ لَن یُعِیدُوکُم فِی رَدًی.28توجهکنید بهاهلبیتپیامبر(ص) و در جهتو راهآنها بروید و پیرویکنید آثارشانرا؛ چرا کهآنها شما را از راههدایتخارجنمیسازند و در پستینمیاندازند.
نخستینالگوهایرفتار و حساسیتهایانساندر دورانکودکی، پدر و مادرند، سپسمعلمانو مربیانو همسالان، ولیآنچهمیتواند معیار حساسیتو رفتار برایهمگاندر همهِزمانها باشد، شیوهِرفتار معصومین(ع) است.
امامرضا(ع) به<ریانبنشبیب> فرمود:اِن سَرکَ اَن تَکُونَ مَعَنا فِیالدرَجاتِ العُلی مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وافرَحَ لِفَرحِنا.29اگر دوستداریدر درجاتعالیبهشت، همراهما باشی، محزونباشبهحزنما و خوشحالباشبرایشادیما.
لازمهِشاد بودندر شادیهایاهلبیت(ع) بهایناستکهدر مناسبتهاییچوننیمهشعبانو میلادهایامامان(ع) مجالسشادیبرگزار شود تا شادیهایزندگیبهشادیهایمعصومین(ع) پیوند بخورد. مانند: برگزاریمراسمعروسی، جشنها، مهمانیها، خرید وسایلمورد نیاز، هدیهدادنو بهدیدار یکدیگر رفتن.
برایاینکهاز مظاهر شادیو سرور معصومین(ع) پیروینماییم، فهرستیاز مظاهر شادیایشانرا بر میشماریم.
بر خلافسنّتهایغلطیکهدر میانجوامعاسلامیرواجدارد و فکر میکنند، در روزهایشادیهر کاریرا کهخواستهباشند، میتوانند انجامدهند و روزهایشادیرا روزهایلهو و خوشگذرانیمیدانند، امامانمعصوم(ع) در چنینروزهایی، ضمنشادیو سرور، برنامههایداشتند کهاز مجموعآنها یکنکتهاستفادهمیشود و آناین استکهدر روزهایشادینهتنها تکالیفشرعینباید تعطیلشود، بلکهتکلیفو عبادتبیشاز روزهایدیگر است. اصولاً چنینروزها، روزهایعبادتو بندگیاست؛ نهروزهایغفلتو بیخبری.
در اینجا بهگوشهایاز برنامههایمعصومین(ع) در روزهایشادی، اشارهمیکنیم:
1- تکبیر و تهلیلگفتن
پیامبراکرم(ص) فرمود:<زَیّنُوا اَعیادَکُم بِالتّکبیر>30عیدهایتانرا بهاللّهاکبر گفتنزینتدهید.
خود آنحضرت، هنگامیکهاز خانهبهسمتمصلّیبیرون میرفتاز منزلتا مصلّیبا صدایبلند <اللّهاکبر> و <لا الهالاّ اللّه> میفرمود.31
2- پوشیدنلباسپاکیزه
از برخیروایاتاستفادهمیشود کهامامانمعصوم(ع) در زمانهایخاصّیچونعید غدیر و بعضیاز اعیاد اسلامی، در لباسو پوششخود تغییریایجاد و لباسشادیبر تنمیکردند.امامصادق(ع) فرمود:<لازماستشخصمؤمندر روز غدیر، پاکیزهترینو مناسبترینلباسخود را بپوشد>.32امامرضا(ع) دربارهِروز عید غدیر فرمود:یَومَ لَبسالثیابوَ نَزعالسَّواد.33اینروز، روز کندنلباسسیاهو پوشیدنلباسمناسباست.اینشیوهدربارهِنهمربیعنیز نقلشدهاستو دربارهعید نوروز، معلّیبنخنیساز امامصادق(ع) نقلکرد کهفرمود:اِذَا کانَ یَومَ النٍّیرُوزِ فَاغتَسِلوَالبِس انظَفَ ثِیابِکَ وَ تَطَیب بِاَطیَبِ طیبکوَ تَکُونَ ذلِکَ الیَومَ صائِماً34هنگامیکهعید نوروز فرا رسید، غسلکنو پاکیزهترینلباسهایترا بر تنکنو بهخوشبوترینعطر خود را معطر کنو در اینروز، روزهداشتهباش.
3- تبسّمو لبخند؛
امامرضا(ع) فرمود:روز غدیر، روز تبّسمبر مؤمناناست. کسیکهدر اینروز بهرویمؤمن، تبسمکند، خداوند در روز قیامتنظر رحمتبر او میافکند.35
4- تبریکو تهنیتگفتن؛
تبریکو تهنیتگفتناز برجستهترینآدابهر عیدیاستو در اسلامنیز سنّتتبریکو تهنیتدر مناسبتهاییمانند عید غدیر، جایگاهویژهایدارد.پیامبر اکرم(ص) بر تبریکگفتندر چنینروزی، تأکید میکرد و بهمردممیفرمود:<هَنئُونی؛ مرا تبریکبگویید! مرا تبریکبگویید>.36
5- شادیکردن؛
علی(ع) فرمود:واظهِرُوا السُّرورَ فی مُلا قاتِکُم.در برخوردهایتان، شادیرا آشکار کنید.37امامصادق(ع) فرمود:<روز غدیر، روز خوشحالیو شادیاست>.38
6- دعا و روزه؛
<شیخطوسی> روایتکردهاستکهتوقیعیبهدستقاسمبنعلایهمدانیوکیلامامحسنعسکری(ع) رسید، مبنیبر اینکهروز سومشعبان، سالروز ولادتامامحسین(ع)، روزهبدارد و ایندعا را بخواند:<اَلّلهُم اِنّیاَسئَلُکَ بِحَقِ المَولُودِ فی هذا الیَوم...> 39و نیز در دهمرجب، سالروز تولد امامجواد(ع)، بهدعایمخصوصیسفارششدهاست.40
7- نماز؛
از دیگر اعمالاعیاد اسلامی، نماز و عبادتاست؛ در روز جمعه، نماز جمعهو در عید فطر و قربان، نماز مخصوصعید و در عید غدیر نماز مخصوصسفارششدهاست... .41
8- عطر زدن
از جملهسنّتهایپسندیدهکههمیشهمطلوباست، بهویژهدر روزهایعید و شادی، <عطر زدن> است. امامصادق(ع) فرمود:کانرَسُولُ اللّه(ص) یُنفِقُ فِیالطّیبِ اکثَر مِمَا یُنفِقُ فِیالطعامِ.42پیامبر(ص) برایعطر بیشاز طعام، بها میداد و بیشتر پولشرا خرجآنمیکرد.
امامصادق(ع) فرمود:تَطَیب بِاَطیَبِ طیبک.43با خوشبوترینو بهترینعطرها خود را معطر کن.
امسلمهمیگوید:در شبعروسیحضرتزهرا(س) بهفاطمه(س) عرضکردمآیا نزد شما بویخوشییافتمیشود کهبرایخود ذخیرهکردهباشی؟ حضرتفرمود: آری، سپسشیشهِعطریرا آورد و مقداریاز آنرا بهکفدستمریخت، آنچنانبویخوشداشتکههرگز نظیرشرا نیافتهبودم.44
9- اطعامطعام؛
فیاضبنمحمد طوسیمیگوید:در یکیاز سالها روز عید غدیر بهحضور امامرضا(ع) شرفیابشدم، دیدمگروهیدر خدمتحضرتهستند. حضرتآنانرا برایافطار در خانهاشنگهداشتو بهخانههایآناننیز طعام، لباس، انگشتر و کفشفرستاد.45
<مرحومعلّامهِمجلسی> مینویسد:در یکیاز سالها کهروز عید غدیر مصادفشدهبود با روز جمعهحضرتعلی(ع) بعد از نماز جمعهبا فرزندانو گروهیاز شیعیانبهمنزلامامحسن(ع) جهتاطعامیکهحضرتبدینمناسبتبرایشانتدارکدیدهبود، رفتند.46
10- انفاقو کمکبهفقراء؛
یکیاز برنامههایاعیاد اسلامی، کمکو دستگیریاز فقراء و نیازمنداناست، مثلاً در عید فطر، زکاتفطرهو در عید قربان، گوشتقربانیو در سایر اعیاد نیز صدقهسفارششدهاست.
امامعلی(ع) فرمود:وَ اَدُّو فِطرَتکُمفَاِنهَا سُنه نِبِیٍّکُم وَ فَریضَه واجِبَه مِن رَبّکُم47زکاتفطرهِخود را بپردازید؛ زیرا زکاتفطرهسنّتپیامبر و فریضهِواجبالهیاست.
11- زینتکردن؛
علاّ مهِطباطبایی(ره) در ذیلآیهِ<خُذُوا زینَتَکُم عِندَ کُلٍّ مَسجِدٍ...>48، میفرماید:زینتبرایمسجد، زینتو زیباییاستکهبههنگامحضور در مسجد مناسباستانجامشود کهبهطور طبیعیابتدا براینماز و طوافاستو از اطلاقآیهاستفادهمیشود کهدر همهِنمازهایعید و جماعتهایروزانهو دیگر عبادتها، مناسبو مطلوباست49.
12- تغییر ذائقهو تنوّع؛
یکیاز نمونههایمظاهر شادیمعصومان(ع)، ایجاد تنوعدر غذا و میوهاست. از پیامبر(ص) نقلشدهکهفرمودند:اِطرفُوا اَهالیکُمفی کُلٍّ جُمعهٍ بشیء مِنَ الفاکِهَه وَاللحمحَتی یَفرحوا بالجُمعه.50برایخانوادههایتاندر هر جمعه، مقداریمیوهو گوشتخریدارینمایید تا با خوردنمیوهو غذاهایخوشمزهدر روز جمعهخوشحالشوند>.
13- صلهدادن؛
از سنّتهایمعصوماندر روزهایشادیو سرور، صلهو هدیهدادناست. در اینجا بهچند نمونهاز آنها اشارهمیشود:الف. صلهامامرضا(ع) در زمانولایتعهدی؛در جریانولایتعهدیامامرضا(ع) شاعرانهر کدامبهنوبهِخود، اظهار وجد و سرور مینمودند و اشعاریرا کهدر منقبتامامرضا(ع) سرودهبودند، در مجلسمیخواندند. ابونواسخود را بهامامرضا(ع) رسانید و سلامکرد و پاسخشنید و عرضکرد: یابنرسولاللّه(ص) چند بیتیسرودهامو دوستدارمکهآنها را از منبشنوید. اماماجازهداد. ابونواسشروعبهخواندناشعار خود کرد کهسهبیتآناینگونهاست:
مُطَهرُونَ نَقٍّیلاتُّ ثِیابُهُم تُتلَیالصلوه عَلَیهِماَینَما ذُکِرُوامَن لَم تَکُنعَلَوِیا حینَ تَنسِبُه فَعالَهُ فی قَدیمِ الدهرِ مُفتَخِرٌفَاءَنتُمُ المَلاءُ الاعلی وَ عِندَکُم عِلمُ الکِتابِ وَ ما جائَت بِهِ السُّوَر.ُ 51
آنها هستند پاکانو پاکدامنانیکههر جا نامایشانبردهشود، درود و سلامبر آنها فرستادهمیشود.کسیرا کهنسبتبهکسیمیدهند، اگر علوینباشد، برایاو در اینروزگار افتخارینیست.
شما هستید آنگروهبلند پایهو علمکتابو آنچهدر سورههایقرآنآمدهاست، نزد شماست.امامبهاو فرمود: <شعریدربارهِآنانگفتهایکهتاکنونهیچکسنگفتهاست>. آنگاهبهغلامخود رو نمود و فرمود: <آیا نزد تو از مخارجچیزیماندهاست؟>
عرضکرد: بلی، سیصد دینار.
حضرتفرمود:<آنرا بهابونواسبدهو شاید او اینمبلغرا کمبشمارد؛ لذا ایناسبرا همبرایاو بفرست>.
ب. مرحومشیخمفید مینویسد:
<از جملهشاعرانیکهبر آنحضرتوارد شدند، دعبلبنعلیخزاعیشاعر معروفاهلبیتبود و چونبر آنحضرتوارد شد، عرضکرد: ایپسر پیامبر! منقصیدهایگفتهامو با خود عهد کردهامکهپیشاز اینکهبرایشما بخوانم، برایدیگریآنرا نخوانم، حضرتبهاو دستور داد بنشیند تا اینکهمجلسخلوتشود، آنگاهفرمود:<قصیدهاترا بخوان>. پسقصیدهایرا ایراد کرد کهبیتاولآنچنیناست:
مَدارِسُ آیاتٍ خَلَت مِن تَلا وَه ٍپ وَ مَنزِلُ وَحیٍ مُقَفرُ العَرَصاتِ
اَری فِیئُهُمفی غَیرِهم مُقتَسِماً وَ اَیدیهِممِن فِیئهِمصَفَراتٍ
مدرسههایآیاتقرآنی، از تلاوتقرآنخالیماندهو خانهَ وحیالهیاز سکنهخالیشدهاست.
میبینیممالاختصاصیفرزندانرسولخدا در بینمخالفانتقسیمشدهو عزیزانپیامبر(ص) دستشاناز اموالشانخالیاست.
دعبلچوناز خواندناشعار خود فارغشد، حضرتبرخاستو سپسبهوسیلهِخادمخود، ششصد دینار فرستاد و از کمیآنعذر خواست.52
ج. صلهِامامسجاد(ع)؛
در زمانخلافتعبد الملکمروان، سالیپسرشهشامبهحجّ رفت. در حالطواف، بهحجر الاسود رسید و خواستاستلامحجر کند، ولیاز کثرتجمعیتنتوانستو کسیهمبهاو اعتنایینکرد. در این هنگام، امامسجّاد(ع) در حالیکهطوافمیکرد بهحجر الاسود رسید، مردمبهدیدنشکوهو جلالتآنحضرت، از حجر الاسود دور شدند تا آنحضرتاستلامکند. هشاماز ملاحظهِاینصحنهغضبناکشد. مردیاز اهلشامچوناینعظمتو جلالترا مشاهدهکرد، از هشامپرسید: اینشخصکیستکهمردمبهاو اینچنیناحتراممیگذارند؟ هشامبرایاینکهاهلشامآنجنابرا نشناسند، گفتمناو را نمیشناسم!!
فرزدقشاعر کهدر آنجا حاضر بود، گفتمناو را خوبمیشناسم.
مرد شامیگفت: یا ابا فراس! او کیست؟ فرزدقگفت:
هذا الّذی تَعرِفالبَطحاهُ وُطاءُتَهُ وَالبَیتُ یَعرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ
هذَا النَقیالتَقیُ الطّاهر العَلَم اِذا رَاءَتهُ قُریشٌ قالَ قائِلُها
هذا ابنُ خَیرِ عِبادِ اللّهِ کُلُّهُم اِلیمَکارِمهذا یَنتَهِیالکَرَمُ...
اینکسیاستکهمکه، گامهایشرا میشناسد، خانهِخدا و حلّ و حرماو را میشناسد.
اینشخصیت، مظهر تقوا، پاکیو سرشناساست، هر زمانیکهقریشاو را بینند، میگویند:
اینفرزند بهترینبندگانخداست. ویژگیها و نیکیهایاخلاقیو بزرگواریاو بهنهایتخود میرسد.
هشامخشمگینشد و دستور داد او را حبسکنند. وقتی خبر بهحضرتعلیبیالحسین(ع) رسید، حضرتدوازدههزار درهمبرایفرزدقفرستاد و از او معذرتخواستکهاگر بیشتر میداشتم، صلهِبیشتریمیدادم. فرزدقآنمالرا رد کرد و پیغامداد: مناینشعر را بهخاطر صلهنگفتهام، بلکهبرایخدا و رسول(ص)گفتم. حضرتدوبارهآنمالرا برایاو فرستاد و پیغامداد کهبهحقمنقبولکنو فرزدققبولکرد.53
کمیتبنزید اسدی، شاعر شیعیزمانامامسجّاد و امامباقر(ع) چونقصیدهِهاشمیاترا سرود، بهبصرهآمد و نزد فرزدقرفتو قصیدهاشرا خواند. فرزدقاو را تحسینکرد و سپسبهمدینهرفتو خدمتامامباقر(ع) شرفیابشد و اشعار خود را برایآنحضرتخواند. امامباقر(ع) فرمود:
ایکمیتاگر نزد منمالیبود، تو را صلهمیدادم، ولیاز برایتوستآنعبادتیکهرسولخدا(ص) بهحسّانبنثابتفرمودهاند:لا زلتمُؤیداً بروحالقُدُسما ذَبیّتَ عَنّا اَهلَ البَیت.54
همیشهمؤیّد باشیبهروحالقدسبهجهتدفاعو حمایتاز اهلبیت.و در روایتدیگر آمدهاستکهصاعد مولایکمیت گفتکهبا کمیتخدمتامامباقر(ع) رفتمو کمیتقصیدهایرا در مدحاهلبیت(ع) ایراد کرد. حضرتفرمود:اَللهُمَ اغفِر لِلکُمِیتاَللهُمَ اِغفِر لِلکُمیتِ؛خدایا کمیترا بیامرز خدیا کمیترا بیامرز. سپسهزار دینار و مقداریلباسبهاو بخشید. کمیتپولرا نپذیرفتو جامهرا بهجهتتبرّکو تیمّنقبولکرد.55
ه . و در حالاتحضرتموسیبنجعفر(ع) آمدهاست:
روز عیدیمردمبهدیدنآنحضرتآمدهو هدایاییآوردهبودند. آخریننفر آنها پیرمرد فقیریبود کهپیشآمد و عرضکرد: منهدیهایندارمجز بیستبیتشعر کهجدّمدر مدحجدّتگفتهاست. پسآناشعار را خواند، حضرتفرمود: <هدیهِتو را قبولکردم>. سپستمامهدایاییکهبرایاو آوردهبودند، بهآنپیرمرد بخشید. 56
14- ولیمه؛
یکیاز سنتهایاسلامیدر شادیها، سنّتولیمهاست. پیامبر اکرم(ص) فرمود:<لا وَلیمَه اِلّا فِیخَمسِ. فی عُرسٍ اَو خُرسٍ اَو عِذارٍ اَو وکارٍ اَورِکاز>.57
ولیمهو اطعامدر پنجمورد بیشتر تأکید شده است: 1. عروسی، 2. هنگامتولد نوزاد، 3. ختنهِاولاد، 4. موقعخرید خانه، 5. در مراجعتاز زیارتخانهِخدا>.
پیامبر اکرم(ص) هنگامتزویجمیمونهدختر حارث، ولیمهداد.58 حضرتعلی(ع) برایعروسیحضرتزهرا(س) مهاجرینو انصار را دعوتکرد و آنها را طعامو ولیمهداد.59
15- توسعهزندگی؛
علی(ع) روز عید غدیر، خطاببهافرادیکهدر مسجد کوفهحاضر بودند، فرمود:خدا شما را رحمتکند! بهخانههایتانبروید و خانوادههایخود را شاد نمایید.
امامرضا(ع) فرمود:خداوند کسیرا کهروز عید غدیر، بر عیالخود توسعهدهد، رحمتمیکند و او را از آتشدوزخدور میگرداند.60
16- همایش؛
گردهمایییکیاز اعمالو آدابروزهایعید است.علی(ع) فرمود:<وَاجمِعُوا یَجمَعِ اللّهشَملکم>در روز عید غدیر گرد همآیید تا خداوند امورتانرا از نابسمانیو پراکندگیبرهاند.61یکیاز بزرگانمیفرمود:صرفحضور در مجالسشادیمعصومیننشاطیبهانسانمیبخشد کهوصفکردنینیست.
17- هدیهدادن؛
یکیاز سنتهاینیکو در اعیاد اسلامیهدیهدادناست. امامرضا(ع) فرمود:اَفضِلعلیاِخوانِکفی هَذا الیَوم:در اینروز (عید غدیر) بر برادرانتبخششکن.62
18- نیکیو احسان؛
احسانو نیکییکیدیگر از آداباعیاد اسلامیاست.علی(ع) فرمود:بهیکدیگر نیکیکنید کهخداوند میانشما الفتپدیدار سازد و نیکیدر اینروز موجبافزایشمالو عمر میشود.امامصادق(ع) فرمود:وَاکثِر برّهم:در روز غدیر بهبرادرانایمانیاتبسیار نیکیکن63.
19- دید و بازدید؛
دید و بازدید، یکیاز آدابروزهایعید و روزهایشادیاست. اینسنّت، مردمرا شادابتر و نامویاد عید را در دلو ذهنشانریشهدارتر میکند و در روایاتمورد توجهقرار گرفتهاست.64
در پایاناینبحثتذکر چند نکتهلازماست:
1. هر گونهشادیکهاز طرفمکتبو شرع، نهینشدهباشد، در مجالسشادیمباحاستو هر ملّتیدر هر زمانیطبقآدابو رسومخود شادیهاییدارند و میتوانآنشادیها را برگزید.
2. با توجهبهاینکهمراسمهایمذهبیبهگونهایبا مکتبو اهلبیتپیوند دارد، باید بهشکلیباشد کهبتواند ضمنپدید آوردنشادی، فرهنگآنانرا ترویجنمود. چنانکهبرایبزرگداشتشخصیتهایعلمیو فرهنگیملّتها، ابعاد زندگیآنانمطرحمیشود؛ بر خلافجشنتولد کودکانکههدفاز آنتنها شادیو نشاطاست.
3. در زمینهِجشنها و یادبودها کتابهایینوشتهشدهاستکهمیتواناز میانآنها بهکتابهایزیر اشارهکرد:
المواسمو المراسمسید جعفر مرتضی، نشر سازمانتبلیغات؛ بزرگداشتها در اسلام محمد سپهری، سازمان تبلیغات اسلامی؛ کتابشرعو شادی، ابوالفضلطریقهدار، نشر همسایه؛ کتابغمو شادی، نشر صفحهنگار؛ زندگیشادیبخش، اکرممقدم، نشر حضور؛ خندهشوخیشادکامی، احمد لقمانی، نشر سابقون؛ حدیثزندگی؛ شادیو نشاطشماره3 و اسلامو یادبودها، محمود شلتوت.
------------------
پی نوشت ها:
1. مجلهپاسدار اسلام، ش111، اسفند 69.
2. تقویمنجومی، سال1370.
3. التفهیملاوایلصناعهالتنجیم، ص252.
4. <لغتنامهدهخدا، ذیلواژهبرات>.
5. دههزار رهلنانو دههزار رهلگوشت، کمالالدین، ج2، ص105.
6. بحار الانوار، ج13، ص4 و در برخیاز نقلها آمده استسیصد گوسفتند عقیقهکرد؛ کمالالدین، ج2، ص106؛ اماممهدی، علیمحمد علیدخیل، ص47.
7. غیبت، شیخطوسی، ص159؛ بحار الانوار، ج13، ص4.
8. زندگانیخاتمالاوصیاء اماممهدی(عج)، باقر شریفقرشی، نشر فقاهت، ص32.
9. علی(ع): سرورُ المؤمنبطاعهربّه، میزانالحکه، ج4، ص437.
10. علی(ع): اَکثَرُ سُرُورِکَ عَلَیمَا قَدمَت مِنالخَیرِ، همان.
11. امامصادق(ع) السرورُ فیثَلاثخِصالالوَفاء و رِعایَه الحُقُوقِ و النُهُوضِ فِیالثَوائبِ، بحار الانوار، ج78، ص 137.
12. لیسالعید لمنلنسالجدید انّما العید لمنآمِنَ الوعید، بحار الانوار، ج40، ص73.
13. شیعهدر پیشگاهقرآنو اهلبیت، ص261.
14. زخرف، آیه47؛ مطففین، آیه29.
15. آلعمران، آیه188.
16. علیلا تفرحسقطَه غیرکفانکلا تدریما یحدثبکالزمان، میزانالحکمه، ج7، ص149.
17. علی(ع): التبَهُجُ بالمعاصیاَقبَحمنرکوبها؛ شادیبهگناه، زشتتر استاز انجامآن، میزانالحکمه، ج3، ص463.
18. و هذا یومفرحتبهآلزیاد و آلمروان، زیارتعاشورا.
19. قصص، ص76.
20. مؤمن، آیه75.
21. تفسیر نمونه، ج2، ص176.
22. میزانالحکمه، ج7، ص726.
23. میزانالحکمه، ج3، ص463.
24. همان، ص26، ح21512.
25. وسایلالشیعه، ج8، ص587.
26. استفتائاتامامخمینی، ج2، ص11، س25.
27. استفتائاتجدید آیهاللهمکارم، س144.
28. میزانالحکمه، ج1، ص192- ابنابیالحدید، شرحنهجالبلاغه، ج7، ص76.
29. وسائلالشیعه، ج10، ص393، حدیث5، عیوناخبار الرضا، ج1، ص299.
30. میزانالحکمه، ج7، ص133.
31. همان، کنز العمال، ح 1801 و 18104 و24095.
32. میرزا جواد آقا تبریزی، المراقبات، ص217؛ بحارالانوار 95، ص301.
33. بحار الانوار، ج98، ص354.
34. بحارالانوار، ج56، ص100 و 92؛ حدائق، ج13، ص38.
35. المراقبات، ص257.
36. الغدیر، ج1، ص274.
37. الغدیر، ج1، ص287.
38. همان، ص284.
39. منتهیالامال، ج1، ص281.
40. همان، ج2، ص226.
41. مفاتیحالجنان.
42. وسائلالشیعه، ج1، ص443.
43. بحار الانوار، ج56، ص10.
44. شیخعباسقمی، بیتالاحزان، ترجمهِمحمد محمدیاشتهاردی، ص 58،چاپانتشاراتناصر.
45. بحارالانوار، ج94، ص112، ح8.
46. همان، ج94، ص118.
47. وسائلالشیعه، سیجلدی، ج5، ص138.
48. زینتخود را در هر نمازیبرگیرید.
49. المیزان، ج8، ص78، ذیلآیهِ131 از سورهِاعراف.
50. سفینهالبحار، ج1، مادهجمع.
51. مناقبآلابیطالب، ج4، ص266-262.
52 . همان؛ منتهیالامال، ج1، ص476.
53. منتهیالامال، ج2، ص34( چاپجاویدان).
54. منتهیالامال، ج1، ص477.
55. همان، 477.
56. منتهیالامال، ج2، ص34؛ در کتاب العذر، ج1، ص287، نمونههایزیادیدر زمینهیصلههایمعصومانو شخصیتها نقلشدهاست.
57. وسایلالشیعه، ج14، ص65، ح5.
58. همان،ج3، ص65.
59. بحار الانوار، ج43، ص95.
60. سید ابنطاووس، اقبال، ص75.
61. الغدیر، ج1، ص284.
62. الغدیر، ج1، ص287.
63. المراقبات، ص256.
64. المراقبات، ص257؛ ویژهنامهغدیر، مجلهکوثر، 2/1376.
نویسنده:محمد اکبری
منبع: فصلنامه انتظار- شماره 8-9