دبیرکل حزبالله لبنان لحظاتی پیش طی سخنانی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه گفت: امروز غزه تکرار واقعه کربلا است.
ادامه مطلب ...
حضرت آیت الله خامنه ای با اعلام روز دوشنبه (فردا) به عنوان عزای عمومی همه مجاهدان فلسطینی، ملتهای مسلمان و آزادیخواه، علما، روشنفکران و رسانه های جهان اسلام را به ادای مسئولیت بسیار سنگین خود در مقابله با جنایات صهیونیزم خونخوار فراخواندند. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است: |
مردم کرمان روز جمعه در راهپیمایی باشکوهی جنایات اخیر رژیم غاصب اسراییل را در نوار غزه علیه ملت مظلوم فلسطین محکوم کردند.
شهروندان کرمانی پس از برگزاری نماز جمعه خشم و انزجار خود را از جنایات رژیم اشغالگر قدس با شعار "مرگ بر اسراییل" و "مرگ بر آمریکا" ابراز کردند.
بر پایه این گزارش این راهپیمایی با حضور گسترده نمازگزاران و اقشار مختلف شهروندان کرمانی برگزار شد. این آیین با شکوه از مصلای کرمان آغاز و در میدان بسیج این شهر پایان یافت.
دبیر سیاسی جنبش ضدصهیونیسم دانشگاه آزاد کرمان تصریح کرد: حمایتهای معنوی و سیاسی مردم دنیا از فلسطین در حال گسترش است.
به گزارش کرمان نیوز ایمان غیاثی در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان، روز قدس را برای ملتهای دنیا یک فرصت دانست و گفت: آزادگان جهان در این روز میتوانند حرفشان را بدون واسطه حکومتها در دنیا مطرح کنند.
وی همچنین آگاهی جامعه ایران را نسبت به قضیه فلسطین در سطحی بالا ارزیابی کرد و گفت: مردم ایران همواره با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب نه تنها حمایتهای معنوی خود را از ملت مظلوم فلسطین قطع نکردند، بلکه در زمره حمایت کنندگان از مقاومت اسلامی در فلسطین نیز به شمار میروند.
وی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به استفاده سران استکبار جهانی از ادبیات دینی برای ایجاد فساد و جنایت در دنیا این امر را یک فتنه دانست و گفت: برخورد با این فتنه ضروری است و گروههای فرهنگی و جهادی اصیل حتما باید برای این برخورد به وظایف ویژه خود عمل کنند.
غیاثی همچنین با اشاره به سخنرانی رییس جمهوری کشورمان در دانشگاه کلمبیا گفت: امروز با این گفتوگوهای هوشیارانه شاهد نگاههای جدید و سئوالات تازه مردم دنیا در خصوص مسائل مهمی مثل قضیه فلسطین هستیم.
در اسرائیل بسیارند کسانی که به خویشتن به عنوان مشعل دار تمدن غرب در خاورمیانه و به عربها به مثابه نمایندگان شرق عقب مانده مینگرند. برای مثال " آباابان " در توصیف اسرائیل میگوید :"اسرائیل در خاورمیانه واقع شده است اما از آن نیست. اصولات ساختار کلی سیاست اسرائیل که از بدو تاسیس بر مبنای هم پیمانی استراتژیک با ایالات متحده استوار است نمایانگر همین دیدگاه است."
"هانا آرنت " نویسنده زن یهودی که پیش از اعلام بر پایی دولت صهیونیست، بسیاری از شاخص های آن را پیش بینی کرده بود تاکید کرد که صهیونیسم با مطرح کردن خود به عنوان یک حرکت قومی از همان ابتدا خود را فروخته است.
زیرا شعار دولت یهودی در حقیقت امر، به معنای آن بود که یهودیان قصد دارند از پوشش قومیت گرایی استفاده کنند و خویشتن را به عنوان "قلمرو نفوذ" استراتژیک هر یک از ابرقدرتها (که بهای آن را بپردازد) تقدیم خواهند کرد.
از همان مراحل اولیه طرح صهیونیسم زمانی که در حیطه نظری و آرزومندی بود، رهبران صهیونیست ها، یکی پس از دیگری تاکید میکردند که تامین هزینه های چنین طرحی برای دولتی که در آن سرمایه گذاری خواهد کرد، سودآور خواهد بود و بعدها، حتی پس از تشکیل دولت اشغالگر فلسطین تاکنون بارها بر این نکته صحه گذارده اند.
"سمحا دنیس" سفیر اسرائیل در ایالات متحده، طی سالهای ۱۹۷۳ - ۱۹۷۸در مقاله ای به تاریخ ۴ژانویه ۱۹۴۸نوشت :اسرائیل "به سبب موقعیت جغرافیایی، سطح تکنولوژی و قدرت نظامی سیستم دموکراسی، ثبات سیاسی و سمت گیری غربی آن"، "یک ثروت استراتژیک" برای ایالات متحده است.
"آریل شارون" نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز در سال ۱۹۸۴در راستای تبیین موقعیت رژیم صهیونیستی در قبال آمریکا گفت :"کمک های تقدیمی (رسمی و غیر رسمی) ایالت متحده به رژیم صهیونیستی از سی میلیارد دلار بیشتر نیست ولی خدماتی که اسرایئل به آمریکا داد بیش از صد میلیارد دلار است." وی سپس افزود:"ایالات متحده همچنان هفتاد میلیارد دلار به ما بدهکار است." منظور شارون از صد میلیارد دلار خدماتی که رژیم صهیونیستی به آمریکا میدهد آن است که اگر اسرائیل برای حفاظت از منافع آمریکا در این منطقه حضور نداشت مبلغ مذکور هزینه حضور مستقیم ناوهای آمریکا در خاورمیانه میشد، در حالیکه اکنون اسرائیل همین کار یعنی حفاظت از منافع آمریکا را با مبلغی به مراتب ارزان تر انجام میدهد.
"وایزمن " از رهبران اصلی جنبش صهیونیسم وقتی به چرچیل نامه نوشت همین مضمون تجاری را به کار برد: "سیاست صهیونیزم در فلسطین هرگز بر باددهنده منابع نیست بلکه بیمه ای است که ما با نرخی ارزان تر به تو میدهیم که هر فرد دیگری حتی خواب آن را نمیبیند."
وایزمن پس از شرح دیدگاه خود تبیین مینماید که استعمار انگلستان با تائید سازمان صهیونیسم به گروهی اعتماد کرده که آماده است بخش بزرگی از مسئولیت مادی استعمار را به دوش کشد. "اگر معلوم شود که هزینه های قیومیت انگلستان بالاتر خواهد بود آنگاه میتوان استعمارگران یهود را آموزش داده و مجهز کرد."
وایزمن آنگاه میپرسد : "حکومت انگلستان با سازمانی متمول روبرو است که آماده است بخشی از مسئولیت های سنگین آن را به دوش کشند آیا تاکنون روند استعماری دیگری در شرایطی از این مناسبتر انجام گرفته است؟"
آمریکا نیز به همان دلایل که در نظر انگلیسیها بود و به ویژه به دلیل موقعیت استراتژیکی فلسطین حمایت خود را از طرح صهیونیسم اعلام داشت.
"ریچارد مورفی " روز ۲۲آوریل ۱۹۸۵در مقام رئیس بخش خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا در برابر کمیته فرعی امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا دلایل "اهمیت امنیت رژیم صهیونیستی" برای آمریکا را جلوگیری از رشد جنبشهای ضد غربی، دسترسی اروپایی غربی و آمریکا به نفت و گرفتن فرصت ها از دست شوروی دانست.
***نژادپرستی:
..............
بررسیها نشان میدهد صهیونیسم سیاسی بیشترین سوئ استفاده را از صهیونیسم دینی و اعتقادی کرده و با این سازوکار روند تثبیت و حضور یهودیان در فلسطین اشغالی را تسهیل کرده است.
قوم یهود به دلیل داشتن اعتقادات خاص و منحصر به فرد از همان ابتدا خود را از اقوام، ادیان و نژادهای دیگر متمایز میکرد و برتری خاصی برای خود در مقایسه با دیگران قایل بود.
سران صهیونیست برای تجهیز و شکل دادن به خصائص دولت غاصب اسرائیل جهت سلطه همه جانبه بر تمامی سرزمینهای اشغالی با به اجراء درآوردن طرح برگزیدگی قوم یهود منافع سلطه جویانه خویش را تحقق بخشیدند.
نژاد پرستی در این قوم در دو شکل نژادپرستی درون قومی و نژادپرستی برون قومی، قابل تبیین است.
- ۱نژاد پرستی درون قومی
رژیم نژادپرست صهیونیستی نگاه برتری جویانه خود را در میان جامعه اسرائیل نیز به نمایش درآورد. از دید آنها یهودیان همه به صرف تعلق قومی و مذهبی در یک سطح قرار ندارند بلکه تفاوتهایی بین آنها وجود دارد.
یهودیانی که از اروپای غربی به فلسطین اشغالی مهاجرت میکردند در خانههایی که از اعراب به غصب گرفته شده بود یا در خانه های مجهزی که برای آنان ساخته میشد اسکان مییافتند، در حالی که یهودیان شرقی مدتها می بایست در اردوگاهها به سر برند.
یک بار که یهودیان شرقی به اعتراض برخاستند، "بن گور یون "نخست وزیر وقت اسراییل به آنها گفت : "موسی پیامبر شما را چهل سال در صحرای سینا نگاه داشت اما من تنها چند سال شما را در این وضع باقی خواهم گذاشت." همچنین یهودیان شرقی بیش از دیگران به خطوط اول جبهه های جنگ فرستاده می شوند. اردوگاههای انتقالی و شهرکهایی که یهودیان شرقی در آنها اسکان داده میشدند، گرداگرد شهرکهایی که یهودیان اروپای غربی ساکن بودند، بر پا میشد تا هم نیروی کار ارزان قیمت در اختیار کارفرمایان قرار گیرد هم یک "حصار انسانی" برای حفاظت یهودیان غربی در برابر حملات فدائیان عرب باشد.
در بخش سیاسی نیز بیشتر پستهای کلیدی در دست یهودیان غربی است .در یک نگاه کلی به ترکیب اجتماعی و سیاسی رژیم اسرائیل درمی یابیم که پست های نخست وزیری، وزارت، نمایندگی پارلمان در انحصار یهودیان اروپایی بود و یهودیان آسیایی و آفریقایی به حکم نژادپرستی این رژیم از تحقیر زیادی برخوردار میباشند.
۲نژاد پرستی برون قومی
ماهیت رژیم صهیونیستی همان ماهیت صهیونیسم نژادپرست است. لذا یکی از ویژگیهای کلی و اساسی که رژیم صهیونیستی از آن برخوردار است، اعتقاد به "نژادپرستی" است که در همه بخش ها، سازمان ها، هیئت ها، تصمیم گیریها و برخوردهای آن، و همچنین در تمامی عرصهها و جهت گیریها ریشه دوانده است.
پرفسور "روژه گارودی"، اندیشمند مسلمان فرانسوی معتقد است که نژادگرایی، سرآغاز و زمینه مناسبی برای سیاست توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی بشمار می رود.
صهیونیستها خود را مردمی منتخب و جدای از دیگر اقوام و ملل به شمار می آورند، و معتقدند که دیگر ملتها باید در خدمت آنها باشند. در همین راستاست که سیاست غیرانسانی رژیم صهیونیستی در مورد حقوق سایرین و محرووم کردن آنها از حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و بهره برداری از سرزمین های اشغالی، توجیه میشود.
به این لحاظ، نژادپرستی صهیونیسم. نظامی کاملات هماهنگ است که الهام بخش قانونگذاران و دولتمردان اسرائیل است. این نژادپرستی، از همان اوان تجسم طرح هرتزل به شمار میرفت.
نژادپرستی آنقدر در سرزمین های اشغالی فلسطین نمود چشمگیر داشت که سازمان ملل متحد، در سال ، ۱۹۷۵ضمن قطعنامه ای، صهیونیسم را نوعی نژادپرستی خواند. لذا رژیم نژادپرست اسرائیل یا این ایده اعراب ساکن سرزمین فلسطین را آواره کرد.در حقیقت نگرش نژاد پرستانه یکی از پایهها و مبانی فکری صهیونیسم در شکل گیری، تثبیت و بقای این مولود نامشروع در منطقه را تشکیل میدهد.
رژیم اشغالگر قدل س سالها است که با اندیشه های نژادپرستانه خود مردم مسلمان فلسطین را آواره کرده، در حالی که حتی برخی از شهروندان فلسطینی که تابعیت اسرائیل را دارند با آنان نیز به عنوان یک شهروند درجه سه برخورد میشود.
تاریخ شاهد اشکالی از نژادپرستی مکاتب و اقوام مانند "نازیسم"، "فاشیسم" و "آپارتاید " سفیدپوستان علیه سیاهان در آفریقایی جنوبی و نامبیا بوده است. این گونه اقدامات از لحاظ اخلاقی پستترین اعمال انسانی است که عقل و وجدان بشری هرگز آن را نمیپذیرد.
معمولا اعمال نژادپرستانه برخاسته از خوی و خصلت روانی و شخصی
نژادپرستان است و در راستای منافع سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد.
این درحالی است که ، نژادپرستی صهیونیسم نشات گرفته از اصول و عقاید دینی است. البته در ابتدا باید میان "تورات اصلی" و "تورات و تلمود جنبش صهیونیسم " فرق قائل شد.
در "تورات صهیونیستها "نصوصی مبتنی بر کینه و کدورت از همه انسان ها وجود دارد. در نظر صهیونیسم همه غیریهودیان حیواناتی هستند که باید کشته شوند و از دست آنها خلاص شد. آنها در اینباره به این مطلب استناد می کنند که یهودیان هنگام حمله به فلسطین هفت قوم (کنعانیان، فزری ها، یبوسیها و جیوشیها و...) ساکن این سرزمین را به خاک و خون کشیدند که برخیها جان سالم بدر بردند و پا به فرار گذاشتند. صهیونیسم معتقد است که این تعداد فراری در دیگر مناطق کره زمین زاد و ولد کردند و نسل کنونی انسانها از آنها هستند و باید تا اندازه ممکن از این مردم کشته شوند زیرا ممکن است از ساکنان قدیمی فلسطینی باشند که فرار کردند و به قتل نرسیدند.
صهیونیستها هم چنین خود را "ملت برگزیده خداوند " میدانند. "احبار " و علمای صهیونیست به خداوند بلندمرتبه این دروغ بزرگ را بستند تا این گونه خوی و خصلت پنهانی نژادپرستانه خود علیه دیگران را آشکار سازند.
آنها برای توجیه این مساله،دروغ زیر را به خداوند نسبت میدهند:"من به خاطر خلقت اقوامی غیر از ملت و امتم (یهود) پیشمان هستم اما آنها را تنها به خاطر دو دلیل آفریدم: یا اینکه بردگانی برای شما باشند و یا اینکه آنها بسان گوسفندانی باشند و شما نیز گرگان درنده ای باشید که هر جا آنها را یافتید بکشید."
برای تشریح این مطلب سخنان خاخام نژادپرست "یوسف عبادیا" در نشست سال ۲۰۰۱میلادی در پارلمان رژیم صهیونیستی قابل توجه است :"عربها اشرار و ملعونند ... آنها را بکشید و با موشک و جنگ افزارهای نظامی نسل آنها را از میان برکنید، زیرا عربها چون افعیهایی هستند که باید نیست و نابود شوند."
با توجه به مطالب فوق، بر پایه دیدگاه صهیونیستها یهودیان تنهاافراد پاک و مقدس و دیگران نجس هستند و باید با آنها جنگید و نابودشان کرد.
اگر کشتن آنها ممکن نباشد، باید به صورت تحقیرآمیز با آنها رفتار کرد.
صهیونیستها معتقدند تلمود در اینباره میگوید:"اسرائیلی نزد
خداوند بهتر از ملائکه است و اگر شخصی یک اسرائیلی را بزند، انگار که خداوند را زده است."
صهیونیستها در تلمود مطالب دروغین زیادی آورده اند. مطالبی در این کتاب آمده است که نشانگر اوج نژادپرستی و برخورد تحقیر آمیز یهودیان با دیگران است. در تلمود آمده است:"سگ بهتر از دیگران (غیریهودیان) است" یهودیان دلیل برتری سگ از غیریهودیان را این مطلب تلمود میدانند:"به یهودی اجازه داده شده است که در اعیاد به سگها غذا بدهد اما اطعام دیگران حرام است و حتی اجازه ندارد که تکه گوشتی به دیگران بدهد، بلکه برعکس باید آن را به سگها بدهد که آنها بهتر از دیگران (غیریهودیان) هستند."
آنها هم چنین معتقدند خداوند خطاب به قوم یهود در تلمود گفته است:"شما به هر اندازه که از دیگران بکشید به من نزدیک میشوید. هر کس یک انسان در راه من قربانی کند، عمل وی مقبول و بهتر از قربانی کردن حیوان است."
اصول و احکام نژادپرستانه تلمود از یهودیان میخواهد که هر وقت از کنار قبرستان دیگران عبور کردند، تف بیندازند و آبا و اجداد مردگان را لعن و نفرین کنند.
خطرناک تر از همه، فتوای "شیمون وایزر" خاخام بخش مرکزی فلسطین اشغالی است.
سرباز "موشی" یکی از مریدان خاخام وایزر از وی درباره کسانی که در هنگام جنگ کشته میشوند، سوال کرد. وایزر در جواب به مطلب زیر از کتاب اسرائیل "شاحاک "استناد کرد:"بدان ای فرزندم که بنا به فتاوی موسی بن میمون، دماغ شرورترین افراد را از جا برکن و بهترین اغیار (دیگران) نیز باید چون افعیها کشته شوند. اما عربها بهترین کاری که میشود با آنها کرد این است که با آلت جنگیت روده و جگر آنها را پاره پاره کنی."
پیشگامان صهیونیسم دو اعتقاد اصیل و دیرینه یهودیان را در راه دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند، یکی آنکه قوم یهود قوم برگزیده خداست و دوم آرزوی دستیابی به "ارض موعود".
با این اعتقاد و باور چون یهود قوم برگزیده خداوند هستند پس باید از دیگر ملتها جدا باشند و اقوام غیر یهودی را به چشم دشمن و غیر خودی بنگرند، و چون خدای بنی اسرائیل، ارض مقدس را به قوم برگزیده خود بخشیده است (به اعتقاد آنها،آن سرزمین خدا هم هست زیرا خدا نیز در آنجا سکونت دارد) پس رسیدن به آن سرزمین و سکونت در آن یکی از آموزه های دین یهود است و هرکس که در آن سرزمین زیست کند به ایمان دست مییابد و آن کس که در بیرون از آن زمین زندگی کند خدایی ندارد.
براساس این اعتقاد یهودیان، خاک فلسطین را پاک و طاهر میشمارند و از روزگاران دیرین، هرگاه که میتوانستند، مردگان خود را در آنجا به خاک می سپردند و اگر این کار میسر نبود اندکی از خاکی که از فلسطین آورده بودند را در کفن مردگان خود میگذاشتند و معتقدند که وقتی مسیح بیاید همه مردگان را در فلسطین محشور خواهد کرد.
از سوی دیگر قدس محترمترین و مقدسترین جای جهان است و "شهر خدا" و "شهر حق" و "شهر ملت مقدس" و "شهر مقدس" و ... است و اماکن مقدس باستانی چون "قبر داود" و "دیوار ندبه" در آنجاست و حتی معتقدند که خدای اسرائیل در کوه "صهیون " جای دارد و "قدس" مرکز دین یهود است.
آنها در "عید فصح " هر سال این دعا را بارها تکرار میکنند که در سال بعد، یکدیگر را در "اورشلیم " خواهیم دید. این نگرش ،امید بزرگ رهایی بخش یهودیان در آخرالزمان است. براساس این اعتقاد، هنگام ظهور حضرت عیسی (ع)در آخر الزمان، دوره حکومت خداوند که همگان، با "تمام قبایل زمین" به آن دعوت شده اند، برای تمام افراد بشر تحقق خواهد یافت.
صهیونیسم دینی با عرضه این افکار و این مستندات، خواست های صهیونیسم دایر بر کوچ یهودیان به فلسطین و برپایی دولتی یهودی در آنجا را مشروعیت بخشیده است و به این گونه دین به صورت دستاویز و ابزار کارسازی در دست صهیونیستها قرار گرفت و به کمک این برداشتهای دینی بود که یهودیان، و به ویژه یهودیان دین گرا و سنتی مقیم اروپای شرقی را به خودجلب کرد.
این نگرش دینی در همگامی با جنبش صهیونیسم، ایده انتظار مسیح رهایی بخش را به کناری نهاد و به نظرات صهیونیسم گروید که معتقد است یهودیان برای استقرار اسرائیل در خاک فلسطین باید خود دست به کار شوند و به امید مسیح منتظر ننشینند.
*صهیونیسم با رویکرد جغرافیایی:
................................
واژه صهیونیسم به "صیهون " که کوهی در "قدس " است نسبت داده میشود، بعد از آن این نام بر قدس نهاده شد و سپس تمام فلسطین به این نام خوانده شد.
کوه صهیون به معنی کوه "پر آفتاب " یا کوه "خشک " که کوهی است در جنوب غربی شهر قدس و به سرزمین داود، کوه داود و یا شهر داود معروف است. نام این کوه و این محل در دهه های اخیر بسیار بر سر زبانها افتاده است و به این خاطر است که اشغالکنندگان جدید فلسطین نام حزب و مسلک خود را از این کوه گرفته اند.
آنچنانکه قاموس کتاب مقدس اظهار میدارد گاه منظور از اسم صهیون تمام شهر اورشلیم است. اما غالبات مقصود کوه مزبور جنوب غربی آن شهر میباشد، که به جز از طرف شمال از همه سوی با وادیهای عمیق و بلندیهای اطراف احاطه شده بود.
با نگاه و رویکرد جغرافیایی افرادی که در اطراف این کوه سکونت دارند را "صهیونیست " مینامند.
***صهیونیسم تامینکننده منافع امپریالیسم:
........................................
استعمارگران اروپایی برای تحقق آمال توسعهطلبانه خود حمایت های مادی و معنوی گسترده ای از پدیده "صهیونیسم " کردند تا این سرمایه گذاری در آینده بهره فراوانی را نصیب آنان کند.
+ماکس نوردو; از متفکران صهیونیست تصریح کرد که دولت صهیونیست
کشوری
است که تحت قیومیت بریتانیای کبیر خواهد بود و یهودیان به عنوان نگهبان در طول راه پر مخاطره ای خواهند ایستاد که با گذر از خاورهای نزدیک، دور و میانه تا مرزهای هند ادامه دارد.
هرتزل نیز که همواره نگران مخالفت یهودیان جهان با طرح صهیونیسم به علت استفاده ابزاری آنان در جهت نیل به اهداف این جنبش بود به "ویلیام هشلر" روحانی انگلیس اطلاع داد که صهیونیستها "در صورتی میتوانند شرط هایشان را به یهودیان دیکته کنند که مشروعیتی از دولت های بزرگ غربی کسب کنند." ادامه دارد
اکنون پدیده ای به نام "پساصهیونیسم" شکل گرفته است که با افشاگری های متعدد، مبانی تئوریک بیریشه این رژیم نامشروع رابا ابهام های عدیده مواجه کرده است.
"آورهام بورگ" رئیس سابق مجلس رژیم اسرائیل (کنیست) اذعان کرد که رفتارهای اسرائیل با فلسطینیها یک رفتار نازیستی و نژاد پرستانه است و اسرائیل حق ندارد به بهانه هولوکاست دست به کشتار فلسطینیها بزند.
بورگ گفت : اسرائیل مانند آلمان نازی رفتار میکند و تل آویو با بدبینی جنون آمیزی که نسبت به موجودیت خود دارد، دیوار حائل میسازد و از نیروی نظامی به عنوان تنها زبان حل مشکلات استفاده میکند. بورگ همچنین اظهار داشت که ادامه این روند، اسرائیل را تبدیل به "گتوهای صهیونیستی " کرده است.
اگرچه پیشتر،اندیشمندان یهودی و غیر یهودی همچون "اسرائیل شاهاک " و دیگران بر نژاد پرست بودن این رژیم معترف بودند، اما اذعان به این موضوع از سوی یک مقام ارشد سابق این رژیم آن هم تقریبات هم زمان با سال روز ربوده شدن "آدولف آیشمن "افسر سابق نازی از آرژانتین از سوی سازمان جاسوسی اسراییل "موساد" و آوردن آن به سرزمین های اشغالی برای محاکمه، ضرورت شناسایی مبانی صهیونیسم را بیشتر میکند.
با اندکی دقت در مبانی نژاپرستی در مکتب صهیونیسم به وضوح میتوان در آن ریشه های مشترکی با سایر مکاتب نژاد پرستی همچون "نازیسم" را دید.
به جرات میتوان گفت صهیونیسم که خود را قربانی نازیسم میداند معلول "ناسیونال سوسیالیسم " آن است و اصول مشترک غیر قابل انکاری را از آن به همراه دارد.
تاریخ جهان شاهد اشکال مختلف نژادپرستی و جنبه های فکری و عملی آن بوده، اما نژادپرست تر و خطرناک تر از اندیشه و افکار صهیونیسم را مشاهده نکرده است. علت آن هم به نشات گرفتن نژادپرستی صهیونیسم از اصول دینی باز می گردد.
این که عربها و پسا صهیونیست ها، صهیونیستها را نژادپرست مینامند، اتهامی بیمورد و ساختگی نیست بلکه آنها در عمل هدف اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند و از آن رنج میبرند و به خوبی با خوی و نگرش نژادپرستانه صهیونیسم آشنایی دارند. شدیدترین شیوه های نژادپرستی علیه عربها اعمال میشود و حتی در دوره ماقبل و مابعد تاریخ نیز چنین اقداماتی علیه هیچ قومی صورت نگرفته است. همچنین بسیاری از ملت های جهان به ویژه اروپاییان نیز در این مساله با دیگران هم عقهیده هستند. از سوی دیگر، مردم اروپا نیز در گذشته هدف اعمال نژادپرستانه جنبش صهیونیسم قرار گرفته اند.
"صهیونیسم " یک مکتب سیاسی است که در قرن ۱۹بنا نهاده شده و امروز نیز به خاطر حمایت همه جانبه غرب و "کاپیتالیسم " به راه خود ادامه میدهد،در طول قرن گذشته حامیان این تفکر درصدد بودند تا چنان نشان دهند که این مکتب دارای ویژگی های خاص خود و برگرفته از آیین یهود است، لیکن هم کسانی که چنین ادعایی را مطرح میکنند و هم دیگران به خوبی آگاهند که این تفکر یعنی صهیونیسم به ویژه به معنای اخص آن یعنی "صهیونیسم سیاسی" حاصل تعاملی بین رهبرانی که کمترین اعتقادی به یهودیت نداشتند با مکاتب فکری زمان خود است و به همین خاطر از همان ابتدا نیز یهودیان مسیر خود را از صهیونیسم جدا کردند و خود تبدیل به مخالفان این مکتب مخرب دین شدند صهیونیسم در اصل جنبش جهانی، برای ایجاد یک وطن ملی یهود در فلسطین است.
نخستین کنگره صهیونیستی در سال ۱۸۹۷به رهبری "تئودور هرتسل " تشکیل شد.
بر خلاف تصور رایج که صهیونیسم را زائیده یهود میدانند و یهودیان را عامل تولید فکر صهیونیسم معرفی میکنند، در روند شکل گیری صهیونیسم می بینیم که به عنوان یک فکر و ایده غربی تولید میشود و در قالب یهود شکل می گیرد.
هرتسل پیشنهاد کرد که مساله یهودیان نه به عنوان "مشکل مهاجران " بلکه به عنوان یک "مشکل سیاسی غرب " نگریسته شود. او گفت :"وقتی مازاد انسانی به شرق صادر شود یک دولت مستقل تشکیل خواهد شد که به منزله دژ مستحکم تمدن غرب در رویارویی با شرق نقش ایفا خواهد نمود."
هرتسل صهیونیسم را بخش جدایی ناپذیری از حرکت استعماری جهان میدانست.
جنبش صهیونیستی که برای برپایی دولت یهود تلاش میکرد، اطمینان داشت که یهودیان تنها در سرزمینی که سرتاسر از آن آنها باشد میتوانند با کرامت زندگی کنند: سرزمینی که زبان، رسوم، فرهنگ، و حکومت آن یهودی باشد. از این شمار، دین به طور اتفاقی حذف نشد. صهیونیسم که همواره از دین یهود جدا بوده است، برای آنکه نزد جهان غرب مقبولیت داشته باشد حرکت شوم خود را منتسب به ملی گرائی، مهرپروری، و خیرخواهی کرد.
صهیونیستها اعتقاد داشتند که یک دولت یهودی بهترین و آخرین امید آنها است. حتی قبل از جنگ جهانی اول آنها صهیونیسم را به عنوان جدیدترین و مناسبترین شیوه صیانت از نفس توجیه کردند.
صهیونیستها از جریان "هولوکاست "۱نهایت بهره را بردند و با بزرگ نمایی این واقعه به نوعی دنبال یک پوشش جهت اعمال سیاسی بودند. در توضیح و تشریح بیشتر این جنبش یکی از ایدئولوگهای آن معتقد است: "صهیونیسم همانند یک آمبولانس است که با زیرپا نهادن قوانین و مقررات رانندگی به نجات یهود میشتابد."
***انواع صهیونیسم
....................
صهیونیسم به سه دسته صهیونیسم سیاسی، اعتقادی و جغرافیایی تقسیم میشود.
در نگاه سیاسی مسائل و باورهای عقیدتی ملاک نیست و رویکرد سیاسی این جنبش تنها به اهداف استعماری فکر میکند و فارغ از تقسیم بندی های مذهبی است .
در میان صهیونیستها ما شاهد حضور افرادی مسیحی هستیم که به صراحت خود را صهیونیست مینامند. در این نوع نگرش، منافع مذهبی قربانی مطامع سیاسی می شود.
در رویکرد اعتقادی، باورها و عقاید یهود مورد توجه است که در آن نیز شاهد حضور نگرش افراطی یهود هستیم که با آموزه های صهیونیستی ترکیبی به نام صهیونیسم اعتقادی را شکل داده است.
در صهیونیسم جغرافیایی، ملاک تعلق به قلمرو میباشد.
*صهیونیسم سیاسی:
.................
این نگرش که منشا آن ملی گرائی استعمار اروپای قرن ۱۹است ، نوعی مطالعه انتخابی و مشخص از "تورات " را که بر انحراف واقعی از آموزه ها ی الهی مبتنی است، مورد استفاده قرار میدهد و آن را به صورت پوشش و پرده ای برای پنهان ساختن مقاصد سیاسیاش به کار میبرد.
این طرز تلقی پای بند دستورات مذهبی یهود نیست، چنانچه بنیانگذاران صهیونیسم از این ویژگی مستثنی نیستند و به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجه ندارند و به آنها پایبند نیستند. حتی یهودیان در تز تجاوز به فلسطین و اشغال آن و آواره کردن مردم با صهیونیستها در تقابل و تضاد بودند.در این راستا، نامه "بالفور" پس از سه سال مناقشه بین یهود و صهیونیسم منتشر شد.
نماینده کلیمان ایران در دیداری با "امام خمینی" (ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی اظهار داشت: "یهودیت دین الهی است متکی بر توحید و احکام خداوند که به وسیله "حضرت موسی کلیم ا... " در تورات مقدس آورده شده: در حالیکه "صهیونیسم" مانند "ایسم" های دیگر، مخلوق ذهن چند نفر از دنیای غرب است که به عنوان یک ابزار سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد.
وی افزود:این ابزار، عاملی برای نفوذ "امپریالیسم" در خاورمیانه و محو حقوق انسانی و خدایی عده ای از افراداین منطقه شده است.
امام خمینی (ره) در سخنان خود بر تفاوت عملکرد "یهودیان حقیقی" با "صهیونیست ها" تاکید کردند و فرمودند: ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا میدانیم. ما با صهیونیستها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است که آنها با همه ادیان الهی مخالف هستند. آ نها یهودی نیستند آنها مردمی سیاسی هستند که به اسم یهودی کارهایی میکنند و یهودیها هم از آنها متنفر هستند.
صهیونیسم سیاسی با "تئودور هرتسل" ( (۱۹۰۴ ۱۸۶۰زاده شد. وی دکترین آن را در سال ۱۸۸۳تدارک دید و در سال ۱۸۹۵در کتاب "دولت یهود" مدون ساخت. سپس در اولین کنگره جهانی صهیونیست در شهر "بال" سوئیس ۱۸۹۷به کاربردعملی آن اقدام نمود.
او یهودیان را بیش از هر چیز یک" قوم " میداند و در تعریف او واژه یهود مدام بین "نژاد" و "دین"در نوسان است .
علت پیدایش صهیونیسم به خاطر شرایط خاص تاریخی و نیز وجود نهضت های ملی گرا و از همه مهمتر به خاطر وجود پدیده "آنتی سمیتیسم " و اوج آن در محاکمه "دریفوس" یهودی در فرانسه بود. چنین مسائلی باعث شد تا "موسی هس" مورخ یهودی در سال ۱۸۶۲در کتاب "روم و اورشلیم" به مسئله یهود از بعد سیاسی اهتمام ورزد. در این کتاب وی تنها راه حل مسئله یهود را تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین میداند.
"بن گوریون " در سال ۱۹۴۸بصورت یک جانبه تشکیل اسرائیل را اعلام کرد که در واقع این همان هدف سیاست ملی گرایانه صهیونیسم بود که سالها آن را دنبال میکرد و تبدیل به یک جنبش سیاسی شد. صهیونیسم سیاسی دارای اصولی است که عبارتند از:
-یهودیان سراسر جهان، قوم واحدی هستند و دارای سرنوشتی مشترک هستند.
-یهودیان جهان در هر زمان و مکان تحت آزار و ستم بوده و در حال حاضر نیز در این وضعیت قرار دارند.
-یهودیان غیرقابل ادغام با دیگر ملل هستند و باید از آنها پرهیز کنند و هرگز با آنها ادغام نشوند.
طرح چنین دیدگاههایی از سوی صهیونیسم سیاسی موجب شکاف در درون صهیونیسم شد به طوری که صهیونیست های مذهبی آن را خلاف اصول یهودیت اعلام کردند و از آن فاصله گرفتند و بدین نحو صهیونیسم از یک واژه مذهبی تبدیل به یک جریان قوی سیاسی یهودی -صهیونیستی شد.
*واقعیت صهیونیسم
بحثی که امروزه اذهان محققان را به خود مشغول داشته این است که آیا صهیونیسم همان "یهودیت "است یا چیزی جدا از آن است و به تعبیر یهودیان مخالف صهیونیسم، بدعتی است که نام صهیونیسم را که برگرفته از کتاب مقدس است یدک میکشد.
واقعیت امر این است که "صهیونیسم" را به هیچ وجه نمیتوان با "یهودیت" یکی قلمداد کرد زیرا هنگامی که صهیونیسم یا به تعبیری دقیق تر صهیونیسم سیاسی توسط هرتزل بنیانگذاری شد بسیاری از خاخام های مومن و عامل به دستورات تورات خود را کنار کشیدند و با آن به مخالفت برخاستند.
افرادی چون "عاشر کنیزبرگ " که خود را پیرو دین راستین یهودی و عامل به تورات میدانستند کاملاتت خط خود را از صهیونیسم سیاسی جدا کردند.
از نکات درخور توجه در این میان آنکه صهیونیستها از یک سو شخصیت یهودی را میستایند و ازسوی دیگر با آن مخالفت میورزند و بدان حمله میکنند، زیرا معتقدند که این شخصیت، بیمار و در انزواست. آنان در این خصوص با مخالفان یهود هم عقیده هستند و حتی برای انتقاد از شخصیت یهودی از ادبیات مخالفان یهود نیز بهره گرفته اند.
تعداد قابل ملاحظه ای از جنبش های یهودی که امروزه در جهان فعالیت می کنند از جمله مخالفان صهیونیسم هستند. نمود عینی آن را میتوان در "ارتدوکس ضد صهیونیسم"، "یهودیان اصلاح طلب " و "جنبش های مدنی یهودی " مشاهده کرد.
از نظر صهیونیستها تنها شخصیتهای یهودی مثبت و سازنده هستند، که در راستای آرمان صهیونیسم باشند.
به گزارش کرمان نیوز در این بیانیه آمده: امام راحل با درک صحیح از خطر اسراییل و حساس یافتن مواجهه مردم فلسطین با رژیم غاصب و تاثیر آن در مواجهه اسلام و کفر و شکل دهی جریانهای تاریخی به نفع اسلام در آینده، جبهه شکست ناپذرز مردمی را در مقابل کیان کفر شکل داد که تبلور عینی آن اعلام جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس است.
"میراث فکری امام راحل و سایر شخصیتهای اسلامگرا و مبارز و خیزش مجدد مردم غیرتمند فلسطین در اقامه انتفاضه و شهادت طلبی جوانان سرزمین بیتالمقدس نه تنها به آرمان قدس جان تازهای بخشیده بلکه تمام ملل مستضعف و مسلمان را به وجد آورده است.
این بیانیه ادامه میدهد: اکنون جلادان صهیونیست که از حمایت معنوی و مادی نومحافظهکاران مرتجع و ضدترقی نهایت بهرهبرداری را به عمل میآورند تلاش دارند با گرهزدن سرنوشت رژیم غاصب اسراییل با میراث فکری یهود و مسیح جهانگشایی نمایند که این مقابله با هر نوع حرکت آزادیخواهانه و خداگرایانه در جهان را به دنبال دارد.
بسیج دانشجویی استان کرمان در بیانیه تاکید کرد: برما است که با ساماندهی آرا و اندیشههای خود و بسیج ملتها و افکار عمومی و آگاهی بخشی نسبت به اهمیت موضوع انتفاضه و تبلیغ و ترویج نگرشهای کلان نسبت به آن در مقام حمایت جدی از پیران، جوانان، زنان و مردانی برآییم که مدافع حیثیت خود و بشریت و آزادی و عدالت هستند
به گزارش کرمان نیوز "مهدی صدفی" در نشست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان کرمان، افزود: حضور پرشور آحاد جامعه در این راهپیمایی ضمن تجدید میثاق با امام راحل، بار دیگر انزجار خود را از رژیم غاصب اسرائیل به دنیا نشان خواهند داد.
او در این نشست بر مشارکت مسوولان و کارکنان دستگاههای مرتبط در اجرای هر چه بهتر برنامههای گرامی داشت روز جهانی قدس در شهرهای این استان تاکید کرد.
به گزارش خبرنگار ایرنا در این نشست مقرر شد راهپیمایی مردم همیشه در صحنه شهر کرمان در روز جهانی قدس همزمان با سراسر کشور از میدان ولی عصر (عج) تا مصلی بزرگ شهر کرمان برگزار شود.
برگزاری نمایشگاه فرهنگی هنری، پخش تصاویری از سید "حسن نصرالله" و حزب الله لبنان از دیگر مصوبات نشست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان کرمان در برگزاری باشکوه برنامههای روز جهانی قدس در شهر کرمان است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان، پیروزی مقاومت اسلامی را پیروزی اسلام، و موجب عزت ملتهای عرب و شکسته شدن هیبت دروغین ارتش رژیم صهیونیستی دانستند. به گزارش کرمان نیوز به نقل از رسانه ها متن کامل پیام ولی امر مسلمین به این شرح است:
"برادر مجاهد و بسیار عزیز جناب آقای سیدحسن نصرالله ادامالله عمره و عزه و عافیته"
سلام علیکم بما صبرتم
درود بر شما و بر دیگر برادران و بر یکایک مجاهدان حزبالله آنچه شما با جهاد و مقاومت بینظیر خود به امت اسلامی هدیه کردهاید از حد توصیف اینجانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانهی شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاحهای مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر واخلاص، ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد، مغلوب سیطرهی قدرتهای ستمگر نمیشود. پیروزی شما پیروزی اسلام بود. شما توانستید به حول و قوهی الهی ثابت کنید که برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است.
شما برتری نظامی خود را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کردید، تفوق معنوی خود را در ابعاد منطقهای و جهانی تثبیت نمودید، افسانهی شکستناپذیری و هیبت دروغین ارتش صهیونیست را به سخره گرفتید و آسیبپذیری رژیم غاصب را به نمایش گذاشتید. شما به ملتهای عرب، عزت بخشیدید و توانائیهای آنان را که دهها سال بوسیلهی تبلیغات وسیاستهای استکباری، انکار شدهبود، در صحنهی عمل به همه نشان دادید.
آنچه اتفاق افتاد حجتی از سوی خداوند بر همهی دولتها و ملتهای اسلامی و بویژه در منطقهی خاورمیانه است. شما بار دیگر مصداق این کلام نورانی قرآن شدید: "قد کان لکم ایه فی فئتین التقتا فئه تقاتل فی سبیل الله و اخری کافره یرونهم مثلیهم رایالعین و الله یوید بنصره من یشاء ان فی ذلک لعبره لاولی الابصار". این اولوالابصار، امروز تودههای میلیونی و جوانان غیور و مومن در کشورهای منطقه، و سیاسیون سالم، و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند.
جهاد مظلومانهی شما، دشمن را افشا کرد و چهرهی حقیقی او را به نمایش گذاشت. کشتار بیرحمانهی مردم غیرنظامی، به خاک و خون کشیدن کودکان بیگناه و زنان بیدفاع، حادثهی قانا و نظایر متعدد آن، ویرانسازی هزاران خانه و کاشانه و آواره کردن هزاران خانواده، نابود کردن زیرساختهای بخش مهمی از لبنان، و فجایعی از این قبیل، چهره حقیقی زمامداران آمریکا و برخی دولتهای اروپائی را در کنار چهرهی کریه و منفور رژیم صهیونیستی به همه نشان داد. نشان داد که شعارهای منافقانه آنان در باب حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، چقدر آلوده به دروغ و فریب و رذالت است. نشان داد که وقتی زمامداران کشورها از رحم و شفقت و منطق و صداقت بیگانه باشند چه فجایعی ممکن است برای جامعهی انسانیت پیش بیاید.
سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا در دفاعی قلمداد کردن جنایات رژیم صهیونیستی و ادعاهای خندهآور او دربارهی پیروز شدن اسرائیل در جنگ لبنان، نمونهی روشنی از این بیرحمی و شقاوت و بیمنطقی را در برابر چشم همه گذاشت.
و اما لبنان .. و ما ادراک ما لبنان .. لبنان به برکت همت و شجاعت مردم خود درخشید. دشمن به غلط پنداشته بود که با حمله به لبنان ضعیفترین حلقهی کشورهای منطقه را هدف قرار میدهد و طرح وهمآلود خاورمیانه دلخواه خود را کلید میزند. دشمن، یعنی آمریکا اسرائیل، از صبر و هوشمندی و دلاوری ملت لبنان غافل بود، از توانائی بازوان ستبر لبنان غافل بود، از سنت الهی " ... کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین" غافل بود. ملت لبنان و جوانان دلاور و سیاستمداران هوشمندش با سیلی سخت خود، او را از این غفلت بیرون آوردند. دشمن اکنون درصدد بریدن این بازوی توانا و کارآمد است، درصدد ایجاد اختلاف میان سیاستمداران است، درصدد پاشیدن ویروس بیصبری و تردید در مردم است.
همه باید در برابر این سمپاشیها بیدار باشند. به حول و قوهی الهی شما در خنثی کردن توطئههای آنان موفق خواهید شد و پیروزی دومی بدست خواهید آورد، انشاءالله. جهادی که اکنون در این میدان جدید، پیش روی شماست مانند جهاد فداکارانه شما در میدان نظامی، حائز اهمیت و در آن، صبر و توکل و اخلاص و تدبیر، تعیینکننده است. به شما و دیگر برادران و دلاوران عرصهی جهاد درود میفرستم و دست و بازوی همهی شما را میبوسم.
سیدعلی خامنهای /۲۵مرداد/۱۳۸۵
خدمتی که سید حسن نصرالله در طول سی روز مقاومت دلیرانه به اسلام نمود در تاریخ پرافتخار تشیع و روحانیت فداکار آن ثبت خواهد شد.
به گزارش کرمان نیوز به نقل از مرکز خبر حوزه حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی با بیان این مطلب اظهار داشت: در مقاومت دلیرانه حزب الله همگان دیدند که برخی کشورهای مرتجع عربی، حزب الله را ماجراجو می خواندند و بعضی آخوندهای درباری حزب الله را محکوم می کردند، ولی در روزهای اخیر با کمال شرمندگی از حرف خود برگشتند تا جایی که مفتی الازهر مصر گفت: حکومت به من فشار آورد تا از حزب الله حمایت نکنیم.
وی افزود: انچه امروز در عرصه مبارزه غرب به ویژه آمریکا با اسلام آشکار است، جلوه ای از جنگ های صلیبی است و روحانیت شیعه و اهل سنت بر این باوراند که تمام کفر به جنگ تمام اسلام آمده، لذا خیزش اسلامی دنیا را فرا گرفته است.
امام جمعه موقتع تهران، با تشریح ابعاد موفقیت حزب الله تصریح کرد: پیروزی حزب الله در حوزه های نظامی و سیاسی تحقق یافت و این افتخار بزرگی است که مقاومت اسلامی به عنوان حزب برخاسته از مردم و تفکر شیعی، ارتش اسرائیل را مستأصل نمود و منطقه را به گورستان تانک های پیشرفته اسرائیل تبدیل نمود.
عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری، حذف فرضیه اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل را از پیامدهای سیاسی مقاومت اسلامی حزب الله برشمرد و خاطرنشان کرد: مقاومت اسلامی باعث عدم وحدت صهیونیست ها شد، در گذشته هرگاه اسرائیل درگیر جنگ می شد، صهیونیست ها از دولت خود حمایت می کردند، اما در این نبرد، همگان شاهد بودند اسرائیل تظاهرات ضدجنگ برگزار شد و موشک های حزب الله امنیت اسرائیل را به مسخره گرفت و نشان داد، اگر لبنان برای مسلمانان امن نباشد، هیچ جای اسرائیل برای صهیونیست امن نخواهد بود.
وی تصریح کرد: پذیرش آتش بس توسط اسرائیل به معنای اعتراف به قدرت حزب الله است و این موفقیت ارزشمندی برای مقاومت اسلامی به شمار می رود، لذا دولتمردان غرب باید از این حادثه عبرت بگیرند که چنانچه با ملت بزرگ ایران غیرمنطقی برخورد نمایند سیلی محکمی خواهند خورد.
زمان: 1360 ه ش. /1401 ه. ق. مکان: تهران، جماران
موضوع: اجازه در امور حسبیه و شرعیه مخاطب: سیدحسن نصرالله ـ لبنان
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین، والصلوة والسلام علی محمد و آله الطاهرین، ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
و بعد ، جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدحسن نصرالله ـ دامت افاضاته ـ از طرف اینجانب مجازند درتصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و مصرف مظالم عباد و ذکوات و کفّارات را در مصارف مقرره شرعیه ؛ و در مورد سهمین مبارکین نیز مجازند در اخذ و صرف آن در مخارج خودشان به نحو اقتصاد ؛ و در مورد مازاد بر مخارج نیز مجازندنصف آن را در مخارج سادات عظام ـ کثرالله امثالهم ـ و ترویج شریعت مقدسه صرف نموده و نصف دیگر را ارسال دارند .
«و اوصیه ـ ایّدهالله تعالی ـ بما اوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنب عن الهوی و التمسک بعروة الاحتیاط فی امور الدین و الدنیا؛ و ان لاینسانی من صالح دعواته»؛ والسلام علیه و علی اخوانناالمؤمنین و رحمةالله و برکاته.
روحالله الموسوی الخمینی
حضرت امام (ره) در پایان اجازهنامه با عبارت «وان لا ینسانی من صالح دعواته» از او خواستار دعای خیربرای خود شده است که در بقیه احکام مذکور این قید نیست .
منبع : پایگاه مقاومت
پیروزی حزب ا... به دلیل رویا رویی حق علیه باطل حتمی است و روحیه پایین سربازان اسرائیلی نیز می تواند دلیل بزرگتری برای پیروزی حزب ا... باشد. به گزارش کرمان نیوز یحیی فتح نجات مدیر مسئول روزنامه کرمان امروزدر گفتگو با خبرنگار ایسنا منطقه کویر درباره رویارویی ایران و آمریکا در جنگ لبنان گفت : ایران و آمریکا دو کشور مستقل هستند ولی ایران با حزب ا... هم نظر است وهمین امر سبب زگمانه زنی جنگ میان آمریکا و ایران شده است که تا اندازه ای هم درست می باشد.وی درباره موقیت شیعه و ایران با پیروزی حزب ا... در منطقه افزود : با پیروزی حزب ا... موقعیت شیعه در منطقه مستحکم می شود و اگر دیپلماتهای ایرانی نیز بر روی این پیروزی مانور دهند ایران می تواند در پرونده هسته ای موفق تر بیرون آید و غربی ها و امریکا امکان عقب نشینی دارند .فتح نجات درباره صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت تصریح کرد :اسناد سازمان ملل از نوعی اعتبار برخوردار است ولی دادن سمت و سو به پرونده هسته ای مستلزم حمایت ملت ایران از برنامه های هسته ای ایران است و حرکتهای ایران نیز یاید منسجم تر و دارای اتحاد بیشتری باشد.
آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان مهمی همزمان با سیزدهم رجب، سالروز میلاد حضرت علی علیه السلام در دیدار جمعی از خانواده های شهدا و علمای اهل سنت از سراسر کشور ، حکم به وجوب دفاع از حزب الله لبنان دادند.به گزارش کرمان نیوز به نقل از بازتاب، رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه امروز دفاع از حزب الله لبنان بر همه جامعه اسلامی واجب است، خاطرنشان کردند: برخی دولتهای اسلامی که به دلیل ملاحظه آمریکا و قدرتهای استکباری سکوت کردهاند، بدانند که آمریکا هیچگاه ملاحظه آنان را نخواهد کرد.