پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

سفرنامه کربلا

 

گزارشی از سفر کانون خبرنگاران دفاع مقدس و پایداری استان کرمان به عتبات عالیات

اینجا حرم شهدای گمنام است، شهدایی که هشت سال به دفاع از میهن اسلامی خود پرداختند و با گفتن یا حسین به جنگ با دشمنان اسلام و قرآن رفتند. شهدایی که می گفتند "کربلا منتظر ماست بیا تا برویم"، آنهایی که به مادر گمنامشان زهرای اطهر(س) اقتدا کردند، پلاک خود را درآوردند و گمنام رفتند.

یا نه! آن ها خوش نام تر و آشناتر از آنند که ما بخواهیم گمنام خطابشان کنیم.مگر شهیدی که خدا خریدار خون پاکش می شود، می تواند گمنام باشد؟!آن ها نام و نشان در افلاک و آسمان ها دارند، هر کسی را لیاقت آن نیست که با این عزیزان دمخور شده و اظهار دوستی و آشنایی کند.ما به حسب ظاهر نسبت به آن ها و دیگر شهدای بزرگوار، اظهار ارادتی می کنیم امّا نمی دانیم که تا چه حد در پیمودن راه و مرام و آرمان آن ها موفق بوده ایم؟ البته از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد، ما حقیقتا هرچند ضعیف و کم بضاعت، امّا یه جورایی سیممان به شهدا وصل شده و یا شاید بهتر باشد بگویم خودمان را به زور وصل کرده ایم و هر از گاهی عنایت شهدا، ما را آسمانی و از دنیا و مافیها جدا می کند.خدا را به خاطر همۀ لطف و محبتش سپاس می گوئیم و از او امتداد این اتصال را خواهانیم.
این بار قرعۀ فال برایمان زیارت عتبات عالیات را رقم زد، در سال های اخیر چندین بار توفیق زیارت کربلای ایران در خوزستان نصیبمان شده بود و در دیدگان دلمان در شلچمه و فکه و ... دوردست ها را به امید زیارت کربلای حسین(ع) جستجو می کردیم.
  در باورمان نمی گنجید که یک روز این توفیق و سعادت رفیق راهمان شود، امّا شد و چه زیبا برایمان رقم زدند.
خواستند که ما را بیش از پیش نمک گیر کنند. سفره ای به وسعت دل های عاشورائیان و کربلائیان در پهن دشت ایران اسلامی گسترده شده بود و ما را نیز از خوان بی منتهای این رحمت الهی بی بهره نگذاشتند.دستمان را گرفتند و تا دیار سالار و سرور شهیدان، تا بهشت بین الحرمین تا کربلای حسین بردند و چه سعادتی از این بالاتر که شهدا واسطۀ این فیض بودند.
شب موعود برای حرکت فرا رسیده بود. ساعت ده شب وعده گاه ما زیارتگاه شهدای گمنام در جوار موزۀ دفاع مقدس کرمان.
چه میزبانان با صفایی.گویا فرشتگان بال های خود را بر این قبور مطهر گشوده اند. مداح از کربلای حسین(ع) با سوز و آه یاد کرد. از امام شهدا و شهدای عزیز گفت و دل های ما را پیشاپیش روانۀ نینوا نمود. شوق رفتن و رسیدن صد چندان شده بود.
امشب چه شب زیبایی است در کنار حرم آنها.  جمعی از خبرنگاران فعال در حوزه فرهنگ دفاع مقدس از کرمان به برکت خون این شهیدان، عازم کربلای معلی و زیارت سرور و سالار شهیدان هستند؛ السلام علیک یا اباعبدالله.
 
وقتی که با خبر شدیم می خواهیم به کربلا برویم در باورمان نمی گنجید، ما کجا، کربلا کجا، اما باید باور کنیم. آری، عازم کربلا بودیم و این سفر معنوی را از زیارت شهدای گمنام آغاز و با زیارت سالار شهیدان به پایان رساندیم.
 
 پرواز با ساعتی تاخیر انجام شد ولی شوق رسیدن،گذر زمان را از خاطرمان برد.یک ساعت و پنجاه دقیقه تا کرمانشاه و سه ساعت تا مرز خسروی. همان جا که سال ها در اشغال دشمن بعثی بود و خون ها بر زمین داغ و مطهرش ریخته شد، تا آزاد گردید.
نماز صبح در نماز خانۀ گمرک خسروی اقامه شد و در انتظار عبور از مرز، لحظه ها را بدرقه کردیم. در نگاه اول و مقایسۀ اجمالی، گمرک خودمان در مرز خسروی را با گمرک عراق مقایسه کردیم و خداوند متعال را بابت حسن خدمت مسئولان نظام پس از پایان جنگ تحمیلی شکر نمودیم.
عبور از بیابان ها و دیدن جاده هایی که از حداقل استانداردهای ایمنی و بین المللی بی بهره بودند باز هم ما را نسبت به امکاناتی که در کشور خودمان به برکت خون شهدا و تدبیر مسئولان نظام فراهم شده است، نهیب زد.
عراق کشوری است که یک زمان به رهبری صدام ملعون و با حمایت همۀ دشمنان ایران اسلامی، حملۀ ناجوانمردانه ای را به کشورمان آغاز نمود و به خیال خام صدام، قرار بود سه روزه تهران فتح شود!  امّا دشمنان ما از لطف خدا، رهبری پیامبرگونۀ امام(ره)، ایثار و فداکار آحاد ملت ایران بی خبر بودند و در باورشان نمی گنجید که ملتی با یک نظام نوپا و هزاران توطئه و ترفند برای سرنگونی انقلابش و تحریم های متعدد، این گونه با چنگ و دندان از هویت اسلامی و انقلابی خود دفاع کند.
حتی بیابان های عراق هم نشان از عقب ماندگی این کشور داشت. بیابان هایی که سراسر مملو از زباله بود. اتوبوس رفت و رفت تا عصر روز چهارشنبه 12/8/89 به کاظمین رسید.
 اینجا کاظمین است، حرم مطهر امام موسی کاظم(ع) و جواد الائمه(ع) که غریبانه و معصومانه در کاظمین دفن شده اند. پس از چندین مرحله بازرسی، به زیارت این دو امام بزرگوار رفتیم.حالا دیگر با لمس ضریح متبرک این عزیزان، باورمان شده بود که به کجا آمده ایم. 
 
سحرگاه روز بعد،وجود یک تانک در اطراف حرم ما را با ناامنی موجود در این شهر آشنا کرد. با خود گفتم آقاجان موسی ابن جعفر! دردوران حیاتتان با غل و زنجیر در زندان کاظمین دربند و اسارت بودید و امروز هم مقبره مطهرتان از دست دشمنان در امان نیست و برای جلوگیری از هرگونه خطر احتمالی و جلوگیری از آسیب رساندن به زائران، تانک ها باید گرد حرمتان مانور دهند تا دشمن کور دل، خیال خامی در ذهن نپروراند.
حرکت به سوی سامرا و زیارت این مکان غریب حال و هوای دیگری دارد.
سامرا بوی غم و غربت می دهد دلتنگ می شویم و گریه امانمان نمی دهد. چه غریبانه امام حسن عسکری(ع)، امام هادی(ع)، نرجس خاتون( مادر امام زمان) و حلیمه خاتون (عمه امام زمان) در این محل دفن شده اند. دور تا دور آن خاکی است، ضریح آن ها فقط معجر چوبی با پوششی پارچه ای است.
 
دشمن چه ناجوانمردانه مرقد مطهر این بزرگواران را مورد تهاجم قرار داده است. وقتی که پارچه روی معجر چوبی را لمس می کنی، بیشتر به ظلم ظالمان پی می بری آنها چگونه به خود اجازه داده اند که این مکان مقدس را مورد آسیب قرار دهند.
  لختی با خود خلوت کردم و گفتم دشمنان اسلام، حتی از مرقد و گنبد و بارگاه شما بزرگواران نیز واهمه دارند، چه دشمنان دون صفت و فرو مایه ای!
 وقتی که در قسمت دیگر این محل وارد سرداب امام زمان( مکان غیب امام زمان(عج)) می شوی ناخودآگاه غم هایت دوصد چندان می شود. وقتی که دیوار های ریخته این مکان را می بینی بیشتر اندوهگین می شوی و در لابه لای اشک های بی امانت فقط می گویی: الهم عجل لولیک الفرج.
 
در مسیر سامرا به سمت نجف به زیارت سید محمد رفتیم که بسیار مورد احترام اهل سنت و اعراب بادیه نشین است، او فرزند بزرگ امام علی النقی(ع) و شایسته امامت بود به طوری که شیعیان می پنداشتند که بعد از پدر بزرگوارشان، امام خواهد شد ولی پیش از پدر از دنیا رفت. 
  برو ای گدای مسکین در خانه علی زن/ که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
 
اینجا نجف اشرف است، حرم مطهر حضرت علی(ع)، وارد صحن مطهر امام اول شیعیان که می شوی گلدسته های بلند و زیبایش چشم انسان را خیره می کند. پس ازاذن دخول و لحظه ای درنگ، وارد حرم می شوی وقتی که چشمت به ضریح می افتد و دست در حلقه های ضریح فرو می بری باورت نمی شود که حضرت علی(ع) تو را هم طلبیده است و با فاصله ای اندک در کنار مولایت ایستاده ای. با او درد دل می کنی و با خود می گویی: علی در عرش بالا بی نظیر است/علی بر عالم و آدم امیر است/به عشق نام مولایم نوشتم/چه یاری بهتر از مولا علی است.
علی جان ما از دیار سرداران شهید ماهانی ها،زنگی آبادی ها،مغفوری ها و دیگر شهدایی آمدیم که نهج البلاغۀ تو را درس زندگی و کار و تلاش قرار دادند و آن را در عمل در جبهه ها به تصویر کشیدند.
شهدایی که ولایت تو را در ولایت خمینی(ره) جستند و در رکابش تا آخرین نفس و قطرۀ خون هم پیمان ماندند و از قرآن برسر نیزه کردن دشمنان، دچار گمراهی نشدند و راه را از بیراه باز شناختند.
علی جان! ما را نیز در زمرۀ شهدا پذیرا باش.
مولا جان!ما نایب الزیارۀ شهدا هستیم، از خدا بخواه به ما توفیق پیمودن راهشان را عطا کند. 
 
سوی  قبرستان وادی السلام روانه شدیم.
      

در روایات عدیده وارد است که ارواح مؤمنین در وادی السلام جمع میشوند؛ وادی السلام که وادی امن و امنیت و سلامت است. «سَلَـ'مٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَـ'لِدِینَ (آیه 73 سوره زمر)؛ ندای فرشتگان است به مؤمنان که «سلام خدا بر شما باد، پاک و پاکیزه شدید و اینک در بهشت های جاودان وارد شوید». و ظهور آن وادی در این دنیا، سرزمینی است در نجف اشرف که وادی ولایت است در ظَهر کوفه؛ یعنی در پشت کوفه، چون در سابق الایام قبل از دفن جسد مطهر حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف، نجف شهری نبوده است، بلکه بیابانی بوده یک فرسنگ از کوفه دورتر؛ و لذا نجف را ظَهر کوفه گویند.

   
 در این مکان آرامگاه حضرت هود و صالح پیغمبر و دیگر بزرگواران را زیارت کردیم. 
 کاروان عزم کوفه دارد. کوفه ای که همواره با این شعار در ذهن متجلی می شود که "ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند" نه فقط علی که حسین و مسلم و هانی و ... نیز از بی وفایی کوفیان در امان نماندند. امروز که علی گونه ای بر ایران اسلامی ولایت دارد بارها و بارها این شعار بر زبانمان جاری شده و خود را از کوفیان و مرام ننگینشان در تنها گذاشتن مردان خدا و ولایت داران، متمایز نموده ایم، باشد که همواره قدردان نعمت ولایت در مملکت آقا امام زمان(عج) باشیم.
می گویند مرکز حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خانه آن حضرت شهر کوفه و محل تشکیل ستاد فرماندهی و نماز و عبادت ایشان، مسجد کوفه می‌باشد.
در مورد فضیلت شهر کوفه آیاتی در قرآن وجود دارد، مانند آیه: «و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الأمین» که منظور از «تین» مدینه است و «زیتون» بیت المقدس و «طور سینین» کوفه و «هذا البلد الأمین»، مکه است.
علاوه بر آیات، روایات فراوانی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیه السلام در فضیلت و مدح شهر کوفه آمده است. نظیر،کوفه باغی از باغهای بهشت است و قبر حضرت نوح علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام و سیصد و هفتاد پیامبر و ششصد وصی و مرقد سید الاوصیاء علی علیه السلام در آن قرار دارد.
شهر کوفه جزء نخستین مکان‌هایی است که عبادت خدا در آن انجام شده است و آن هنگامی که خداوند به ملائکه امر فرمود تا بر آدم علیه السلام سجده کنند؛ آنها در سرزمین کوفه بر او سجده کردند.
یکی از قدیمی‌ترین و مهمترین آثار زیارتی شهر کوفه، مسجد بزرگ کوفه می باشد.
نخستین کسی که مسجد کوفه را طرح ریزی و با وسعت زیادی آن را بنیان گذاشت، حضرت آدم علیه السلام بود. و بعدها حضرت نوح علیه السلام پس از طوفان آن را تجدید بنا کرد.[4]
علمای شیعه و سنی در فضیلت مسجد کوفه بر دیگر مساجد (به جز مسجدالحرام و مسجدالنبی صل الله علیه و آله و سلم) به تفصیل سخن گفته‌اند.
از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم روایت شده است که مسجد کوفه مسجد پربرکتی است که خداوند آن را برای اهلش برگزیده است و روز قیامت برای نمازگزارش شفاعت می‌کند.
اصبغ بن نباته نقل کرده است که امام علی علیه السلام فرمود: «ای مردم کوفه، خداوند متعال چیزی به شما عطا کرد که به هیچ کس نداده است؛ مسجد و عبادتگاه شما را برتری داد که در آن خانه آدم علیه السلام و نوح علیه السلام و ادریس علیه السلام و مصلای حضرت ابراهیم علیه السلام و برادرم خضر علیه السلام و مصلای من است و یکی از چهار مسجد با فضیلت است که روز قیامت این مسجد شبیه شخص مُحْرِمی که لباس پوشیده، آورده می‌شود و برای اهل خود و نمازگزارش شفاعت می‌کند و زمانی خواهد آمد که این مسجد، مصّلای حضرت مهدی علیه السلام و هر مؤمنی خواهد شد و هیچ مؤمنی باقی نخواهد ماند، مگر این که در این مسجد نماز می‌خواند یا در آرزوی آن است. اگر مردم برکت آن را می‌دانستند از چهارگوشه جهان حتی با کشیدن خود بر روی برف و یخ به این مسجد می‌آمدند».


از جمله مکان هایی که در کوفه زیارت کردیم مرقد کمیل بن زیاد، میثم تمار و خانه حضرت علی(ع) بود و در مسجد کوفه هم محراب حضرت علی(ع)، هانی بن عروه، مسلم بن عقیل، مختاربن ابی عبیده ثقفی و... را زیارت کردیم.
امروز تکرار تاریخ را در نظام اسلامی خودمان مشاهده می کنیم. کافی است چشم بصیرت باز کنیم و یاران ناب را از خائنین و مفسدین تشخیص دهیم و نگذاریم ولایت احساس تنهایی کند، نگذاریم چشم های امیدوار به ام القرای جهان اسلام، از بی وفایی دوستان نادان و حیله های دشمنان دانا، نمناک شود.  در ادامۀ زیارات به اقامتگاه دلدار می رسیم.به مسجد سهله وارد می شویم.
مسجد سهله در اطراف کوفه، در دو کیلومتری شمال غربی مسجد اعظم کوفه، کهن¬ترین مکانِ منتسب به امام مهدی(عج) است
دراحادیث رسیده از امامان نور، مسجد سهله ، به عنوان اقامتگاه شخصی امام مهدی(عج) در عصر ظهور مطرح شده است.
پیرامون این مکان مقدس آمده است: این جا، از سرزمین کوفه است،. این جا، اقامتگاه پیامبران و صالحان است،این جا، اقامتگاه امام مهدی(عج) است،این جا، رهگذر راهیان بهشت است،این جا، محل عروج است،این جا، محل نیایش امام مهدی(عج) است،این جا، محل نزول فرشته¬هاست،امام صادق(ع) برای حوائج مهم به این جا تشریف می آورند، خدا دوست دارد که در این جا نیایش شود، دل هر زن و مرد مؤمن به این جا پر می¬کشد،هیچ کس به این جا وارد نشود، جز اینکه حاجاتش برآورده ¬شود و هیچ کس در این جا نماز نگذارد، جز اینکه حاجت روا ¬گردد.
باشد که از یاران و همراهان و شاهد حضور شهدای گرانقدرمان در رکاب آقا امام زمان(عج) باشیم.
 
سه روز اقامت در نجف اشرف با زیارت این اماکن مقدسه به پایان رسید و کاروان عازم کربلا می شود. 
 
اینجا کجاست کوی بلاست/ ماتم سراست کرب و بلاست/ اینجا کویر نینواست/ اینجا زمین کربلاست/ اینجا گرفته دور و برش را غبار غم/ زینب شکسته دل شده از این دیار غم/ اینجا ید بی آبی است/ سرتاسرش بی تابی است/ اینجا دیار غصه و درد و مصیبت است/ اینجا کویر رنج و اسیری و غربت است.
 
جای همه شهدای شلمچه، طلائیه، فکه، دهلاویه، چزابه، هویزه و ... خالی است آنان که ناله سر می دادند و می گفتند کربلا، کربلا ما داریم می آییم و امروز از ایثار و گذشت آنهاست که این زیارت نصیب ما می شود و از نزدیک لمس می کنیم مصائبی را که بر سر خاندان اهل بیت سالار شهیدان و عمه سادات آمده است.
تشنگی یاران حسین(ع)،تشنگی شهدای فکه را برایمان تداعی می کند.72 پیکر به خون خفته و زیر سم اسبان لگدکوب شده، ما را به یاد شهدای هویزه که زیر شنی تانک های دشمن له شدند، می اندازد.خدایا چگونه تاریخ در سرزمین ما تکرار می شود و چگونه یاران خمینی(ره) با تمام وجود با تمسک به یاران حسین(ع)، دین خدا را یاری نمودند! 
زیارت کردیم بین الحرمین  را. همان مکانی که قطعه ای از بهشت است. بین الحرمین حریم عباس است/ بین الحرمین عطر گل یاس است. ما نیز در کربلای ایران بین الحرمین هایی داشتیم که شهدا در آن ها سعی صفا و مروه به جا می آوردند.میرافضلی ها و زین الدین ها در جبهه های جنوب و غرب از جفیر تا مهران، سوار بر موتور در دفاع از کیان نظام اسلامی، طواف عشق می کردند و با خون خود به ندای ولّی خود، لبیک می گفتند.
  زیارت کردیم خیمه ها را، آنجایی که حضرت زینب(س) لحظه وداع با برادر، یاد وصیت مادرش افتاد و ناله سرداد مهلا مهلا، یابن الزهرا و لباس کهنه ای را که مادر وصیت کرده بود بر تن برادر کرد و امام حسین(ع) را روانه میدان کرد.
 
زیارت کردیم تل زینبیه را همان جائی که حضرت زینب(س) بی تاب و آشفته گاهی به سوی خیمه فرزند بیمار برادرش می رفت و گاهی هم سراسیمه نظاره گر قتل گاه بود. امان از دل زینب و امان از اسیری.
زینب جان! مادران، خواهران و همسران شهدای دفاع مقدس در ایران اسلامی نیز با تاسی به صبر و بردباری و ایثار و از خودگذشتگی و رسالت پیام رسانی شما، فرزندان، برادران و همسر خود را روانۀ صحنه های پیکار با دشمنان نمودند، و چه بسیار مادرانی که فرزندان رشید و دلاور خود را فدایی حسین(ع) قلمداد نمودند و از شنیدن خبر شهادتشان خم به ابرو نیاوردند.
مادر بزرگوار شهید علی آقا ماهانی وقتی خبر شهادت علی آقا را می شنود، می گوید اگر علی شهید نشده بود در حق او ظلم شده بود!
این مادران در مکتب انقلابی زینب(س) تربیت شدند که این گونه از فرزندان دلبند خود گذشتند.
زینب جان! اسرای ما با درس گرفتن از صبر و پایمردی شما، شکنجه ها و اسارتگاه های بعثی را به جان خریدند و برخی ردای شهادت پوشیدند و برخی نیز پس از سال ها رنج و محنت و دوری، به آغوش میهن اسلامی بازگشتند و اگر نبود مکتب سراسر درس و جهاد و صبوری شما، کجا تاب تحمل بود در اسارت گاه های دشمن بعثی؟!
 
 زیارت کردیم قتلگاه را همان جائی که حضرت زهرا(س) ناله سرداد "غریب مادر حسین" و دیدیم سرزمینی را که به نفرین حضرت زینب(س) دچار شده است.
 
 زیارت کردیم 72 تن یاران با وفای ابی عبدالله و حبیب ابن مظاهر را که پیکرهای مطهرشان نیز همنشین با ارباب شهیدان است و در مسیر بازگشت به سمت مرز عراق زیارت کردیم طفلان مسلم را که چگونه ناجوانمردانه سرهایشان از تنشان جدا شد.
 
این سه روز در کربلا نیز به سرعت برق و باد گذشت و سفر خبرنگاران که به همت کانون خبرنگاران دفاع مقدس و پایداری که بیشتر به یک خواب هفت روزه شبیه بود، سپری شد.
 
 در این سفر واقعیت هایی برایمان آشکار شد که جز با رفتن و دیدن حاصل نمی شود. ایران اسلامی از زمان پایان جنگ با عراق، توانسته است موفقیت های زیادی در زمینه های مختلف اعم از عمران و آبادی، علمی، اقتصادی و ... کسب کند وما افتخار داریم که با سربلندی از ایران اسلامی، مامن شیران و دلیرمردان یاد کنیم که امروز نام و آوازۀ آن در جهان طنین انداز است و دل های مستضعفین و آزادگان جهان به ایران اسلامی پیوند خورده و کام دشمنان اسلام همواره از شنیدن نام ایران و غیور مردان و شیرزنان ایرانی، تلخ و ناخشنود است.  

 

* منبع :خشاب  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.